بیوگرافی دکتر علی کاویانی کتولی

عنوان | توضیحات |
---|---|
نام و نام خانوادگی | علی کاویانی کتولی |
زادگاه | گرگان |
محل اقامت فعلی | بابل |
وضعیت تأهل | متأهل |
شغل پدر | دبیر آموزش و پرورش |
شغل مادر | خانهدار |
تعداد فرزندان خانواده | ۲ نفر (علی و برادر کوچکترش به نام محمد) |
شرکت در کنکور | کنکور سراسری رشته تجربی – سال ۱۳۹۰ |
مدرک تحصیلی نهایی | دکترای حرفهای پزشکی (شماره نظام پزشکی: ۱۷۳۰۰۱) |
حرفهها و فعالیتها | پزشک، سخنران انگیزشی، مربی موفقیت، کارآفرین |
مؤسس و مدیرعامل | پزشک – مؤسس و مدیرعامل مجموعه های: مکتبستان، خودساخته، دکولایف ، هیوا گالری، هاوین مد، هومر و هیما – سخنران انگیزشی و مربی موفقیت |
سال آغاز مکتبستان | ۱۳۹۲ |
علی کاویانی کتولی کیست؟ ویکی پدیا
زندگی نامه دکتر کاویانی موسس سایت خودساخته ، دکولایف
علی در شهر زیبای گرگان و در خانهای کوچک اما سرشار از صمیمیت چشم به جهان گشود. دکتر کاویانی در این باره میگوید: «انسان هنگام تولد هیچگاه نمیداند آیندهاش چگونه رقم خواهد خورد و در کجا قرار خواهد گرفت؛ زیرا آینده، پدیدهای از پیش تعیینشده نیست، بلکه ساخته میشود و هر فرد آن را با دستان خود شکل میدهد.»
خاطرات دوران کودکی دکتر کاویانی

من از همان دوران کودکی، بچهای آرام، بیسروصدا، منظم و درسخوان بودم؛ همیشه سرم به کار خودم گرم بود و کمتر با دیگران درگیر میشدم. در عین حال، شخصیت خجالتی، کمرو و درونگرایی داشتم.
زندگی ما ساده میگذشت و تنها دارایی ارزشمندمان یک پراید بود. با این حال، عشق به درس و تلاش بیوقفه، من را به سمت رشته پزشکی سوق داد؛ هدفی که از همان ابتدا برای رسیدن به آن سخت کوشیدم.
داستان قبولی در رشته پزشکی دکتر کاویانی
تابستان سال ۱۳۸۹ بود که مطالعه برای کنکور را آغاز کردم. آن زمان کتابهای تستی فراگیر نشده بودند و مدرسهای که در آن درس میخواندم، سابقه قبولی حتی یک نفر در رشته پزشکی را نداشت. بیشتر اطرافیانم، مخصوصاً مدیر مدرسه، مدام میگفتند که بهتر است رشته ریاضی را انتخاب کنم؛ چون هیچکس انتظار نداشت در پزشکی قبول شوم. استدلالشان این بود که اگر ریاضی بخوانم، حداقل میتوانند مرا «مهندس» صدا کنند! اما من به این حرفها گوش ندادم و راه خودم را انتخاب کردم.
برای شرکت در کلاسهای کنکور باید ۴۰ کیلومتر راه میرفتم تا به شهر مجاور برسم. مسیر رفتوآمد در فصل سرما و جادههای برفی واقعاً سخت بود، اما همه این سختیها را به جان میخریدم؛ چون میدانستم اگر بخواهم موفق شوم، باید فیزیک را بهخوبی یاد بگیرم.
گاهی برای رسیدن به کلاس ساعت ۸:۳۰ شب، با یک چراغقوه در تاریکی راه میرفتم تا بتوانم سر کلاس حاضر شوم، یادداشتبرداری کنم و همان مسیر را دوباره در همان شرایط برگردم.
سال کنکور، همیشه دنبال یک دانشجوی پزشکی بودم تا فقط چند دقیقه با او حرف بزنم. بالاخره یکی از اقوام دور که آشنایی پزشکی قبول شده بود، با اصرار زیاد شماره تماسش را گرفتم. جالب این بود که برای گرفتن همین شماره، چندین نفر واسطه شدم! فقط میخواستم یک ساعت با او صحبت کنم و بدانم اگر پزشکی قبول شوم، چه باید بکنم. آن گفتوگو برایم بسیار راهگشا بود.
واقعیت این است که در منطقه ۳ گرگان، دسترسی به مشاور و امکانات آموزشی مناسب تقریباً غیرممکن بود. اما با همان حداقلها و با تکیه بر تلاش و پشتکار، توانستم در رشته پزشکی قبول شوم.
وقتی برای نخستین بار روپوش پزشکی را بر تن کردم، حس بسیار عمیقی داشتم؛ گویی به چیزی فراتر از یک رشته یا شغل دست یافتهام. پزشکی برای من صرفاً یک حرفه نبود، بلکه زندگی بود. پزشکی را نه میتوان با مادیات سنجید و نه با اسم و رسم. وقتی پزشک میشوی، دیگر فقط به خودت تعلق نداری؛ حتی در روزهای تعطیل هم باید آماده خدمت باشی، چون تحمل دیدن درد و رنج مردم را نداری.
داستان تأسیس موسسه مکتبستان توسط دکتر کاویانی
با انگیزه و امید دست به کار شدم و تنها با سرمایهای در حدود ۵۰ تا ۱۰۰ هزار تومان مؤسسه کنکور خودم را در بستر آنلاین راهاندازی کردم. در ابتدای مسیر هیچ تجربهای از کسبوکار اینترنتی نداشتم و راهی جز یادگیری آن پیش رو نبود. با صرف تنها ۳۰ هزار تومان توانستم برای نخستین بار سایت آموزشی maktabestan.ir را راهاندازی کنم.
حدود دو ماه بهطور مستمر در این سایت محتوای آموزشی کنکور منتشر کردم، اما هیچ درآمدی به دست نیاوردم. همین موضوع باعث شد تا ناامیدی سراغم بیاید و حتی به فکر تسلیم شدن بیفتم، اما راهی جز ادامه دادن وجود نداشت.
در زندگی، هر کسی نیازمند راهنمایی است. خوشبختانه دوستم کتابی در زمینه کسبوکار به من معرفی کرد و گفت شاید با مطالعه آن به نتیجه برسم. من نیز شب و روز را یکی کرده بودم؛ تنها سه ساعت در شب میخوابیدم و بقیه زمانم را صرف مطالعه این کتابها میکردم.
به مرور کتابهای مختلفی در حوزه کسبوکار خواندم و تازه فهمیدم که این دنیا تا چه اندازه گسترده است. پس از هر مطالعه، ایدهها و راهکارها را در عمل پیاده میکردم و مدام به خودم یادآوری میکردم: «سستی نکن؛ تا میتوانی بخوان و اجرا کن!»
خاطرم هست اولین کتابی که مطالعه کردم، در قالب یک فایل PDF روی همان لپتاپی بود که در سال ۱۳۹۰ به مناسبت قبولیام در دانشگاه، از سوی خانواده و اقوام به من هدیه داده شده بود.
قصدم از یادآوری موضوع ، این است که بگویم نمیتوانی هیچ بهانهای برای موفق نشدن داشته باشی و میتوانی هر وضعیتی را به نفع خود تغییر دهی، همانگونه که من آن وضعیت را در کمتر از 10 سال بهطور بنیادین تغییر دادم.
الآن هم در خانه رؤیاییام در یکی از بهترین محلههای شهرم زندگی میکنم و چندین شرکت دارم که یک زندگی مرفه را برای نسلهای آیندهام هم گارانتی کرده است.
اولین درآمد علی کاویانی از وبسایت مکتبستان
در ماه سوم فعالیت، نخستین درآمدم از طریق ارائه مشاوره تحصیلی در سایتم به دست آمد؛ تنها ۲۰ هزار تومان! شاید مبلغ کمی بود، اما برای من دنیایی از امید و انگیزه به همراه داشت. به مرور این درآمد به ۷۵ هزار تومان و سپس به ۳۰۰ هزار تومان رسید؛ ماهبهماه بیشتر میشد و من کمکم توانستم در سراسر ایران به عنوان مشاور آموزشی با دانشآموزان کار کنم. خوشحالی من وصفناپذیر بود.
وقتی درآمدم به ۳۰۰ هزار تومان رسید، به ارزش واقعی مطالعه و آموزههای کتابهایی که خوانده بودم ایمان آوردم. از همان زمان، کتابخوانی را به روتین روزانه زندگیام تبدیل کردم.
با افزایش درآمد، دیگر وقت آن رسیده بود که نیرو استخدام کنم. در همان سال اول، حدود ۱۰ کارمند داشتم و در کمتر از دو سال، مجموعهام با وجود شروعی کاملاً بیپول، به ۲۰۰ کارمند رسید. سختیهای زیادی کشیدم، اما نتیجه آن امروز در قالب برندی به نام مکتبستان دیده میشود؛ یکی از شناختهشدهترین مؤسسات آموزشی کشور.
در اواخر دوران تحصیل پزشکی، تصمیم گرفتم وارد حوزه آموزش کسبوکار شوم. همزمان با توسعه مکتبستان، با افرادی از طریق اینترنت آشنا شدم که از طریق واردات کالا از بزرگترین فروشگاه آنلاین چین یعنی علیبابا درآمد بالایی کسب کرده بودند. من هم دست به کار شدم؛ حسابی در روسیه باز کردم، ارز وبمانی خریدم، بهصورت آنلاین با فروشندگان چینی مذاکره کردم و بدلیجات وارد کردم. آنها را در بین دانشجویان، دوستان و فامیل میفروختم و از این طریق سرمایهای برای توسعه مکتبستان فراهم کردم.
در همان دوران، جملهای از یک کتاب مسیر کسبوکارم را تغییر داد: «مشتری پادشاه است.» دریافتم اگر بتوان خدمات درست و باکیفیت ارائه داد، مشتری وفادار خواهد شد و پول هم بهدنبال آن میآید.
از همین نقطه شروع به تحلیل بازار کنکور کردم تا نیاز دانشآموزان را بشناسم. تصمیم گرفتم DVD آموزشی برای تمام دروس تولید کنم. وقتی این ایده را با دوستانم مطرح کردم، مرا مسخره کردند و گفتند: «دیوانهای! فیلمبردار، استودیو، استاد کنکوری و سرمایه میخواهد. تو هیچکدام را نداری!» حرفشان درست بود، اما من چیزی داشتم که مهمتر بود: اراده.
در آن زمان تنها ۲۰ میلیون تومان سرمایه در اختیار داشتم. انباری خانه را با حدود ۳ میلیون تومان تبدیل به یک استودیوی کوچک کردم. فیلمبردار همسایهمان بود و قبول کرد با من کار کند، هرچند در نهایت بابت کارش همان ۲۰ میلیون تومان از من گرفت!
برای تدریس هم بهدنبال بهترین دانشجوها رفتم و چون پولی برای پرداخت نداشتم، با چک کارمندی پدرم قرارداد بستم. سرانجام ۱۰ جلسه اول ضبط شد. ما آنها را پیشفروش کردیم و به درآمد بسیار خوبی رسیدیم.
اینجا نقطه عطفی در زندگی من بود؛ جایی که یاد گرفتم حتی بدون امکانات ظاهری، اگر باور و اراده کافی داشته باشی، میتوانی مسیرهای غیرممکن را ممکن کنی.
برندهایی که به زندگی مردم شکل دادند
مکتبستان فقط آغاز راه من بود. بعد از این موفقیت، احساس کردم که میتوانم تأثیر بیشتری در زندگی افراد داشته باشم. در همین راستا، مجموعههایی رو راهاندازی کردم که همیشه به دنبال ارتقای رشد فردی و حرفهای و بهبود کیفیت زندگی مردم بودند. این مجموعهها شامل:
خودساخته: آکادمی آموزشی که به کارآفرینان و افرادی که به دنبال رشد فردی هستند، کمک میکنه تا با اصول موفقیت آشنا بشن و راههای جدیدی برای کسب موفقیت پیدا کنند.
دکولایف (DecoLife): برند تولید مبلمان مدرن با طراحیهای جهانی که توانسته یکی از برندهای معتبر صنعت مبلمان بشه.
آکادمی انگلیش مدیا: برای آموزش زبان انگلیسی به شیوهای ساده و کاربردی، که در سراسر ایران طرفداران زیادی پیدا کرده.
کلینیک زیبایی و تناسب اندام دکتر هلاکو: جایی که به افراد کمک میکنه تا به بهترین نسخه از خود تبدیل بشن.
این برندها و پروژهها نهتنها به من این فرصت رو دادند که در صنایع مختلف تاثیر بذارم، بلکه باعث شدند که روز به روز احساس کنم در مسیر درست و معناداری قرار دارم.
دستاوردهایی که به یاد میماند
همیشه باور داشتم که موفقیت به تنهایی در یک زمینه به دست نمیاد. برای من، موفقیت یعنی توانستن در عرصههای مختلف زندگی افراد رو تغییر بدم و به اونها کمک کنم تا به بهترین نسخه خودشون تبدیل بشن. در این راستا، من همیشه در پی برگزاری کارگاهها و سخنرانیهای انگیزشی بودم. در این سمینارها، با افراد زیادی که قصد داشتند در زندگی شخصی و حرفهایشون موفق بشن، ارتباط برقرار کردم.
مکتبستان بهعنوان یکی از بزرگترین منابع آموزشی برای داوطلبان کنکور شناخته شد و آکادمی خودساخته برای کسانی که به دنبال رشد فردی و کارآفرینی بودند، دورههای موفقیتآمیز زیادی رو برگزار کرد. در کنار اینها، سخنرانیها و کارگاههای انگیزشی زیادی رو در سراسر کشور برگزار کردم.
مأموریت من: ساختن آینده
برای من همیشه این جمله مهم بود که: «آینده، چیزی نیست که منتظرش باشیم؛ بلکه باید خودمون بسازیمش». این فلسفهای است که در زندگی خودم دنبال کردم و میخواهم به دیگران هم کمک کنم تا همین رو باور کنند و به دنیای جدیدی وارد بشن. هدف من اینه که به مردم کمک کنم تا با آموزشهای صحیح، به بهترین نسخه از خودشون تبدیل بشن و موفقیتهای بزرگی رو به دست بیارند.
فلسفه زندگی من
در زندگی من، هیچچیز بدون پشتکار، فداکاری و یادگیری مستمر به دست نمیاد. همیشه باور داشتم که باید در حرکت باشیم، حتی وقتی شرایط سخت و دشواره. این فلسفهای است که نه تنها در زندگی شخصیام، بلکه در تمام پروژهها و برندهایی که راهاندازی کردهام، به آن پایبند بودهام.
اگر شما هم به دنبال رشد فردی و پیشرفت هستید و میخواهید در کنار من قدم بردارید، من و تیم متخصص ما در آکادمی خودساخته همیشه آمادهایم تا شما رو در مسیر موفقیت راهنمایی کنیم.
اینها موفقیتهایی نیست که قرار است در آینده کسب کنم
بلکه از نتایجی میگویم که همین الآن آنها را دارم. با اینکه کسبوکارهای بسیار موفق در سراسر جهان را زیر ذرهبین گذاشتهام، اما کمتر افرادی را یافتهام که هم کسبوکار موفقی داشته باشند و هم سایر جنبههای زندگیشان عالی باشد. اما زندگی من نهتنها در کسبوکار، بلکه در تمامی جنبههایش، اعم از روابط، سلامتی، آرامش و ارتباط با خدایم، زیبا و موفق است.
من تجربه ساختن میلیاردها تومان سرمایه از یک ایده ساده و ثبت چندین برند تجاری موفق را دارم.
توانستهام در کسبوکارم سیستمی هماهنگ را رهبری کنم که در سراسر کشور سر زبانهاست؛ چون تمرکز این سیستم بر مشکلات بازار و حل آنها و تولید محصولی بود که مخاطب را شگفتزده میکرد. پس لیاقت دارم به شما بگویم، چگونه کسبوکار شخصی خود را راه بیندازید و به آزادی مالی برسید.
ازاینروی من و مجموعه همکارانم در چند سال اخیر به جوانان زیادی کمک کردهایم
که بر مشکلات مالی خود غلبه کنند و طعم و لذت ایجاد کسبوکار شخصی را بچشند و اوضاع مالی خود را دگرگون کنند. ما یک دوره ویژه با نام دوره از کارآفرینی تا میلیاردر شدن را برگزار کردهایم که تاکنون دهها و صدها نفر با استفاده از آموزشهای آن توانستهاند مسیری را که من طی کردم بپیمایند و زندگی مالی خود را متحول کنند.
اما توقف در کار ما نبوده و حرکت به جلوی ما همواره ادامه داشته است
چنانچه علاوه بر کارهای فوق توانستهایم گامهای جدیدی را در راستای تعالی سازمانمان و کشور عزیزمان ایران برداریم.