نام کتاب : موفقیت در رشد و مقیاسپذیری
نویسنده : جان کاوِل (Jan Cavelle)
سال انتشار: 2021
خلاصه
کتاب “موفقیت در رشد و مقیاسپذیری” که در سال 2021 به چاپ رسیده، یک راهنما برای تبدیل کسبوکار کوچک شما به یک شرکت بسیار بزرگتر و موفقتر نسبت به امروز است. این کتاب از تأمین بودجه جمعی گرفته تا طراحی شرح شغل، تمام زیروبم و بالا و پایینِ رشدِ هر شرکتی را پوشش میدهد.
پس اگر شما هم:
- کارآفرینی هستید که قصد دارید برای افزایش مقیاس شرکت خود اقدام کنید،
- در یک کسبوکار کوچکمقیاس کار میکنید یا با یک استارتاپ در مراحل اولیه آن همکاری میکنید،
- و یا از سرمایهگذاران و تاجران کهنهکار هستید که میل دارید صاحبان مشاغل کوچک را راهنمایی کنید،
به شما پیشنهاد میکنیم تا به این خلاصه کتاب، گوش بسپارید.
درباره نویسنده
خانم “جان کاوِل” یک کارآفرین نیمه بازنشستهی اهل انگلستان است که اکنون بهعنوان یک سخنران و نویسنده فریلنسر فعالیت میکند. او چندین کسبوکار ازجمله یک شرکت طراحی مبلمان تأسیس کرده و برای تعدادی از نشریات تجاری موفق، مقاله نوشته است. کتاب “موفقیت در رشد و مقیاسپذیری” اولین کتاب اوست.
میکروی شماره 1
یاد بگیرید چگونه کسبوکار خود را با موفقیت رشد دهید.
هنگامیکه برای اولین بار کسبوکار خود را راهاندازی میکنید، تنها چیزی که برای موفقیت نیاز دارید یک ایده خوب، ثبات و مقدار کمی سرمایه اولیه است. پسازآن، آینده شما بیشتر در دستان سرنوشت است. اما وقتی نوبت به توسعه و رشد کسبوکار میرسد، چالشهای بسیار بیشتری وجود دارد که نیازمند توجه شما هستند.
مقیاسپذیری یا همان رشد و توسعه کسبوکار به معنای افزایش سرمایه، استخدام کارکنان جدید و حفظ فرهنگ کاری مثبت در مواجهه با فشار و تغییرات سریع و نیز اتخاذ روشهای جدید بازاریابی و یادگیری آخرین تکنیکهای فروش است. اما پیش از همه این کارها و قبل از شروع فرآیند مقیاس بندی، مقدمات و زیرساختهای زیادی را فراهم کنید.
اینجاست که این کتاب وارد صحنه میشود. این نوشتار بر اساس توصیههای گروه متنوعی از کارآفرینان موفق، شمارا در چالشها و فرصتهایی که بر سر راه مقیاسپذیری کسبوکارتان به وجود میآید، راهنمایی میکند.
در این میکرولِرن به چنین پرسشهایی، پاسخ داده میشود:
- چرا سرمایهگذاری جمعی یا تأمین مالی جمعی میتواند یک گزینه منطقی برای شرکت شما باشد؟
- چگونه بهدرستی فروش داشته باشید؟
- چگونه بازاریابی خود را متمایز کنید؟
میکروی شماره 2
آمادهسازی برای یک رشدِ موفقیتآمیز، ضروری است.
مقیاسپذیری یا رشد، اصلاً آسان نیست. زیرا رشد دادن کسبوکار فقط به معنای انجامِ بیشترِ کارهای مشابه با قبل نیست و مطمئناً چیزی نیست که بتوانید بدون برنامه آن را اجرایی کنید.
“بو هارلی” (Bev Hurley) مدیرعامل گروه “YTKO” این نکته را بهسختی و با بهای سنگینی آموخت. در سال 2001، شرکت او در عرض چند هفته دو برابر شد و در یک چشم به هم زدن تعداد نیروهای آن از 20 کارمند به 40 نفر رسید. درحالیکه این رشد، نشانهی موفقیت به نظر میرسید، اما در واقعیت “YTKO” با مشکلاتی روبرو بود. این شرکت برنامهریزی درستی برای توسعه ناگهانی خود نداشت و “YTKO” فاقد فرآیندهای منابع انسانی، زیرساختهای فنی و روشهای آموزشی لازم برای سازگاری با این رشد بود.
خوشبختانه “بو هارلی” از اشتباهات خود درس گرفت. یک سال بعد، اندازه شرکت او مجدداً دو برابر شد و از 40 نیرو به 80 کارمند رسید. اما این بار، همهچیز خیلی راحتتر پیش رفت، چراکه “هارلی” این بار ابتدا مطمئن شد که مقدمات رشد قبل از شروع توسعه فراهمشده است. این بار، ” YTKO ” برای افزایش مقیاس آمادهشده بود.
شما چگونه میتوانید متوجه شوید که آیا آماده رشد و توسعه هستید یا نه؟ میتوانید آمادگی خود را بهسادگی با تمرین تخیل خود آزمایش کنید. تصور کنید که فردا قرار است گردش مالی یک سال کامل را در یک روز دریافت کنید. چگونه برای آن حجم از پول، مقیاس بندی میکنید؟ شکافها و نقاط ضعف شما کجاست و چگونه با آنها کنار میآیید؟
شاید بسیاری از شرکتها فاقد سرمایه در گردش موردنیاز برای رشد و توسعه باشند. اما برخورداری از سرمایه در گردش که سرمایه در دسترس یک شرکت برای هزینههای روزانه است، هنگام رشد، حیاتی است. زیرا استخدام میتواند پرهزینه باشد، همچنین نقلمکان به فضاهای بزرگتر و افزایش سهام و حقوق بیشتر نیز هزینه دارد. پس یک دقیقه وقت بگذارید و از خودتان بپرسید که آیا میتوانید سرمایه خود را برای تأمین مالی این چیزها افزایش دهید یا اینکه توسعه شرکت، بهسرعت شمارا در تنگنا قرار میدهد؟
درحالیکه سرمایه در گردش، فاکتور بسیار مهمی است، اما هنوز فقط یکی از موارد لازم برای افزایش مقیاس شرکتها به شمار میرود. موضوع مهم دیگر این است که پیش از شروع رشد، یک تیمِ ارشدِ قابلاعتماد داشته باشید. همراهی حتی دو یا سه نیروی قابلاطمینان که میدانید میتوانید کاملاً به آنها اعتماد کنید، دنیایی از تفاوت را در گسترش و رشد کسبوکارتان ایجاد میکند.
میکروی شماره 3
تأمین مالی جمعی میتواند برای افزایش مقیاس شرکت شما، سودمند باشد.
اگر یک نفر در این دنیا بداند که گسترش کسبوکار چقدر به مبالغ زیادی پول نقد نیاز دارد، حتماً آن فرد “بن ریوِل” (Ben Revell) است. هنگامیکه او برای اولین بار در سال 2015، فروشگاه مجازی “واین بایرز” (Wine Buyers) که یک فروشگاه اینترنتی فروش نوشیدنی بود را راهاندازی کرد، این کار را با بودجه بسیار اندکِ 3700 پوندی انجام داد. اما وقتی زمان توسعه شرکت فرارسید، “ریول” به دنبال وام بانکی یا سرمایهگذاری خطرپذیر نبود، در عوض او ترجیح داد تا رشد شرکتش را از طریق تأمین مالی جمعی محقق کند.
تأمین مالی جمعی یا سرمایهگذاری جمعی، اغلب برای جمعآوری پول برای امور خیریه استفاده میشود، اما برای کسبوکارهای کوچکی که سعی در جمعآوری سرمایهدارند نیز یک گزینه مناسب است. در تأمین مالی جمعی، تعداد زیادی از سرمایهگذاران خُرد، سرمایه موردنیاز یک شرکت را در ازای در اختیار گرفتن سهام شرکت یا کسب سهم از سود یا حتی تخفیف برای خرید محصولات شرکت، فراهم میکنند. اما آیا این ایده خوبی است؟
دریافت یک وام بزرگ از بانک میتواند برای بسیاری از مشاغل کوچک دشوار باشد. حتی آنهایی که میتوانند این وامهای سنتی را دریافت کنند نیز ممکن است در مقابل ریسکهای مرتبط با ایجاد بدهی در مقیاس بزرگ، محتاطانه عمل کنند. اینجاست که سرمایهگذاری جمعی مطرح میشود. یک شرکت میتواند بهجای گرفتن وام کلان از بانک، بدهی خود را با فروش سهامی که هنوز در بورس پذیرفتهنشده یا ارائه تخفیف برای کالاهایی که هنوز به مرحله تولید نرسیدهاند، به حداقل برساند.
اما این تنها مزیت تأمین مالی جمعی نیست. تأمین مالی جمعی همچنین به شرکتها فرصتی برای تبلیغات و در معرض دید قرار گرفتن میدهد. زمانی که کمپین سرمایهگذاری جمعی “بن ریول” شروع به کارکرد، موضوع فقط سرمایهای که او دریافت کرد نبود. بلکه او با آغوش باز، دریافتکننده توصیههای زیادی از طرف سرمایهگذاران بود که بسیاری از آنها از کهنهکاران صنعت تخصصی او بودند.
همانند مقیاسپذیری، تأمین مالی جمعی هم نیاز بهپیش زمینههای زیادی دارد. هر شرکتی که به یک کمپین تأمین مالی جمعی فکر میکند باید مدت طولانی را صرف اطمینان از در نظر گرفتن تمام جنبههای برنامه خود کند. بهعنوانمثال، آیا وبسایت تأمین مالی جمعی که قرار است از آن استفاده کند، یک وبسایت معتبر است؟ آیا شرکت، ویدئویی برای همراهی با پیشنهاد خود تولید کرده است؟ و آیا این ویدئو، همان است که احتمالاً توجه سرمایهگذاران را به خود جلب میکند؟
ازآنجاییکه تأمین مالی جمعی یک فرآیند عمومی است، موفقیت و شکست هم در آن امکانپذیر است. هنگامیکه شهرت و اعتبار شرکت خود را به این شکل در معرض دید عموم قرار میدهید، داشتن آمادگی از قبل، بسیار مهم خواهد بود.
میکروی شماره 4
لزومی ندارد که رشد و توسعه، به فرهنگ شرکت شما آسیب برساند.
افزایش مقیاس و رشد، فرصتهای زیادی ازجمله مشتریان بزرگتر، پروژههای پیچیدهتر و کارمندان جدید را برای ما ارمغان میآورد. همچنین ما را به جام مقدس دنیای تجارت که همان سود بیشتر است، نزدیکتر میکند. اما این موضوع مثل سرگرمی و بازی نیست، چراکه مقیاسپذیری میتواند خطرات قابلتوجهی را به همراه داشته باشد که همه آنها مالی نیستند.
یکی از مخاطرات این است که فرهنگ اصلی یک شرکت میتواند در حین توسعه آن، قربانی شود. یعنی بهتدریج بافرهنگی سمی جایگزین شود که باعث میشود کارکنان احساس ناخوشایند و کمارزش شدن داشته باشند. اینجاست که شخصی مانند “ناتالی لوئیس” (Natalie Lewis) صاحب شرکت “داینامیک اِچ آر سرویسِز” (Dynamic HR Services) وارد میشود.
“لوئیس” بهعنوان یک مشاور منابع انسانی، حدود نیمی از وقت خود را صرف کار با مشاغل کوچکی میکند که خیلی سریع رشد کردهاند و فرهنگ شرکت خود را در شتاب برای رشد و توسعه ازدستدادهاند.
سؤال این است که چگونه کسبوکار شما میتواند فرهنگ صمیمانه، پذیرنده و مشتاقانه خود را حتی پس از رشد نیز حفظ کند؟ چند نکته کلیدی وجود دارد که میتوانید در ذهن داشته باشید.
اولین مورد این است که عجولانه استخدام نکنید. بسیاری از کسبوکارها در شتاب خود برای افزایش مقیاس و رشد، آنچه را که “ناتالی لوئیس”، “فاجعههای استخدام مضطربانه” مینامد، تجربه میکنند. این اصطلاح به معنی استخدامهای نامناسبی است که بهسرعت در تلاش برای پر کردن یک جایگاه شغلی خالی انجام میشوند.
هم استخدام و هم عملکرد کارکنان را میتوان با طرح جزئیات بیشتر و دقیقتر کردنِ شرح وظایف بهبود بخشید. بهاینترتیب، کارمندان دقیقاً میدانند که از همان ابتدا چه چیزی از آنها خواسته میشود. پس با توجه به اینکه کارمندان و مدیران در مورد نقشی که باید ایفا کنند کاملاً آگاه هستند، احتمال بروز یاس و ناامیدی بسیار کمتر میشود.
اما مثبت نگهداشتن فرهنگ، فراتر از شرح شغل و نقش است. عنصر کلیدیِ دیگر، “قدردانی” است. “لوئیس” توصیه میکند که به ارتباط خود با کارمندانتان مانند موجودی بانک نگاه کنید؛ بدین ترتیب، قدردانی و ستایش مثل سپردهگذاری و انتقاد مانند برداشت از حساب است. مانند یک حساب بانکی، شما باید همیشه هدف خود را بر قدردانی و ستایش بگذارید تا سپرده شما محفوظ بماند، نه اینکه با انتقاد، از موجودی خود بکاهید.
درنهایت، زمان مشخصی را به کارمندان خود اختصاص دهید. اگر میخواهید کارکنانتان ارزشی برای کار خود پیدا کنند، باید به آنها کمک کنید تا مأموریت و اهداف کلیدیِ شرکت را شناسایی کنند. وقت گذاشتن برای انجام این کار، بخصوص درزمانی که آنها برای اولین بار به شرکت ملحق میشوند، در درازمدت سود زیادی برای شما به بار میآورد.
میکروی شماره 5
بازاریابی خود را متناسب با انسانهای واقعی تنظیم کنید.
وقتی یک کسبوکار کوچک را اداره میکنید، اقدامات بازاریابیتان معمولاً بسیار ساده است. بیشتر شرکتهای کوچک بهجای استراتژیهای پیچیده و کمپینهای عجیبوغریب، با یک وبسایت و یک یا دو صفحه در شبکههای اجتماعی شروع به کار میکنند. اما وقتی زمان رشد و توسعه فرامیرسد، همهچیز تغییر میکند. استراتژیهای بازاریابی که در روزهای اولیه به آنها تکیه میکردید، در حین رشد، به گسترش شما کمک نمیکند و ناگهان به نظر میرسد که فرایند بازاریابی شرکت به زمان، تلاش و تفکر بیشتری نیاز دارد.
جزئیات تاکتیکهای بازاریابی شما هر چه که باشد، در هنگام مقیاسپذیری باید به چند نکته توجه کنید.
“دیوید میرمن اسکات” (David Meerman Scott) نویسنده پرکار و متخصص جهانی در بازاریابی آنلاین میگوید که بازاریابی برای رشد و توسعه همیشه باید باشخصیت خریدار شروع شود. یعنی قبل از هر چیز، باید بدانید که مشتریان شما چه کسانی هستند، زندگی آنها چگونه است و چرا محصولات شما برای آنها جذابیت دارد. شما باید اساساً یک بیوگرافی کوتاه از مشتریان معمول خود تهیه کنید.
وقتی این کار انجام شد، باید تصمیم بگیرید که چگونه میخواهید به بازار هدف خود دست پیدا کنید. امروزه رسانههای اجتماعی بهطور فزایندهای بهعنوان یک عامل تقویتکننده برای کمپینهای بازاریابی مؤثر مورداستفاده قرار میگیرند، اما نحوه بازاریابی شما نیز به همان اندازه مهم است. روزهایی که مشتریان بهمحض افتتاح یک وبسایت، خوشحال میشدند و فرمهای اشتراک و تماس را بهسرعت پر میکردند، گذشته است. این روزها مشتریان، انتظار استراتژیهای بازاریابی لطیفتر، جذابتر و متشخصتری دارند. بنابراین بهجای تمرکز بر زیروبم محصولات، روی خودِ مشتریان تمرکز کنید. چگونه میتوانید زندگی آنها را بهتر یا آسانتر کنید؟ کدامیک مشکلات آنها را میتوانید حل کنید؟ تثبیت محصول در زندگی مشتریان بالقوه، باعث میشود که بازاریابی شما به موفقیت بیشتری دست پیدا کند و احتمال اینکه هم جذب مشتری و هم فروشتان بیشتر شود را بهشدت افزایش میدهد.
میکروی شماره 6
صادقانه و با حس کنجکاویِ خالص بفروشید!
وجود فروشندگان برای موفقیتِ هر کسبوکاری حیاتی است اما همانطور که میدانید این حرفه در ذهن عموم مردم، شهرت خوبی ندارد. عموم مردم بسیاری از فروشندگان را در ذهن خود بهعنوان افرادی میشناسند که خوشصحبت و جذاب، اما ناصادق هستند. به گفته “اندرو میلبورن” (Andrew Milbourn) کارشناس فروش و مدیرعامل شرکت “کیس دِ فیش” (Kiss The Fish) آنها چندان هم دور از واقعیت فکر نمیکنند.
“میلبورن” میگوید که درگذشته، فروشندگان اغلب کلاهبردار و خودخواه بودهاند. اما زمان آن فرارسیده است که فروش، دوباره تعریف و بازنگری شود و فروشندگان بهجای اینکه به شیوایی بیان و زبانچربشان شناخته شوند، بهراستی، درستی و درک خود معروف شوند.
در قسمت قبلی، اهمیت درک و شناخت از شخصیت خریدار را هنگام بازاریابی کارآمد یاد گرفتید. حالا به شکل مشابه، “میلبورن” بر اهمیت نشان دادن کنجکاویِ مشتری در حوزه فروش تأکید میکند.
درحالیکه بسیاری از فروشندگان، استراتژیهای خود را بر پایه تئوریها و پروتکلهای پیشنویس شده توسط تحلیلگران تجاری و بخش مدیریتی انتخاب میکنند، کنجکاوی مشتری به ما میآموزد که در عوضِ این مسائل، باید از مشتریان شروع کنیم. بهجای اینکه با تکنیکهای فروش خود به مشتریان نزدیک شوید، میتوانید اجازه دهید که همه استراتژیهای فروش شما بر اساس نیازهای واقعی مشتریان شما پیش برود.
درواقع “میلبورن” توصیه میکند که همهی صاحبان مشاغل کوچک باید تجربه دستاول را در تلاش برای فروش محصولات خود کسب کنند. بهاینترتیب، همانطور که کسبوکار رشد میکند، صاحب کسبوکار میتواند بینش خود را با تیم فروشِ در حال رشد به اشتراک بگذارد؛ و درنتیجه، دانش و نکاتی را که در روزهای اولیه تأسیس سازمان آموخته، به کارکنان جدیدی که در حال استخدام هستند، منتقل کند.
“میلبورن” همراه با نشان دادن کنجکاوی در مورد مشتریان، در موردنیاز به صداقت درفروش و نهتنها در زمینههای اخلاقی، تأکید خاصی دارد. در مقایسه با چند دهه پیش، این روزها مشتریان بهقدر کافی آگاه هستند که از فروشندگانِ کمتر صادق و راستگو، خرید نکنند.
امروزه مشتریان اگر تصور کنند که یک فروشنده فقط به گرفتن پول از آنها علاقه دارد، بهسادگی معامله را در جای دیگری انجام میدهند و از آن فروشنده خرید نمیکنند. از سوی دیگر، اگر احساس کنند که یک فروشنده صادق است و علاقهمند به کمک به آنها است، خوشحال میشوند که بارها و بارها با وی معامله کنند.
میکروی شماره 7
اطمینان حاصل کنید که شرکت شما دارای کارکنان خوب و سازمانی سالم است.
“مایک لَندر” (Mike Lander) که یک کارآفرین سریالی است، تمام بهانههایی را که مردم برای شکست شرکتشان در افزایش مقیاس و رشد و توسعه دارند، شنیده است. برخی میگویند بازار بیشازحد رقابتی بود. برخی دیگر ادعا میکنند که دچار بدشانسی شدهاند و برخی دیگر حتی میگویند که هرگز واقعاً نمیخواستند از ابتدا رشد کنند.
ازنظر “لندر”، اینها همه شواهدی از چیزی است که تائید میکند موفقیت در دنیای تجارت، میتواند سخت و دشوار باشد. بههرحال، اگر آسان بود که همه ثروتمند میشدند. اما “لندر” زمان کافی را صرف ساختن و مشاوره به کسبوکارها کرده و درنتیجه، میتواند خِرَدِ لازم و برخی از بینشهای کلیدی که میتواند سفر دشوار به اولین سود یکمیلیون پوندی را کمی کمتر دلهرهآور کند، به دست آورده است.
بیشتر کارآفرینان کسبوکار خود را با افرادی که از قبل میشناسند، راهاندازی میکنند. این طبیعی است و از برخی جهات منطقی هم هست. هر کارآفرینی باید توسط چند نفر احاطه شود که بتواند بهطور کامل به آنها تکیه کند. و چه کسی بهتر از افرادی که او سالهاست میشناسد؟ اما گاهی اوقات بهتر است کسی را داشته باشید که دقیقاً میداند دارد چهکار میکند. وقتی یک کسبوکار رشد میکند، مهم است که تیم اصلی خود را با اضافه کردن کارشناسان حرفهای تقویت کنید، نه اینکه تیم اصلی شما فقط شامل دوستان، خانواده و همکاران سابق مورد اعتمادتان باشد.
یکی دیگر از ضربالمثلهای “مایک لندر” این است که “کارآفرینان باید روی کسبوکار خود کار کنند، نه در آن.” بهعبارتدیگر، برای توسعه شرکت خود باید در مقطعی، ارتباط خود را با مسائل روزمره قطع کنید تا به شکلی گستردهتر بر شرکت تمرکز کنید. بهعبارتدیگر، بهجای تمرکز بر روی مسائل خُرد، مانند یکبهیک پروژهها یا مشتریان خاص، رشد و توسعه مستلزم آن است که رهبران از بالا به شرکت نگاه کنند و یک نگاه کلی داشته باشند تا شرکت را در سطح ساختاری شکل دهند.
این کار در عمل چگونه است؟ بهعنوانمثال، فرض کنید که طراحیِ سازمانی شرکت شما، مقیاسپذیر است. آیا خطوط ارتباطی و پاسخگویی روشنی در شرکت شما وجود دارد؟ آیا میدانید دقیقاً چه کسی مسئول چه چیزی است؟ و آیا میدانید که اگر شرکت شما در مناطق جدید گسترش یابد یا کارمندان جدیدی استخدام یا محصول جدیدی را عرضه کند، چه باید بکنید؟
رسیدن به نخستین سود یکمیلیون پوندی هرگز آسان نیست. اما افزایش مقیاس و نزدیک شدن به این رقم، درصورتیکه کارمندانی متخصص جذب کنید و روی کسبوکار و نهفقط در آن کارکنید، مشکلات بسیار کمتری خواهد داشت.
سخن پایانی
پیام کلیدی کتاب این است که رشد و توسعهی کسبوکار شما به همان اندازه که فرصتهایی را ایجاد میکند، شمارا با چالشهایی نیز مواجه میکند. پس مهم است که همه کارها را بهدرستی انجام دهید. مهمترین چیزی که باید در نظر داشت این است که برای رشد، باید همیشه تکتک جزئیات آماده باشد. از خطوط پاسخگویی گرفته تا سرمایه در گردش، هیچچیز نباید بداهه و فکر نشده پیش برود.
درنهایت، فرقی نمیکند که با فروش، بازاریابی یا حتی فرهنگ شرکت سروکار دارید؛ شما هرگز نباید این واقعیت را نادیده بگیرید که با انسانهای واقعی در تعامل هستید. بنابراین، هر استراتژی که اجرا میکنید باید در زندگی و نیازهای مشتریان و کارمندان شما تثبیت شود.