کارآفرینی حرفه بسیار سختی است و شما را از نظر جسمی و روحی تحت فشار قرار می دهد. تردید، ترس، ناامیدی، اضطراب و … احساساتی هستند که هر کارآفرینی با آن مواجه خواهد شد. پس چرا کارآفرینان دوست دارند دوباره وارد این دریای خروشان شوند و همه سختی های آن را تحمل کنند؟ چه چیزی کارآفرینان را تحریک می کند که برای مردم عادی غیرقابل درک است؟ در این مقاله از خودساخته با ما همراه شوید تا شما را از تفاوت های یک فرد عادی با یک کارآفرین با خبر کنیم.
صدای داخل مغز آنها از افراد عادی بلندتر است
افراد عادی ممکن است بدبین شوند، از دیگران انتقاد کنند، تصمیمات عجولانه بگیرند، اعتبار اطرافیان خود را زیر سوال ببرند و در نهایت ناامید شوند. اما کارآفرینان قلب بزرگی دارند. آنها همه چیز را همانطور که هست می بینند. در واقع آنها داده های خام را تجزیه و تحلیل می کنند تا چیزهای قابل استفاده را در آن بیابند و بقیه را نادیده می گیرند.
کارآفرینان به نظرات دیگران احترام می گذارند، اما به توانایی ها، ایده ها و پشتکار خود ایمان دارند و به همین دلیل نمی توانند جای پای دیگران بگذارند و باید راه خود را طی کنند.
آنها دریافته اند که “بازی مهمتر از برد و باخت است”
اگر شما یک کارآفرین هستید، قطعا می خواهید در راه خود شکست بخورید تا اینکه در راه دیگری موفق شوید. شما ترجیح می دهید به جای اینکه بنشینید و ببینید چه کسی می خواهد شما را به جلو سوق دهد، خود را به آینده سوق دهید.
قطعاً دوست دارید برنده شوید، موفقیت شما را به سمت آن می کشاند. اما از طرف دیگر می خواهید قوانین بازی را تغییر دهید، خودتان از میدان عبور کنید و بازی را آنطور که می خواهید برنده شوید، زیرا بردن بازی در حالی که باید به شکل دیگری بازی کنید، خودش یک باخت است.
برای کارآفرینی خودشان راه جدیدی ایجاد می کنند و قدم دیگری بر نمی دارند
بسیاری به دنبال راحتی و انتخاب از بین گزینه های موجود هستند. اما کارآفرینان به گزینه های موجود توجه نمی کنند و خود گزینه های جدیدی ایجاد می کنند.
هر زمان که بخواهیم تصمیم مهمی بگیریم، دو راه داریم. یا می توانیم از بین گزینه های موجود بهترین گزینه را انتخاب کنیم و از آن استفاده کنیم یا می توانیم مانند کارآفرین باشیم و مانند آنها عمل کنیم، یعنی ببینیم بهترین گزینه ممکن چیست و همان را ایجاد کنیم. به همین دلیل است که کارآفرینان غیرممکن ها را انجام می دهند، زیرا غیرممکن ها برای آنها معنایی ندارد.
دوست دارند به همراه دیگران موفق شوند
استعداد مهم است اما کافی نیست. توانایی کار در یک تیم، کنار گذاشتن غرور و فداکاری در صورت نیاز، تنها راهی است که یک تیم می تواند موفق شود. چنین روحیه ای فقط در کارآفرینان وجود دارد. به همین دلیل است که کارآفرینان افراد را به نام آنها صدا می زنند، نه وضعیت آنها. آنها به تیم کاری اهمیت می دهند و موفقیت و شادی خود را در گرو موفقیت و شادی دیگران می دانند.
برای کارآفرینی به دنبال نظم و انضباط نیستند، زیرا حوصله رسیدن به هدف را ندارند
نظم و انضباط کارآفرینان یافتن راهی برای رسیدن به آنچه می خواهند است. یکی از ویژگی های کارآفرینان این است که حوصله دستیابی به آنچه را که نیاز دارند را ندارند و نمی توانند زیاد صبر کنند. سرشان پر از هدف و رویا است. آنها هر کاری را که برای رسیدن به اهداف و رویاهای خود باید انجام دهند را می دانند.
کارآفرینان آنقدر خودکفا هستند که می توانند حتی در هنگام انجام خسته کننده ترین کارها جک تعریف کنند. وقتی بین کاری که انجام میدهید و آنچه میخواهید تفاوت قائل شوید، کار کردن برای شما عادی نخواهد بود و تبدیل به یک شغل هیجانانگیز میشود، چیزی که همه را راضی نگه میدارد. وقتی به جایی می رسید که از کار کردن لذت می برید، طعم زندگی را خواهید چشید.
برای کارآفرینی آنها فقط به دنبال مهارت نیستند و نمی خواهند یک زندگی عادی داشته باشند
بیشتر مردم برای به دست آوردن مهارتها یا رسیدن به نقطهای کار میکنند که دیگر مجبور نیستند خود را آزار دهند و میتوانند با خیال راحت به توانایی و دانش خود تکیه کنند. آنها سختی های زیادی را متحمل شده اند و حالا از خودشان راضی هستند که فوق العاده است.
از سوی دیگر، کارآفرینان از احساس رضایت ناشی از کسب مهارت متنفرند. آنها از شکستی که با موفقیت همراه است متنفرند. به گفته کارآفرینان، کسب مهارت تنها به این دلیل خوب است که مبنایی برای کسب مهارت های بیشتر می شود. کارآفرینان موفقیت را بستری برای موفقیت بیشتر می دانند.
کارآفرین سهم خود را از زندگی می گیرد و هرگز فکر نمی کند که کافی است. در آینه نگاه می کند و با خود می گوید این چند روز برای من چه کردی؟
سپس یک قدم جلوتر می رود و کارهای بیشتری انجام می دهد.
از دیگر کارآفرینان حمایت می کنند
یک کارمند مانند یک بازی صفر-صفر است، نه خیلی راضی کننده است و نه خیلی بد. کارمندان برای موفقیت دیگران تلاش می کنند. اگر ترفیع گرفت به این معناست که فرد دیگری نمی تواند آن ترفیع را بگیرد و اگر فرصتی پیدا کرد به این معنی است که آن فرصت را از دست داده است. پس حتما قبول دارید که در محیط کارمند، حسادت نکردن به موفقیت دیگران کار بسیار دشواری است. کارمندان نمی توانند صمیمانه از موفقیت همکار خود خوشحال شوند و از قرار دادن خود در جای خود ناراحت نباشند.
اما در بین کارآفرینان اینطور نیست. آنها عاشق دیدن موفقیت کارآفرینان دیگر هستند. کارآفرینان به این باور رسیده اند که روزی موفق خواهند شد.
برای کارآفرینی روی خودشان حساب می کنند
همه دوست دارند احساس تعلق داشته باشند، عضوی از یک خانواده باشند، به همین دلیل است که برخی از ایده ها به سرعت دنبال می شوند و ایده های بزرگ جرقه ای را در بین مردم ایجاد می کند.
پیوستن به انجمن بسیار جالب است. اما هر حرکتی توسط فردی شروع می شود که شجاعت دارد تنها بایستد، خود را به خطر بیندازد و با دیگران متفاوت باشد، کاری را انجام دهد که دیگران انجام نمی دهند، کاری را انجام دهد که دیگران انجام نمی دهند. کارآفرینان می خواهند جنبشی را راه بیندازند و عواقب آن را می پذیرند.
توجه به ارزش هایی والاتر از پول
یکی از باورهای غلط در مورد کارآفرینان این است که آنها فقط برای پول کار می کنند. اما به نظر می رسد نیاز به موفقیت انگیزه و ارزش اولیه کارآفرینان است و پول فقط نماد موفقیت است. یکی از محققان کسب و کار می گوید: «آنچه کارآفرینان را تشویق می کند و آنها را به پیچیدگی بیشتر و عمیق تر سوق می دهد، چیزی بیش از پول است.
آینده نگر هستند
کارآفرینان حس و تعریف خوبی از جستجوی فرصت ها دارند. آنها به آینده نگاه می کنند و کمتر نگران این هستند که دیروز چه کار کرده اند و فردا چه کاری باید انجام دهند. آنها نمی خواهند به گذشته برگردند و از موفقیت خود خوشحال شوند. کارآفرینان واقعی بر آینده تمرکز می کنند. باید دانست که همانطور که یک شرکت را رشد میدهید، اهداف شما بالاتر میرود و میخواهید بیشتر رشد کنید. کارآفرینان، جایی که اکثر مردم فقط مشکلات و غیرممکن ها را می بینند، پتانسیل ها را می بینند و در نهایت افکارشان به موفقیت های بزرگی برایشان تبدیل می شود. در حالی که مدیران نگران منابع موجود هستند، کارآفرینان علاقه مند به کشف و سرمایه گذاری در فرصت ها هستند.
سخن پایانی
کارآفرینان در قالب خاصی نیستند. هیچ مجموعه واحدی از ویژگی ها وجود ندارد که بتواند تعیین کند چه کسی کارآفرین خواهد شد و آیا آنها در این فرآیند موفق خواهند شد یا خیر. در واقع تنوع یکی از ویژگی های اصلی کارآفرینان است. به گفته یک محقق شخصیت کارآفرین، «کارآفرینی با هیچ هنجار آماری مطابقت ندارد. بسیاری از این افراد انسان هایی غیرعادی هستند یا طبیعت عجیبی دارند.» کارآفرینان سعی نمی کنند خود را با شرایط تطبیق دهند و این یکی از ویژگی هایی است که در نگاه آنها به جهان و موفقیت نقش اساسی دارد. هیچ محدودیتی برای این توان اقتصادی وجود ندارد. کارآفرینی یک راز نیست، یک سیستم عملی است. کارآفرینی یک ویژگی ژنتیکی نیست، مهارتی است که افراد زیادی می توانند آن را بیاموزند.