خلاصه کتاب افسانه­ تعادل کار و زندگی

نام کتاب : افسانه­ تعادل کار وزندگی

نویسنده : دیوید مَکنِف (David J. McNeff)

سال انتشار: 2021

 

خلاصه­ کتاب

کتاب “افسانه­ تعادل کار وزندگی ” که در سال 2021 منتشرشده، راهنمای مدیریت استرس و ایجاد هماهنگی در زمینه­های کلیدی زندگی با استفاده از روش هفت‌بخشی (Seven-Slice) است؛ به‌عبارت‌دیگر، به‌جای اینکه ساعات بیداری خود را بین کار وزندگی تقسیم کنید، روش هفت‌بخشی یا هفت سَمتی (Seven-Slice)، زندگی را در هفت حوزه کلیدی بازنویسی می­کند و آن را در زمینه­ و بستر تازه­ای قرار می­دهد؛ همچنین نشان می‌دهد که چگونه گذراندن وقت در هر یک از آن بخش‌ها یا حوزه­ها به‌صورت روزانه، می­تواند به شما کمک کند تا بر فشارها و استرس­ها غلبه کنید و آرامش پیدا بیابید.

پس اگر شما هم:

  • از متخصصان و افراد حرفه­ای به شمار می‌روید که به دنبال راه­هایی برای مدیریت استرس هستند،
  • والدینی هستید که برای داشتن عملکرد مناسب و دست‌کاری در زندگی خانوادگی و کاری تلاش می‌کنید،
  • و یا خواهان هماهنگی بیشتر در زندگی خود هستید،

پیشنهاد می‌کنیم به این خلاصه کتاب گوش بسپارید.

درباره نویسنده

دیوید مَکنِف (David J. McNeff)، یک مربی اجرایی برای شرکت‌های جهانی و نیز، مدیرعامل گروه مشاوره پیک (Peak Consulting Group) است. مَکنِف کتاب­ دیگری با عنوان “درس‌هایی از شرایط بحرانی ” (Lessons from the Abyss) نیز نوشته است.

 

میکروی شماره یک

با ایجاد هماهنگی در زندگی خود، بر استرس­های روزانه غلبه کنید.

آیا بیشتر روز را در محل کار و تحت‌فشار کاری می‌گذرانید؟ آیا پس‌ازآن به خانه می­روید و درنهایت کار به‌جایی می­رسد که عزیزان خود را کتک بزنید و بعداً پشیمان شوید؟ متأسفانه، استرس مداوم یک عامل بسیار رایج در بین متخصصان و کارکنان حرفه­­ای مشاغل مدرن است و عواقب آن می‌تواند وخیم باشد. برای مبارزه با این مسئله، احتمالاً در مورد اهمیت حفظ تعادل بین کار وزندگی شنیده­اید. درحالی‌که این مفهوم، توسط بخش­های منابع انسانی و رسانه­ها رایج شده، در این خلاصه کتاب خواهید شنید که چگونه تلاش برای این تعادل، واقع‌بینانه نیست. درواقع، زندگی شما بسیار غنی­تر از کار وزندگی است. در این خلاصه‌ها، یاد می‌گیرید که چگونه پنج حوزه یا بخش دیگر از “بخش­های اصلی زندگی ” را شناسایی و کشف کنید و آن‌ها را برای کنترل فشار روزانه، به‌خوبی باهم ادغام کنید.

در این میکرولِرن به چنین پرسش‌هایی، پاسخ داده می‌شود:

  • چرا آرزوی تعادل بین کار وزندگی بیهوده است؟
  • چگونه می‌توانید 18 ساعت در روز در حال فعالیت باشید و همچنان یک زندگی هماهنگ داشته باشید؟
  • چگونه زمانی که برنامه شما پر است برای فعالیت‌های جدید وقت بگذارید؟

 

میکروی شماره دو

هدف، تعادل بین کار وزندگی نیست، بلکه هماهنگی در تمام زمینه­های زندگی شماست.

تصور کنید از یک روز کاری بد به خانه برگشته­اید، جایی که رئیستان به شما هشدار داده که ممکن است به‌زودی اخراجتان کند. وقتی وارد می­شوید، با دختر نوجوانتان برخورد می­کنید که اخیراً رابطه تیره­ای با او داشته­اید و به‌زودی خود را درگیر بحث مکرر و تکراری با او می­بینید. وقتی او طوفان بحث و درگیری را تمام می­کند، شما سرانجام می‌نشینید تا نامه­ها را مرور کنید، اما نامه‌ای از IRS پیدا می‌کنید: مسائل مالی و درآمدهای شما در حال ممیزی هستند تا بررسی شود که اطلاعات ارائه‌شده، درست و دقیق است یا خیر. شما احساس می­کنید که در حال منفجرشدن هستید.

احتمالاً حداقل یک‌بار در زندگی خود احساس غرق شدن و فرورفتن در مشکلات را تجربه کرده‌اید. داشتن گاه‌به‌گاه یک روز یا هفته استرس­زا طبیعی است، اما بسیاری از متخصصان موفق در مارپیچ فشارهای روزانه قرار می­گیرند. این مارپیچ، در اثر احساس ناامیدانه­ بیچارگی و نداشتن راه خروج از مشکلات رخ می‌دهد و آن‌ها را به هم می­ریزد.

محل کار، اغلب مقصر عدم هماهنگی در سبک زندگی مدرن است. البته این مسئله تعجب‌آور نیست، زیرا طبق آمارها، 76 درصد از کارمندان در ایالات‌متحده گزارش می‌دهند که در محل کار احساس خستگی می‌کنند. با توجه به اینکه بیشتر متخصصان برای تأمین نیازهای خود و خانواده‌شان کار می‌کنند، از هر چهار آمریکایی یک نفر ادعا می‌کند که از انجام کارهای سنگین و مسئولیت‌های خانوادگی و تلاش برای تحت‌فشار قرار دادن و کاهش منافع بیرونی، به‌شدت استرس دارند.

درنتیجه، اصطلاح تعادل کار وزندگی به‌عنوان یک مفهوم ایدئال برای جلوگیری از فرسودگی شغلی، بدنام شده است؛ اما نویسنده، دیوید مکنف استدلال می‌کند که به دنبال تعادل بودن، درواقع بیهوده است. درحالی‌که اگر از شما انتظار می­رود 18 ساعت در روز در حالت آماده‌باش باشید، بدون شک ریسک کاری بالایی را تجربه می­کنید و مسائل مهمی در زندگی را ممکن است درخطر قرار دهید؛ اما اجازه دادن به اینکه استرس­ها بر شما غلبه کنند و کنترل زندگی­تان را در دست بگیرند، تقصیر محیط کار نیست.

همچنین بخوانید:  خلاصه کتاب رمزگشایی از موفقیت

در عوض، احساس استرس انباشته‌شده‌ای که در یک نقطه بحرانی جمع شده است، نتیجه­ گذراندن تمام زمان بیداری خود در دو حوزه است – خانواده و بخش حرفه­ای و شغلی زندگی­تان – درحالی‌که از پنج مورد دیگر غافل می­شوید: حوزه‌های شخصی، جسمی، فکری، عاطفی و حوزه­های معنوی. نویسنده این‌ها را “هفت حوزه یا بخش ” زندگی می­نامد که درمجموع، زندگی شمارا تشکیل می­دهند.

برخلاف تلاش برای انجام یک عمل متعادل‌کننده بی‌فایده، فکر کردن به هفت حوزه­ زندگی به این معنی است که برای هماهنگی در بخش‌های مختلف زندگی­تان تلاش می­کنید. حالا بیایید ببینیم چگونه می‌توانید از روش هفت تکه یا هفت‌بخشی برای جلوگیری از مشکل انباشت استرس استفاده کنید. ما کارمان را با شناسایی زمینه‌هایی در زندگی خود که نیاز به توجه مثبت دارند، شروع می‌کنیم.

میکروی شماره سه

روش هفت‌بخشی یا Seven-Slice، تمام بخش‌هایی از زندگی­تان را که نیاز به توجه روزانه دارند، تجزیه می­کند.

“چطور هستید؟” یکی از رایج‌ترین سؤالاتی است که هرروز از یکدیگر می­پرسیم. اگر مدیریت استرس برایتان سخت است، در بهترین حالت ممکن است پاسخ دهید: “من خوبم ” – یا در بدترین حالت، در مورد همه مسئولیت‌هایی که بر عهده و پیش روی شماست، شروع به غوغا و هیاهو کنید.

در مقابل، نویسنده – به‌عنوان یک مربی اجرایی – متوجه شده است که مشتریانی که می‌توانند استرس را به‌خوبی مدیریت کنند به‌این‌ترتیب پاسخ می‌دهند که: “الآن همه‌چیز گیج‌کننده و درهم است، اما در درازمدت ارزشش را دارد.” مهم نیست که آن‌ها از چه چیزی رنج می‌برند، پاسخ­های آن‌ها نشان‌دهنده اعتماد به توانایی­شان برای رویارویی با فشارهای فعلی است، درحالی‌که مشتاقانه منتظر آینده هستند.

درحالی‌که سخت است همیشه از هر بخش از زندگی خود راضی باشید، اما می­توانید با برقراری ارتباط روزانه با همه­ هفت بخش زندگی­تان، به یک دیدگاه عملی یکسان و مشابه دست پیدا کنید. بیایید ببینیم این‌ها چه هستند.

روش هفت‌بخشی پیشنهاد می­کند که هرروز، هفت بخش از زندگی به توجه آگاهانه شما نیاز دارد. اکثر مردم تمایل دارند تمام ساعات بیداری خود را بر روی اولویت‌های اصلی‌شان متمرکز شوند. همان‌طور که دیدیم، این‌ها معمولاً بخش حرفه‌ای و شغلی است که شامل امرارمعاش می‌شود و بخش خانوادگی که در آن شما ممکن است نقش یک کودک، پدر یا مادر، شریک زندگی یا هر ترکیبی از این نقش‌ها را بازی کنید؛ اما برای رسیدن به هماهنگی در زندگی، توجه به پنج بخش دیگر ضروری است.

اما این بخش‌ها چه هستند؟

بخش شخصی شامل سرگرمی‌ها و فعالیت‌های شخصی‌ای است که منحصر به شما هستند و همچنین زمانی که تنها می‌گذرانید. در همین حال، بخش فیزیکی به زمانی اشاره دارد که برای مراقبت از بدن خود صرف می‌کنید، چه از طریق تناسب‌اندام و چه از طریق تغذیه. بخش فکری، ناظر بر این است که کنجکاوی شما، خود را چگونه نشان می­دهد، مثلاً وقتی برای لذت مطالعه می­کنید. درحالی‌که بخش عاطفی زندگی شما شامل طرز تفکر و احساستان در مورد خود و شرایطتان است. درنهایت، بخش معنوی شامل نحوه پرورش ایمان، ارزش‌ها و باورهای شما می­شود.

شما = با متعهد شدن به هر بخش در زندگی، ارتباط عمیق­تری با خود و اطرافیانتان ایجاد خواهید کرد. اکنون‌که هفت بخش را می­شناسید، بیایید نگاهی به نحوه استفاده از روش هفت‌بخشی از طریق ادغام و هماهنگی هفت حوزه زندگی بیندازیم و تأثیر آن را در کاهش استرس ببینیم.

 

 میکروی شماره چهار

هفت حوزه زندگی خود را ارزیابی کنید تا دریابید که باید به کجا و کدام بخش، بیشتر توجه کنید.

اولین قدم درروش هفت‌بخشی این است که فهرستی از هر یک از این حوزه‌های زندگی خودتان تهیه کنید. البته، اگر در حال حاضر احساس می‌کنید که به خاطر فعالیت‌های مرتبط باکار و خانواده، خسته و فرسوده شده‌اید، ممکن است برایتان دلهره‌آور باشد که عقب‌نشینی کنید و ببینید که ارزش‌هایی که برایتان مهم هستند را نادیده می‌گیرید؛ اما مزیت روش هفت‌بخشی، دقیقاً در شناسایی بخش­های خفته است که باید به آن‌ها توجه کنید.

اکنون یک فایل اکسل بازکنید و در ستون اول، هر ردیف را با یک برچسب، برچسب­گذاری کنید: بخش خانوادگی، حرفه­ای یا شغلی، فیزیکی، شخصی، فکری، احساسی و معنوی. اگر دارای تفکر تصویری بهتری هستید، می­توانید به‌جای جدول، یک نمودار دایره‌ای بکشید و در آن برچسب­ها را یادداشت کنید.

در مرحله­ بعد، از خود بپرسید که چند درصد از زمان خود را در طول هر هفته در هر یک از بخش­های زندگی خود صرف می‌کنید.

هنگام ارزیابی بخش فیزیکی خود، سعی کنید تخمین بزنید که چند درصد از زمان خود را صرف مراقبت از بدن خود می‌کنید. درحالی‌که این درصد را در نظر می­گیرید، توجه کنید که آیا به‌طور منظم ورزش می­کنید یا فقط زمانی که برایتان راحت است. به همین ترتیب، زمانی که به بخش عاطفی خود فکر می­کنید، در نظر بگیرید که چند بار در یک هفته به احساسات خود فکر می­کنید. آیا شما کنترل آن‌ها را در دست دارید یا برعکس است؟

همچنین بخوانید:  خلاصه کتاب اطلس قلب

وقتی به بخش‌های شخصی و فکری خود نگاه می‌کنید، به این فکر کنید که چقدر زمان صرف سرگرمی­ها برای لذت بردن و یادگیری از روی کنجکاوی می­کنید. درنهایت، بخش معنوی شما شامل زمانی است که برای تمرین ایمان خود صرف می‌کنید، خواه از یک دین رسمی پیروی ­کنید، یا به روشی مانند مطالعه، دعا یا مراقبه، با دنیای درونی و ارزش­های خود ارتباط برقرار کنید.

پس از صرف زمان برای در نظر گرفتن و توجه به هر یک از بخش­های زندگی خود، درصد زمانی را که در هر بخش صرف می­کنید، مشخص کنید و آن را یادداشت نمایید. برای یک نمای کلی و واقع‌بینانه، مطمئن شوید که درصد کلی به عدد 100 می­رسد و نه بیشتر. به یاد داشته باشید، نکته این است که یک تصویر فوری و دقیق از زندگی خود در حال حاضر به دست آورید؛ بنابراین با خودتان صادق باشید و هیچ‌گونه قضاوتی از خودتان نداشته باشید.

شما باید درک کنید که چرا برخی از بخش‌ها بر زندگی شما تسلط دارند و برخی دیگر نمی­توانند محرک موردنیاز برای تغییر را فراهم کنند. درواقع، اکثر مخاطبان دوره­ مربیگری نویسنده، متوجه شدند که حداقل با 30 درصد از کل زندگی خود درگیر نیستند. برای بسیاری، این تمرین، نقطه محوری و مهم است که در آن نیاز به تغییر و باز تنظیم قابل‌توجه و چشمگیر زندگی‌شان، آشکار می­شود.

میکروی شماره پنج

به کوچک‌ترین قدم‌هایی فکر کنید که می‌توانید هرروز برای هر بخش از زندگی خود بردارید. سپس وقتی برای آن‌ها اختصاص دهید.

بیشتر مردم از روی میل و یا حتی آگاهانه، از بخش‌هایی از زندگی خود غافل نمی­شوند. ممکن است زندگی اجتماعی خود را ازدست‌داده باشید زیرا مشغول کار و انجام وظایف خانوادگی هستید. یا شاید در طول دوره‌ای پرتنش، حضور در باشگاه کتاب­خوانی خود را متوقف کرده‌اید و هرگز دوباره در آن شرکت نکرده‌اید.

وقتی با فعالیت‌هایی روبه‌رو می‌شوید که قبلاً از آن لذت می‌بردید، ممکن است شانه‌هایتان را بالا بیندازید و بگویید، متأسفانه، دیگر زمانی برای انجام آن کار ندارم. این پاسخ نادیده انگاشته شده، زمانی طبیعی است که شما از قبل احساس ناراحتی می­کنید و تحت‌فشار هستید. به همین دلیل نکته کلیدی این است که باکاری تا حد امکان کوچک شروع کنید.

در حال حاضر، شما مقدار زمانی را که در هر بخش از زندگی خود صرف می­کنید، تعیین کرده­اید. قدم بعدی این است: آغاز به انجام؛ یعنی کوچک‌ترین اقدامی که می­توانید برای ارتباط با بخش­های خفته زندگی خود انجام دهید را شروع کنید. شاید شما سه فرزند کوچک دارید و احساس می­کنید که اگر به سایر کارها بپردازید، مدیریت کل خانواده از دست شما خارج می‌شود. در چنین شرایطی، تنها یافتن پنج یا ده دقیقه وقت برای مدیتیشن، می‌تواند راه نجاتی به شما بدهد.

یکی از مخاطبان نویسنده به اسم رزا (Rosa)، مشتاق بود که با بخش معنوی خود ارتباط برقرار کند، اما احساس ناتوانی می­کرد، زیرا او در تله کمبود زمان گرفتارشده بود. راه‌حل او این بود که هر چهارشنبه در هنگام نوشیدن قهوه صبحش، چند دقیقه برای خواندن ادبیات معنوی برنامه‌ریزی کند. پس از ماه اول، رزا گزارش داد که آن 20 دقیقه در هفته، تأثیر روانی مثبتی روی او گذاشته است. هنگامی‌که او شروع به تجربه کردن مزایای آن زمان کرد، تصمیم گرفت دفعات هفتگی انجام آن کار را افزایش دهد.

تقویم شما می‌تواند ابزار مفیدی برای این منظور باشد. یکی دیگر از مخاطبان نویسنده، از خانه با همسرش کار می­کرد و متوجه شد که از جلسات ویدئو کنفرانس خود به‌قدری خسته شده­اند که تا پایان روز، دیگر نمی­توانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند؛ بنابراین تصمیم گرفتند یک قرار روزانه یک‌ساعته را از ساعت 5:30 بعدازظهر در تقویم خود قرار دهند. آن‌ها باهم در اطراف محله قدم می‌زدند به‌این‌ترتیب، به‌یک‌باره به بخش‌های شخصی، فیزیکی و خانوادگی خود تمایل بیشتری پیدا کردند؛ درحالی‌که رابطه و نگرش آن‌ها نسبت به فشارهای کار و خانه بهبود یافت.

میکروی شماره شش

هنگام نوشتن و تعیین برنامه­ کاری و اجرایی خود، نوع و سبک انگیزه­ شخصی خود را در نظر بگیرید.

یکی از مخاطبان نویسنده، تاجری به نام دَن (Dan)، متوجه شد که هیچ قسمتی از زندگی خود را صرف حوزه عاطفی نکرده است. او می‌دانست که این وضعیت نمی‌تواند ادامه پیدا کند، زیرا در تمام روابط بین‌ فردی خود با مشکلاتی روبرو شده بود- ازجمله در محل کار. همکاران او شکایت می‌کردند که دن گاهی اوقات بی‌تفاوت و منزوی رفتار می‌کند.

نویسنده، شرکت در یک دوره فشرده و سریع هوش هیجانی را به او توصیه کرد و دن موافقت کرد که این رویکرد آموزشی، منعکس‌کننده روش یادگیری ترجیحی او است. دن و نویسنده در طول دوره­ آموزشی هوش هیجانی، افرادی را در زندگی دن مشخص کردند تا بتواند بهتر آن‌ها را بررسی و مطالعه کنند. این تجربه یادگیری در مورد آنچه مردم فکر می‌کنند و احساس می‌کنند، باعث شد که بخش احساسی خود دن، شروع به بیدار شدن کند.

همچنین بخوانید:  خلاصه کتاب آینده ممکن

درحالی‌که این رویکرد برای دن کارساز بود، اما برای فردی که روش مفهومی­تری برای دیدن مسائل دارد، کارساز نیست؛ بنابراین، هنگام برنامه‌ریزی برای نحوه پرداختن به تمام بخش‌های زندگی‌تان، مطمئن شوید که چه چیزی می‌تواند شمارا وادار به انجام کاری کند و محرک شما باشد.

اکنون زمان آن رسیده است که برای ادغام بخش­های مختلف زندگی خود، مراحلی را برنامه‌ریزی کنید؛ اما ابتدا، بهتر است به شناسایی سبک و نوع انگیزه و محرک خودتان بپردازید. آیا شما فردی هستید که بیشتر گروه‌محور است یا یک فرد خودمحور هستید که به‌تنهایی کارها را شروع می‌کند؟ آیا تمایل دارید وقتی کاری را شروع می­کنید قوی آغاز کنید، اما به‌ سرعت علاقه خود را از دست می­دهید؟ هرچه برنامه شما بیشتر سفارشی و شخصی شود تا به شما انگیزه دهد، احتمال بیشتری وجود دارد که به آن پایبند باشید.

یکی دیگر از مراجعان نویسنده به اسم جک (Jack)، فردی کنجکاو بود که به دلیل استقبال و پاسخ مثبت به ایده‌­های جدید در محل کار مشهور بود؛ بنابراین تعجبی نداشت که جک تصمیم گرفت رویکرد متفاوتی نسبت به اکثر مراجعان داشته باشد. او تصمیم گرفت به‌جای ارائه یک استراتژی برای هر یک از بخش‌های خاموش و خفته‌اش، تنها روی یک قسمت تمرکز کند – بخش شخصی‌اش – که احساس می‌کرد می­تواند به سایر حوزه‌های زندگی او کمک کند. در طول سال آینده، ملاقات هفتگی با یک روان‌درمانگر، فعالیت اصلی و اساسی‌ای بود که به جک کمک می‌کرد تا روی بخش‌های دیگر زندگی‌اش نیز کار کند.

جک این رویکرد را اتخاذ کرد، زیرا با شناخت خود، مطمئن بود که بدون آن، درنهایت به رفتارهای قدیمی خود برمی‌گردد و بخش‌های دیگر زندگی‌اش را نادیده می‌گیرد. به همین ترتیب، خود شما می‌دانید چه چیزی برایتان مفید است. اگرچه هیچ رویکرد یکسانی برای روش هفت‌بخشی وجود ندارد، اما استفاده از آن به‌عنوان اصلی پایه و بدون توجه به هدف نیز مفید است.

میکروی شماره هفت

موضوع اصلی، میزان زمانی که در هر بخش از زندگی خود می­گذرانید نیست، بلکه به کیفیت آن مربوط می‌شود.

ارکستر سمفونیکی را در نظر بگیرید که خود را برای اجرا آماده می­کند. نوازندگان منتظر هستند که رهبر ارکستر به پایه­ موسیقی­شان ضربه بزند. سازهایشان را بالا می­برند و در پاسخ به نشانه و سیگنال­های رهبر ارکستر به‌عنوان یک واحد شروع به اجرا می­کند. درحالی‌که اعضای ارکستر می‌نوازند، رهبر ارکستر، هماهنگی و ارتباط زمانی که ویولن‌ها باید رهبری را بر عهده بگیرند و زمانی که ترومپت‌ها باید مکث کنند را بر عهده می­گیرد. او همه این کارها را با حفظ زمان انجام می‌دهد.

به همین ترتیب، می‌توان گفت که شما رهبر ارکستر خود هستید و هفت ساز برای رهبری دارید. برای حفظ عمق و بافت موسیقی، شما نیاز دارید که هر ساز، حاضر و موفق باشد اما درنهایت، این شما هستید که باید حس هماهنگی خود را ایجاد کنید.

مهم نیست چقدر مشغله دارید، زندگی در هماهنگی، به شما امکان می­دهد استرس را مدیریت کنید و هرروز با نگرش روشن­تری بازندگی و مسائل برخورد کنید. این بدان معنی است که در یک ترافیک غیرمنتظره، خونسردی خود را از دست نخواهید داد و راه‌حل­ مشکلات بزرگ را به‌راحتی پیدا می‌کنید.

مهم‌تر از همه، روش هفت‌بخشی به شما کمک می­کند تا به رویدادهای روزانه خود توجه کنید تا مطمئن شوید که در فراز و نشیب­های عاطفی زندگی روزمره غرق نمی­شوید. همان‌طور که دیدید، این روش به سه مرحله خلاصه می‌شود: ارزیابی، تأمل و عمل.

در عمل، این روش نباید آن‌قدر ساختارمند باشد، اما پیروی از یک‌روند منظم و انجام تمرینات به‌طور منظم مهم است. اگر این روش را برای چند هفته به کار بگیرید و انجام دهید و سپس آن را به مدت یک ماه کنار بگذارید، احتمالاً پیشرفت زیادی نخواهید داشت؛ اما اگر بگویید که من هر شنبه از ساعت 6:00 تا 6:30 بعدازظهر به این موضوع متعهد می­شوم، می­توانید خود را مسئول بدانید و مشتاقانه منتظر آن باشید.

به یاد داشته باشید که لزوماً مدت‌زمانی که برای هر بخش صرف می­کنید مهم نیست، بلکه کیفیت آن زمان و قدرت تعهد شما مهم است. بسیاری از افرادی که روش هفت‌بخشی را در درازمدت بکار گرفته و اجرا کرده­اند، گزارش می­دهند که “زندگی بیشتر شبیه یک سفر است “، درحالی‌که قبلاً بیشتر شبیه یک کار طاقت‌فرسا بود. در پایان، زندگی با استفاده از روش هفت‌بخشی فقط به شما احساس بهتری نمی­دهد. هنگامی‌که شما شروع به احساس راحتی می­کنید، همه اطرافیان شما نیز احساس راحتی خواهند کرد.

سخن پایانی

پیام کلیدی کتاب این است که به‌جای آرزوی رسیدن به هدف غیرممکنِ تعادل بین کار وزندگی، روش هفت‌بخشی نشان می‌دهد که چگونه می‌توانید با توجه به هر یک از هفت حوزه یا بخش‌های کلیدی آن، هرروز به هماهنگی در زندگی خود دست‌یابید. وقتی درک کردید که چگونه زندگی شما در زمینه­های خانواده، حرفه­ای و شغلی، شخصی، جسمی، فکری، عاطفی و معنوی تقسیم می­شود، می­توانید شروع به برنامه‌ریزی برای ادغام مجدد هر بخش از زندگی خود کنید که قبلاً از آن غفلت کرده­اید. مهم نیست که چقدر مشغله یا استرس دارید، روش هفت‌بخشی می­تواند در ایجاد هماهنگی، به شما و اطرافیانتان کمک کند.

 

یک پیشنهاد کاربردی

مشخص کنید چه چیزی حواس شمارا پرت می‌کند.

اگر می­خواهید تعیین کنید که آیا یک فعالیت به ایجاد هماهنگی در زندگی شما کمک می­کند یا فقط عاملی برای حواس‌پرتی شما است، با خودتان فکر کرده و آن را بررسی کنید. پس از چند ساعت تماشای برنامه­های تلویزیونی موردعلاقه خود، از خود بپرسید که آیا احساس شادابی می­کنید؟ اگر بله پس این فعالیت به بخش شخصی شما کمک کرده و آن را تقویت می­کند؛ اما اگر زمانی که تلویزیون را خاموش می‌کنید، همان احساس قبل رادارید یا حتی بیشتر خسته می‌شوید، شاید وقت آن رسیده که در مورد مدت‌زمانی که برای تماشای آن صرف می‌کنید تجدیدنظر کنید.

 

 

 

دوره های دکتر کاویانی

به چالش ۵ روزه یادگیری مسیر ثروت بپیوندید.

دکتر کاویانی یک دوره آموزشی ۴جلسه ای به نام «مدار ثروت» دارن، در این دوره دکتر کاویانی مسیر ثروتمند شدنی که خودشون طی کردن رو بهتون آموزش میدن.

اینستاگرام خودساخته

روزمرگی های دکتر کاویانی

تلگرام خودساخته

مطالب انگیزشی روزانه

اگه لذت بردی برای دوستات از طریق این دکمه ها بفرست.

همیشه پیگیر آموزش باش

دوره های رایگان

دیدگاه

در بحث‌‌ پیرامون این مقاله شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دریافت لینک دانلود