نام کتاب : اثر مرکب (برای موفقیت در کار، درآمد و زندگی، از همین امروز اقدام کنید!)
نویسنده : دارن هاردی (Darren Hardy)
سال انتشار : 2010
خلاصه کتاب
کتاب “اثر مرکب” به ما میآموزد که چطور کوچکترین تصمیمات روزانه و به نظر ساده ما، میتواند تغییراتی پایدار و بزرگ در زندگیمان پدید آورد. این کتاب درباره اقدامات کوچک و تغییرات آهسته است، نه یک جهش بزرگ و معجزهوار. دارن هاردی، در این کتاب به ما نشان میدهد که چگونه با پذیرفتن مسئولیت زندگی خود، میتوانیم عاداتمان را اصلاح کنیم و زندگی موفقتر، رضایتبخش و شادتری را برای خود رقم بزنیم.
مطالعه این کتاب برای افرادی توصیه میشود که:
- میخواهند عادات روزانه خود را تغییر داده و زندگی خود را بهبود بخشند.
- میخواهند دستاوردهای بزرگ و پایدار به دست آورند.
- درگذشته از راهکارهای سریع و لحظهای استفاده کردهاند اما به نتیجه مطلوبشان نرسیدهاند.
درباره نویسنده
“دارن هاردی”، سخنران انگیزشی و نویسنده پرفروش جهانی و نیز، ناشر مجله “موفقیت (SUCCESS)” است. او پیشازاین، تهیهکننده دو شبکه تلویزیونی هم بوده است.
بیاموزید که چگونه زندگی خود را تحت کنترل بگیرید، به اهداف خود برسید و از موانع عبور کنید!
بسیاری از ما هرروز صبح از خواب بیدار میشویم و با خودمان میگوییم “امروز روز من است”. امروز، همیشه همان روزی است که به خودمان قول میدهیم با هیولاهای نفس خود مقابله میکنیم، رژیم بگیریم و وزن خود را کم کنیم، یا برای رسیدن به آن جایگاه شغلی که آرزو داریم، اقدامی انجام دهیم و درنهایت به رؤیاهای خود برسیم.
اما روز بعد هم از خواب بیدار میشویم و میگوییم: “شاید از شنبه هفته آینده شروع کنم”.
درواقع، مشکل از اهداف ما یا خود ما یا حتی نگرش ما نیست، بلکه رویکرد ما نسبت به این مسائل، نادرست است. چرا فکر میکنیم که میتوانیم یک روز از خواب بیدار شویم و ناگهان همه چیز را تغییر دهیم؟ این اتفاق نهتنها بعید است، بلکه بهطور بالقوه، بسیار خطرناک نیز هست.
کتاب “اثر مرکب” راهکار دیگری ارائه میدهد. این کتاب به ما میگوید چطور اقدامات خود را بهبود بخشیم، برنامهریزی کرده و بهآرامی عادتهای بد خود را به عادات خوب تبدیل کنیم و، چگونه بر محدودیتهای شخصی خود غلبه نماییم.
کتاب “اثر مرکب” نوشته ناشر مجله “موفقیت”، یک راهنمای مشخص برای رسیدن به اهداف و موفقیتها است.
در این میکرولِرن به پرسشهای زیر، پاسخ داده میشود:
- چگونه شیوه بدنسازی “آرنولد شوارتزنگر”(Arnold Schwarzenegger) میتواند الگوی ما برای رسیدن به موفقیت باشد؟
- چطور میتوانیم مانند اسطوره شنا،”مایکل فِلپس”(Michael Phelps)، در دریای زندگی حرکت کنیم؟
- چرا تلاش برای دستیابی به موفقیتهای سریع، ممکن است بهسلامت ما آسیب برساند؟
نتایجِ فوری، کمتر از پیشرفت قدمبهقدم سودآور هستند!
پول سریع! پیشرفت فوری! این روزها همه ما به دنبال کسب نتایج زودهنگام هستیم. اما واقعیت این است که تغییرات بلندمدت و مستمر، بسیار بیشتر از تحولات سریع میتواند برای ما سودآور باشد.
در عصر شتاب و سرعت، ما فست فود میخوریم، چون پخت غذاهای خانگی خیلی زمان میبرد. رژیمهای غذایی کوتاهمدت را دنبال میکنیم تا در عرض یک هفته، چند کیلوگرم از وزن خود را کاهش دهیم و اگر در این مدت تغییری نکنیم، بیقرار و مضطرب میشویم.
بااینحال، هرچه سریعتر به یک هدف برسیم، عواقب آن نیز سنگینتر و بزرگتر خواهد بود. شاید بپرسید رسیدن سریع به هدف، چه پیامد منفی میتواند داشته باشد؟
بهطورکلی، انتظار کسب نتایج فوری، برای ابعاد مختلف سلامتی ما خوب نیست. مثلاً وقتی آن چند کیلوگرم چربی را که طی سالها در بدن خود جمع کردهایم، طی هفت روز از دست ندهیم، ممکن است سرخورده شویم و با خود فکر کنیم که سزاوار اندام متناسبتر و یا زندگی بهتر نیستیم. پس بهاینترتیب، با دنبال کردن یک هدف فوری، هم بهسلامت جسم خود آسیب میرسانیم و هم روان خود را تحتفشار قرار میدهیم.
در عوض، آنچه باید انجام دهید این است که با گامهای کوچک شروع کنید. زیرا اقدامات جزئی و مثبت روزانه، رمز موفقیت طولانیمدت است.
مثلا اِسکات، سالها بود که اضافهوزن داشت. این وزن زیاد باعث شده بود تا مشکلات مختلفی در زندگی او بروز کند. انواع رژیمهای فوری را هم امتحان کرده بود اما فقط دچار ریزش مو، درد معده و یا ضعف و بیحالی میشد. بالاخره تصمیم گرفت تا دست از این برنامههای معجزهوار بردارد و بهجای اینکه در عرض یک هفته، چندین کیلوگرم از وزن خود را کم کند، فقط 125 کالری از رژیم روزانه خود را حذف نماید. همچنین در مسیر رسیدن به شرکت، به سخنرانیهای انگیزشی گوش میداد و هرروز، کمی بیشتر از روز قبل پیادهروی میکرد. او در طول 31 ماه (2 سال و 7 ماه) موفق شد 15 کیلوگرم از وزن خود را کم کند. در ضمن به خاطر پیادهروی مستمر و عمل به راهکارهای موفقیت که در طول مسیر میشنید، ترفیع شغلی گرفت و حقوق بیشتری هم دریافت کرد.
استفاده از “اثر مرکب”، دقیقاً به این معنی است که بدانید هر تصمیمی که میگیرید، سرنوشت شمارا رقم میزند و قبل از اینکه به موفقیت برسید، باید بهطور مستمر اقداماتی را انجام دهید. حتی هنگامیکه به اهداف خود میرسید، باز باید نظم و انضباط خود را حفظ کنید، در غیر این صورت تلاش سخت و طولانیمدت شما بینتیجه خواهد بود.
مثلاً به رستورانهایی فکر کنید که آنقدر معروف شدهاند که برای رزرو میز در آنها باید مدتها منتظر بمانید. برخی از آنها بعد از مدتی، موفقیت خود را قطعی و ابدی میدانند و از انجام کارهایی که در ابتدا، آنها را به موفقیت رسانده است، دست میکشند. سپس خدمات خود را کمتر و کمتر میکنند و ناگهان متوجه میشوند که دیگر کمتر کسی به آنجا مراجعه میکند.
بنابراین، بسیار مهم است که وقتی تأثیرات و نتایج فوری به دست نیاوردید، نگران نشوید و همچنان به تلاش خود برای موفقیت ادامه دهید. از طرف دیگر، وقتی به هدف خود رسیدید، دست از کوشش برندارید و بازهم برنامه مستمر خود را در پیش بگیرید.
کلید کسب موفقیت مداوم و پیدرپی در زندگی چیست؟
تنها کلیدی که میتوانید با آن درهای کامیابی را در همه بخشهای زندگی بازکنید این است که اهداف زندگی خود را به عادتهای روزانه تبدیل کنید.
شاید از پذیرفتن این موضوع طرفه برویم، اما واقعیت این است که تکتک انتخابهای ما، سرنوشتمان را رقم میزنند و ما و تنها خود ما، مسئول تمامکارهایی هستیم که انجام میدهیم یا از انجام آنها سرباز میزنیم.
گاهی اوقات تصمیماتی بهظاهر بیاهمیت، مانع دستیابی به موفقیت میشود. هیچکس نمیخواهد چاق شود و سلامتی خود را از دست بدهد. کسی هم دوست ندارد ورشکستگی را تجربه کند. اما همه این اتفاقات نامطلوب، پیامدهای چندین و چند انتخاب کوچک و در ظاهر بیارزش هستند.
شاید خوردن یک بسته چیپس بعد از کلی فعالیت، به نظر مهم نباشد. اما همین کار جزئی باعث میشود که آن روز، از برنامه تغذیه سالم خود بازبمانید. همه پیامدهای نامطلوب از همین انتخابهای ریز و کوچک آغاز میشوند.
نکته دیگری که باید بدانید و بپذیرید این است که فقط خود شما، مسئول اعمال و تصمیمات خود هستید. شاید برخی مسائل و مشکلات را به بدشانسی ربط بدهید اما واقعیت این است که این کار، تنها بهانهای برای انتخابهای ضعیف و نادرست است. همه میتوانند خوششانس باشند. اما برای اینکه شانس خوبی داشته باشید، باید بدانید که چطور موقعیتهای مناسب را شناسایی و از آنها بهرهبرداری کنید.
برای اینکه شانس خوبی داشته باشید ابتدا باید اهداف خود را بهطور مشخص تعیین کنید و سپس برای رسیدن به آن اهداف، انتخابهای درستی داشته باشید. وقتی اهدافتان را شفاف کنید، بسیار مؤثرتر از قبل میتوانید روی آنها تمرکز کنید. سپس ذهنتان رفتهرفته میتواند فرصتهای پیرامونتان را که به شما دررسیدن به آن اهداف کمک میکند، درک کند و بعد هم میتوانید برای استفاده از آن شانس و فرصت، قدمهای بهتری بردارید.
قانون جذب را به خاطر دارید؟ هر چیزی، مشابه خود را جذب میکند. یعنی فکر کردن در مورد اتفاقات مثبت، رویدادهای خوب را به سمت شما میکشاند. البته جذب فرصت، پایان کار نیست، بلکه باید یاد بگیرید که از آن شانس در جهت اهداف خود استفاده کنید.
در زندگی چه هدفی را دنبال میکنید؟ چه چیزی شمارا واقعاً شادمان میکند؟
زندگی ما از حوزهها و ابعاد متعددی تشکیلشده است. کسبوکار، سلامت، خانواده، معنویت، سبک زندگی و … همه و همه بخشهای مهم زندگی ما هستند. پس این قسمتها را در نظر بگیرید و برای هرکدام، اهدافی تعیین کنید. سپس همه افکار و رفتاری که باید برای رسیدن به آن اهداف داشته باشید، یادداشت کرده و آنها را در زندگی روزمره خود انجام دهید.
چنین کاری به معنی کنار گذاشتن عادات قدیمی و کهنه است. شما باید عادتهای بد خود را نیز یادداشت کنید تا متوجه شوید که در چه زمانها و در هنگام چه رویدادهایی، این رفتارهای غیر سودمند را نشان میدهید.
مثلاً اگر عادت دارید که بعد از غذا، خوراکی شیرینی بخورید، تلاش کنید که بهجای استفاده از دسرهای مضر و پر از قند، عسل یا میوهای شیرین مصرف کنید تا هم این عادت نادرست را اصلاح کنید و هم رژیم غذایی سالمتری داشته باشید.
از طرف دیگر، اگر خودتان را با افرادی که اهداف و برنامههایی مشابه شما دارند احاطه کنید، احتمال ترک عادات غیر سودمند و کسب عادات مفید بیشتر میشود. صبور بودن در این راه هم بسیار مهم است. چون عادات ما یکشبه ایجاد نشدهاند. پس در عرض یکشب نیز از بین نمیروند.
برای حرکت به سمت هدف، یکروال مشخص را برای خودتان در نظر بگیرید!
تا اینجا متوجه شدیم که ما با اتخاذ یک تصمیم درست، اولین قدم را برای شروع موفقیت برمیداریم. اما چطور باید این عادت جدید را حفظ کنیم؟ به شما پیشنهاد میکنم تا از قانون “حرکت بزرگ” یا “The Big Mo” استفاده کنید.
اگر بتوانید رفتاری سالم را برای مدتزمانی طولانی حفظ کنید، آنگاه در یکروند طبیعی و ثابت قرار میگیرید. یعنی با سرعت مشخصی به سمت اهدافتان حرکت میکنید، برای تحقق این نتایج، انتخابهای درستی خواهید داشت و احساس میکنید که غیرقابل توقف هستید.
این همان قدرت “حرکت بزرگ” است. این روش، قدرتمندترین نیروی محرکه ما برای رسیدن به موفقیت است.
“مایکل فلپس”(Michael Phelps) شناگر معروف آمریکایی را در نظر بگیرید. مربی او در طول 12 سال تمرین، فقط یکبار به او اجازه داد تا جلسه تمرین را زودتر از موعد به پایان برساند. آنهم تنها 15 دقیقه و فقط به خاطر اینکه بتواند در مراسم رقصپایانی مدرسه شرکت کند. همه این تمرینات مستمر او، درنهایت منجر به یک “حرکت بزرگ” شد و فلپس توانست با کسب هشت مدال طلا در المپیک تابستانه سال 2008، به یک اسطوره در ورزش شنا تبدیل شود.
برای حفظ سرعت حرکت به سمت هدف، باید رفتارهای سالم را در برنامه روزانه خود قرار دهید. بنابراین به یک برنامه و نقشه راه نیاز دارید.
به خاطر داشته باشید که برای برنامه روزانه خود باید واقعبین باشید. همانطور که در ابتدای کتاب گفتیم، نباید به خودتان فشاری بیاورید تا در مدتی کوتاه همه کارها را به سرانجام برسانید. بهجای این کار، یکروند معمولی و یک جریان عادی از اقدامات را در نظر بگیرید تا به توانید بهراحتی وارد این سبک زندگی جدید شوید و آن را ادامه دهید. بنابراین، ایده دو ساعت فعالیت در باشگاه بدنسازی در هرروز را کنار بگذارید! بهجای این کار، سه روز در هفته و به مدت یک ساعت به باشگاه بروید. رعایت این برنامه مستمر بسیار بهتر از این است که یک هفته به خودتان فشار وارد کنید و بعد، مثل قبل، تعهدات خود را رها کنید. یادتان باشد که هنگام اضافه کردن یک فعالیت در برنامه روزانه، مهم نیست که زمان تمرین را چقدر در نظر میگیرید. بلکه مداومت در انجام آن کار حائز اهمیت است.
موقعیتهایی که باعث میشوند از اهداف خود دور شوید را از زندگیتان حذف کنید!
شاید بدانید که رسانهها ،بدون اینکه متوجه شوید میتوانند بر انرژی شما تأثیر نامطلوب بگذارند. تبلیغات تجاری نامربوط، اخبار جنگ و مشکلات در جایجای جهان، همه اینها میتوانند نگرش، احساسات و انتظارات شمارا تخریب کنند. پس بهجای پیگیری اخبار، به یک برنامه الهامبخش گوش بدهید یا با کسی که دوستش دارید، گفتگو کنید.
شما باید از محیط خودآگاه باشید. حتی شاید برای تحقق آرزوها و اهدافتان، مجبور شوید این محیط را تغییر بدهید. اطرافیانتان هم تأثیر قابلتوجهی بر شما میگذارند. بنابراین، برای ادامه حرکت در مسیر رؤیاهایتان، افرادی حامی و همراه انتخاب کنید.
موانع را بپذیرید تا مسیر رسیدن به موفقیت را سریعتر طی کنید!
شاید این جمله به نظرتان عجیب باشد. پس اجازه بدهید با چند سؤال، آن را توضیح بدهم.
وقتی با یک مانع مواجه میشوید چه میکنید؟ آیا از این دیوار عبور میکنید یا هدف خود را تغییر میدهید؟
درواقع موانعی مانند دیوار نظم و انضباط، نشاندهنده شکاف و فاصله میان خود قدیمی شما و خود بهبودیافته و جدید شماست. اگر وجود این مانع را بپذیرید، آنگاه میتوانید برای رفع آن اقدامی انجام دهید. بنابراین بهجای تغییر اهداف خود، کافی است مسئله جدید را بهدرستی بررسی کنید و عاداتی که باعث میشوند بتوانید با آن چالش مقابله کنید را کشف نمایید. سپس این عادات را باهم ترکیب کرده و از مانع عبور کنید. بهاینترتیب، سریعتر به نتیجه میرسید و موفقیت خود را نیز چند برابر خواهید کرد.
بازهم میخواهم مثالی از “آرنولد شوارتزنگر” بیان کنم. او اصل مهمی را در تمرینات با وزنه کشف کرد و متوجه شد هنگامیکه به حداکثر توان خود در بلند کردن تعداد وزنه میرسد میتواند با تکیهبر دیوار، از عضلات بیشتری در بدن خود کمک بگیرد. بنابراین میتواند پنج یا شش بار، بیشتر از قبل وزنهها را بلند کند.
عبور از محدودیتهای شخصی نیز به همین ترتیب شمارا قویتر میکند. پس هم میتوانید از این راهکار در هنگام عبور از موانع استفاده کنید. مثلاً تصور کنید که هدف شما کاهش 8 کیلوگرم وزن است. اکنون 2 کیلوگرم از آن چربیها را سوزاندهاید. سپس ناگهان به دلیل استرس کاری یا هر مسئله دیگری، با یک مانع مواجه شدهاید و اولین چیزی که به نظرتان میرسد این است که مدتی باشگاه نروید یا چندتکه شکلات بخورید تا انرژی بگیرید. اگر این رویداد را مانند یک مانع ببینید، آنوقت میتوانید برای عبور از آن راهکار سالمی پیدا کنید. شما بهخوبی فهمیدهاید که انتخابهای درست، میتواند به شما کمک کند تا به هدفتان برسید. پس بهجای اینکه فعالیتهای مثبت و سازنده را از برنامه خود حذف کنید، تلاش کنید تا نظم خودتان را حفظ کنید. خواهید دید که نهتنها به هدف خود میرسید، بلکه قدرتمندتر از قبل شده و مشکل استرس کار را نیز رفع کردهاید.
به خاطر داشته باشید که هر بار، اندکی بیشتر پیش بروید. بیشتر سعی کنید و کمی به خودتان فشار بیاورید تا بتوانید مرزها و محدودیتهای خود را پشت سر بگذارید. من هم با انجام همین کار، زمان زیادتری را برای تحقیق و بررسی درباره شرکتهایی که به آنها مشاوره میدهم، صرف میکنم. کارهایی بیشتر ازآنچه از من انتظار دارند انجام میدهم و به همین دلیل، سخنرانیها و برنامههای من بسیار محبوبتر از سایرین است.
بنابراین اگر شما هم میخواهید بر خود قدیمیتان و بر دیگران، برتری پیدا کنید باید از فراتر از محدودیتهای خود، قدم بگذارید.
سخن پایانی
جان کلام و پیام اصلی این کتاب در معرفی کلیدهای موفقیت، نهفته است. دارن هاردی در “اثر مرکب” میگوید که ما باید بدانیم که تنها خودمان، مسئول زندگیمان هستیم. پس باید عادات روزانه سالمی ایجاد کنیم، نظم و انضباطمان را افزایش دهیم و پا را فراتر از ساحل امن خود بگذاریم.
باید بدانیم که گاهی سریع رسیدن به اهداف، میتواند مضر باشد. اغلب اوقات هم امکانپذیر نیست که ظرف مدت کوتاهی به رؤیاهایمان دست پیدا کنیم. بهجای این تصورات واهی باید با پیشرفت مستمر و صبوری، برای رسیدن به هدفمان تلاش کنیم.
یک تمرین کاربردی
ثابت کنید که تنها رئیس و صاحب زندگی خود هستید. برای اینکه به خودتان نشان دهید که حقیقتاً کنترل رفتار و تصمیمات خود را در دست دارید، به مدت 30 روز، یک عادت نامطلوب خود را کنار بگذارید. مثلاً 30 روز از سیگار کشیدن خودداری کنید، یا 30 روز بهجای مصرف خوراکیهای مضر، غذای سالم بخورید.
دستیابی به این هدف نسبتاً ساده، به شما کمک میکند تا متقاعد شوید که واقعاً، مسئول و رئیس زندگی خود هستید!