زندگی ما اگر یک دفترچه راهنما داشت حتما شامل فهرستی از تمام مشکلاتی بود که قرار است همه ما با آنها روبرو شویم. صفحه بعدی فهرست آن نیز شامل راه حل آنها بود. پس چرا صبر کنیم و زمان زیادی را برای حل همه مشکلات خودتان تلف کنیم؟ زندگی کوتاه تر از آن است که بتوانید راه سختی را برای حل مشکلات خود انتخاب کنید. در این مقاله از خودساخته تمام مشکلاتی که قرار است در زندگی با آن ها روبرو شوید را به همراه راه حل هایی که به راحتی قابل اجرا هستند را ارائه می دهیم.
از زندگی مشت محکمی خوردهاید (چیزی که انتظارش را نداشتید برایتان اتفاق افتاده است)
زندگی به چهره زیبای شما یک هوک راست می زند و شما بعد از اینکه روی زمین افتادید دوباره بلند میشوید و روی پاهای خود میایستید. اما بعد از آن گروهی از کنار شما میگذرند و سعی می کنند شما را زیر پای خود له کنند و این دردناک است. سخت ترین قسمت این است که شما انتظار نداشتید این اتفاق بیفتد و نتوانستید برای آن آماده شوید. یعنی هیچکس تصور نمی کرد روزی یک ویروس ناشناخته و مهلک در سراسر جهان پخش شود و همه مجبور شوند در خانه هایشان زندانی شوند! شما نمی توانید چنین چیزهایی را از قبل پیش بینی کنید.
راه حل »
منتظر اتفاقات غیرمنتظره باشید و خودتان را خیلی جدی نگیرید. خودتان را تنبیه نکنید زیرا زندگی به شما خوشبختی را نشان نداده است. چون هیچ فایده ای ندارد. از این اتفاقات غیرمنتظره نهایت استفاده را ببرید و اجازه دهید مسیر زندگی شما را تغییر دهند. به نفع شماست که از این تغییر درس بگیرید و برای بهبود زندگی خود و ایجاد فرصت های جدید تلاش کنید.
می ترسید که برای انجام یک کار خیلی دیر شده باشد
در زندگی مدام با این سوال که آیا برای انجام فلان کار دیر است یا نه؟ روبرو می شویم. این ترس از تماشای زندگی دیگران و حس رقابت نادرستی ناشی می شود که گریبان گیر همه ماست. همه شغلی را شروع می کنند (حتی کسانی که آمادگی ندارند) و به نظر می رسد در کار خود موفق و بهترین هستند. کاری که آنها انجام می دهند جمع آوری هر مقدار پول ممکن است که می خواهند با آن در 24-25 سال آینده بازنشسته شوند.
راه حل »
چیزی به نام «دیر شدن» وجود ندارد و مهم زنده بودن و زندگی در زمان حال است. اگر قلب شما می تپد و هوا در ریه های شما جریان دارد بدانید که هنوز برای هیچ چیز دیر نشده است. دیر رسیدن به یک مهمانی بهتر از نرسیدن به آنجا و از دست دادن یک زمان خوب است. اغلب اوقات ما فکر می کنیم که برای انجام کاری در زندگی خیلی دیر شده است، در حالی که بهترین زمان برای انجام آن است. کلمه تأخیر فقط در مورد مردگان صدق می کند و حال اینکه شما هنوز زنده اید.
احساس ناامیدی می کنید
انتظارات شما برآورده نشده است چرا که هدف شما فرود آمدن روی ماه بوده، اما در فاصله 30 تا 100 سانتی متری آن فرود آمدهاید و اکنون ماه بسیار دورتر و غیرقابل دسترس به نظر می رسد. این هدف می توانست شما را موفق کند و بدترین قسمت این است که بارها طعم ناامیدی را چشیده اید. چند بار دیگر باید ناامید بشوید تا به چیزی که لایقش هستید برسید؟
راه حل »
شما هرگز شکست نخورده اید و از هر چیزی که می توانستید استفاده کرده اید. مهم نیست کجا فرود آمدید، مهم این است که از تمام ظرفیت وجودی خود استفاده کنید. این در نهایت شما را بیش از آنچه تصورش را بکنید به هدفتان می رساند.
شکست عشقی خوردهاید
گویی کسی که عاشقش بودید قلبتان را از سینه درآورده و روی اوپن آشپزخانه با یک آچار فرانسه در وسط آن، رها کرده است. سپس جعبه ابزار مرتب چیده شدهاش را باز کرده و وسیلهای تیز به هرکدام از دریچههای قلبتان فرو کردهاست. بعد از این که کارش تمام شد، قلبتان را که هنوز جان داشت و میتپید را محکم به سمت دیوار پرتاب کردهاست. سپس با شاتگان پدرش، مرتب سمت قلبتان شلیک کرده و در آخر قلبتان تکه تکه شده و دریایی از خون به پا شده است.
وی مرحله نهایی را با سوزاندن قلبتان در شومینهی نامزد جدیدش که دارای عمارتی گرانقیمت و پورشهای زردرنگ و فالورهایی با بیش از دو میلیون نفر است، کامل کرده است.
شما سالهای زیادی را باهم گذراندهاید و او اینگونه لطف شما را جبران میکند. شما خودتان را آماده کرده بودید تا با او ازدواج کنید و بچههای دوقلو با موهای بور و چشمان آبی داشته باشید. احساستان قابل درک بوده و دارای راه حل زیر است:
راه حل »
دنیا پر از عاشقانی است که منتظر شما هستند. اینترنت یعنی شما با افرادی که ممکن است عاشق شما باشند، احاطه شدهاید. برای هر چیزی از جمله یافتن عشق، اپلیکیشنی وجود دارد.
همه به نوعی نواقص و اشکالاتی دارند و نمیتوانید آنها را بر اساس پروفایل بینقصی که بهترین دوستشان برایشان درست کردهاست، قضاوت کنید. راه حل دیگر این است که نگاهی به خودتان بیندازید. یک بار معلوم شد که مشکل از خود من بودهاست، نه برنامه دوستیابی. به جای این که از دیگران یا برنامهها ایراد بگیرید، اول خودتان را اصلاح کنید؛ چون احتمالا مشکل از خود شماست و خبر خوب این است که میتوانید این مشکل را به راحتی رفع کنید.
مدام احساس میکنید که خسته و کسل هستید
دیر از خواب بیدار میشوید و احساس خستگی میکنید. رفتن به باشگاه آنقدر برایتان سخت شده که مانند سفر به مریخ است و نیاز به انواع نمودار و الگو، سفینه فضایی و کلی خوراکی دارد. قبل از تمرین احساس بدی به شما دست میدهد، موقع رفتن به محل کارتان احساس خستگی میکنید، جلسات شما را خوابآلوده و کسل میکنند، ظهرها چرت کوتاهی میزنید، ولی باز هم خوابتان میآید.
کل آخر هفته را با تماشای فیلم و سریال میگذرانید ولی صبح روز اول هفته، همچنان خسته هستید. گویی هیچ کاری نمیتوانید انجام دهید.
هر نوع رژیمی را امتحان میکنید، به حرف کسانی که میگویند این مشکل ارثی است گوش میدهید، خانوادهتان را سرزنش میکنید، تظاهر میکنید که همه رژیمها و راهکارها را امتحان کردهاید؛ در حالی که هیچکدام از آنها را منظم انجام ندادهاید و بیشتر از آنچه که در برنامه نوشته شده بود، خوراکی خوردید و خوراکیهای اضافی مصرف شده را در برنامه تغذیهای خود یادداشت نکردید.
راه حل »
وقت آن است که از بدن خود مراقبت کنید. از جمله موارد ساده برای تحقق این هدف میتوان به: نور خورشید، هوای تازه، استراحت کافی، غذاهای گیاهی، ورزش روزانه به همراه کسی که پا به پای شما بیاید، نام برد. بیشتر عمرم را با خوردن غذاهای ناسالم می گذرانیم و شکم خود را با کلی از این نوع خوراکیها پر میکنیم. تظاهر میکنیم که غذاهای سالم میخوریم و ورزش میکنیم، در حالی که هیچکدام را انجام نمیدهیم. وقتی هم که به ندرت ورزش میکنیم، یادمان می رود که استراحت کنیم و از هوای تازه و نور خورشید بهره ببریم.
اگر مراقب سلامتیتان باشید، به زودی حالتان بهتر میشود. خودتان هم این راه حل را از قبل میدانستید. فقط لازم است که عزمتان را جزم کنید و آنها را مرتب و منظم انجام دهید. اجازه دهید سطح انرژی وجودتان شما را راهنمایی کند. سطح انرژی بالا و خوب نشانگر این است که شما راه درستی را در پیش گرفتهاید و در غیر این صورت، باید بیشتر از قبل تلاش کنید.
همکارانتان شما را نادیده می گیرند
آرزو داشتی ترفیع بگیری و وقتی فرصت شد درخواست دادی. اما شما حتی به مرحله مصاحبه هم نرسیدید. شما تمام تلاش خود را در آخرین بازرسی عملکرد انجام دادید. اما هیچ کس به خاطر زحمات شما قدردانی نکرد. شما زودتر از همکار خود به محل کار خود رسیدید. اما او به شما پاداش داد و در مرکز توجه و تمجید دیگران قرار گرفت، در حالی که نیمی از شما کار می کردید. برای مدت طولانی تمام تلاش خود را کردید تا مورد توجه قرار بگیرید و از کار خود احساس رضایت کنید.
راه حل »
منتظر نباشید دیگران قدر شما را بدانند و شما را درک کنند. تا زمانی که شما برای خود ارزشی قائل نباشید، دیگران نیز برای شما ارزشی قائل نخواهند شد. حتی ممکن است بعد از این شما را نادیده بگیرند. شما دو گزینه دارید:
- 1. کارفرمای خود را تغییر دهید و برای کسی کار کنید که از شما قدردانی می کند.
- 2. به یاد داشته باشید که برای دیگران کار می کنید، نه برای خودتان. آنها بیشتر از شما بر سرنوشت شما مسلط هستند. راه حل این است که سعی کنید علاوه بر کار کردن برای دیگران، یک شغل کوچک برای خودتان ایجاد کنید. وقتی این اتفاق برای شما افتاد، می توانید از رفتار به عنوان یک برده خلاص شوید. پس شما نیز می توانید محل کار خود را تغییر دهید یا کسب و کار خود را راه اندازی کنید. انتخاب باشماست. انتظار نداشته باشید دیگران کاری برای شما انجام دهند یا برای آینده شغلی شما تصمیم بگیرند.
نگران حرف مردم هستید
شما تصمیم می گیرید پستی را در فضای مجازی منتشر کنید. هر بار که سعی می کنید این کار را انجام دهید، به چیزهایی فکر می کنید که ممکن است خانواده، رئیس، شریک زندگی، همکاران و دوستانتان بگویند. بیشتر اوقات به پیام های منفی و توهین آمیز فکر می کنید. این منتقدان بی رحم روی شانه های شما می نشینند و شما را آزار می دهند. سعی می کنند مانع پیشرفت و شکوفایی استعدادهای شما شوند.
راه حل »
فکر کردن به نظرات منتقدان خلاقیت شما را از بین می برد. حداقل 25 درصد از مردم ناخواسته از کار شما متنفر خواهند شد. با این حال خوب است. 25 درصد دیگر مردم به کار شما اهمیت نمی دهند. 50درصد دیگر شما را تشویق میکنند، زیرا فکر میکنند کاری که انجام میدهید فوقالعاده جذاب است، و من فکر میکنم این مهمترین بخش کار است.
بگذارید مردم نظر خود را بگویند و تحت تأثیر حرفه ای بودن آنها قرار نگیرید. آنها می توانند به شدت با شما مخالفت کنند که هیچ ربطی به شما ندارد. آنها ممکن است دوران سختی داشته باشند یا هرگز انگیزه انجام کاری برای خود را نداشته اند. اینکه شما احساس بد و ناراحتی می کنید باعث می شود احساس خوبی داشته باشند و از اینکه خلاق نیستند خوشحال می شوند.
بهترین راه برای مقابله با انتقاد منفی این است که با منتقدان خود مهربان باشید. نکته جالب این است که هر چه منتقدان بیشتری داشته باشید، افراد بیشتری آثار شما را خواهند دید. منتقدان در واقع رمزهای مخفی شبکه های اجتماعی هستند. اگر هنوز منتقد ندارید، احتمالاً به اندازه کافی تلاش نکرده اید یا بیش از حد تحت تأثیر توصیه ها و نقل قول های زیبا و کلیشه ای دنیای اینترنت قرار گرفته اید.
بی دلیل نگران هستید
شما به سنت خود فکر می کنید، نگران رویدادهای آینده یا گذشته هستید و همچنین نگران چیزهایی هستید که ممکن است هرگز اتفاق نیفتاده باشند. شما نگران پیری، ترمیم خانه، چربی دور ران و بسیاری چیزهای کوچک دیگر هستید.
راه حل »
با نگرانی کاری انجام نمی دهید. این فقط به خاطر تصورات غلط شما در مورد چیزهای بیهوده است. شما یا باید بنشینید و نگران باشید، یا تصمیم بگیرید برای آن کاری انجام دهید. قرار نیست بیش از چند دهه در این سیاره زندگی کنید، پس وقت خود را با نگرانی در مورد مسائل بی اهمیت تلف نکنید. آمادگی و پذیرش را جایگزین نگرانی کنید.
در مورد کار استرس دارید
کار استرس زا است. هر روز که سر کار می روید، با خود فکر می کنید که چه اتفاقی قرار است بیفتد. وقتی در خانه هستید، دائما ایمیل های خود را چک می کنید. به محض اینکه رئیس شما برای شما ایمیل میفرستد، میخواهید پاسخ دهید و برای اینکه ثابت کنید مفید هستید، به ایمیلهایی که خیلی دیر برایتان ارسال شده است پاسخ میدهید.
شما اغلب در جلسات نظر می دهید تا به دیگران نشان دهید که درگیر هستید. بیشتر اوقات به اخراج شدن فکر می کنید. به خصوص زمانی که با رکود مواجه هستید. دوست دارید کار خود را به بهترین شکل انجام دهید و شب ها کابوس مدیر عامل خود را می بینید که می گوید: “ببخشید، امروز برو.”
راه حل »
استرس در کار فایده ای ندارد. تنها کاری که برای اخراج باید انجام دهید یک نامه کتبی با حقوق چهار هفته است. هیچ شرکتی برای همیشه به شما وفادار نخواهد ماند، زیرا نظام سرمایه داری این اجازه را نمی دهد. زمانی که می خواهید بهترین باشید، این اضطراب را در نظر بگیرید. اگر استرس شغلی شما بیش از یک سال طول کشید، بهتر است شغل خود را تغییر دهید. اگر بتوانید یک کار جانبی برای خودتان شروع کنید، کمک بزرگی برای شما خواهد بود. فعالیت خود را در لینکدین افزایش دهید تا در صورت از دست دادن شغل، فرصت های شغلی جدیدی پیدا کنید و با افراد مختلف در ارتباط باشید.
بیش از حد به آینده فکر میکنید
شب ها دیر به رختخواب می روید و به این فکر می کنید که آیا به زندگی ایده آلی که تصور می کنید می رسید یا خیر. آینده همیشه بهتر و روشن تر از حال به نظر می رسد. شما برای آینده برنامه ریزی می کنید، اما برای امروز نه. شما آینده ای روشن و جذاب را تصور می کنید و تمام فکر و ذکرتان مشغول آن است.
راه حل »
مهم این است که در حال حاضر چه اتفاقی می افتد. همانطور که مایکل کراسلند یک بار به من گفت، “آینده تضمین نشده است.” او چهار بار به سرطان مبتلا شد. در زمان حال زندگی کنید و از آن لذت ببرید. یک هدف روزانه تعیین کنید و کاری را انجام دهید که لبخند بر لبان شما بیاورد و لذت بخش باشد. شما کاملا شایسته شاد بودن هستید.
رکود شما را می ترساند
شما با رکود مواجه شده و به حساب بانکی خود نگاهی بیندازید، متوجه می شوید که خیلی خرج کرده اید. پس انداز شما فقط یک ماه دوام خواهد داشت. مشکلات مالی به شما اجازه نمی دهد بخوابید.
نگاهی به بدهی وام مسکن خود بیندازید و اینکه چقدر شما را شگفت زده خواهد کرد. اکثر کارمندان در محل کار شما اخراج می شوند و شما می ترسید یکی از آنها باشید. در لینکدین، همه مشاوران و استخدام کنندگان در مورد اخراج شدن و نحوه برخورد با آن صحبت می کنند.
راه حل »
اگر برنامه ریزی دارید، رکود می تواند به مشکلی تبدیل شود که فقط یک بار در طول زندگی آن را تجربه می کنید. به عبارت دیگر، رکود میتواند هر پنج تا هفت سال یک بار رخ دهد. برای جلوگیری از این امر کافی است برای روزی که در شرایط خوبی هستید مقداری پول پس انداز کنید، اما ما نمی گوییم همه آن را پس انداز کنید. زیرا به لطف تورم، پس انداز کنندگان پول خود را از دست می دهند.
راه حل این است که از این پس انداز پول به دست آورید، پس انداز کنید و سهام، اوراق قرضه، طلا، ارزهای دیجیتال و املاک و مستغلات بخرید. به این ترتیب زمانی که با رکود مواجه می شوید آمادگی مقابله با آن را خواهید داشت و حتی اگر شغل خود را از دست بدهید میتوانید با مشکلات مالی خود کنار بیایید. آرامش روانی از دارایی های مادی ارزشمندتر است و اگر پول به درستی از آن استفاده کنید، می تواند این آرامش را برای شما فراهم کند. آرامش خاطر را یکی از قوانین اصلی زندگی خود قرار دهید و از آزادی که برای شما به ارمغان می آورد لذت ببرید.
از شغل خود متنفر باشید
شما از رئیس خود متنفرید و همکارانتان به شما تهمت می زنند. زمینه ای که در آن کار می کنید نیز در حال محو شدن است. مردم لوازم برقی مورد نیاز خود را به صورت آنلاین خریداری کرده و از طریق پست دریافت می کنند. در حالی که اقلام تاریخ گذشته را می فروشید، از رسیدها و فرم های کاغذی برای پیگیری سفارش ها استفاده می کنید. سایت شرکت شما مزخرف است و رئیس شما حتی نمی داند چگونه کامپیوتر را روشن کند و منشی او همیشه باید تمام کارهای اداری جلسات خود را انجام دهد.
هر کاری انجام می دهید، از شغل خود متنفر هستید. شما احساس نمی کنید که کار خوبی انجام می دهید. به نظر می رسید شغل شما حکم زندانی بود که حتی نلسون ماندلا هم نتوانست آن را تحمل کند و یاد بگیرد.
برای این مواقع دو نوع راه حل وجود دارد:
راه حل اول :
به نظر نمی رسد تصمیم عاقلانه ای باشد که شغل خود را در دوران رکود ترک کنید در حالی که میلیون ها نفر بیکار هستند. این ایده خوبی نیست که خود را در چنین موقعیتی قرار دهید. حتی اگر مهارت ها، تجربه، پروفایل های لینکدین و رزومه های درخشانی داشته باشید. در عوض، فکر خود را به چیزهای خوب در زندگی منحرف کنید، و سپس از انتهای لیست برای حذف مسائلی که ارزش مبارزه را ندارند، کار کنید. به دنبال چیزی باشید که شما را خوشحال کند. پس فعلا صبور باشید.
راه حل دوم :
اگر دنیا دچار رکود نمیشد، میتوانید در عرض چند ساعت شغل جدیدی پیدا کنید و پس از یافتن آن، بسیار مؤدبانه به رئیس مزخرف خود بگویید که شغل جدیدی پیدا کردهاید. می توانید بگویید “متشکرم” و به سوالات دیگران در مورد احساس خود و دلیل استعفای خود پاسخ ندهید.
از ، از دست دادن فرصت نترسید
شما می توانید کاری را امروز انجام دهید، اما یک حس به شما می گوید که آن را انجام ندهید. اگر دیگران هم همین کار را می کنند. وسوسه خواهید شد، هر چند می دانید که انجام ندادن آن عواقب ناخوشایندی برای شما خواهد داشت.
راه حل »
اگر متوجه شدید که در حال حاضر نمی توانید کاری را انجام دهید، آن را به تعویق بیندازید. اگر آمادگی ندارید، اقدام نکردن و به تعویق انداختن آن بهترین راه برای رهایی از اضطراب شما خواهد بود. هر زمان که حوصله و زمان دارید این کار را انجام دهید.
احساس پوچی می کنید و نمی دانید چرا ؟!
احساس می کنید مشکلی در زندگی دارید، اما دقیقا نمی دانید مشکل چیست. شما متوجه نمی شوید که در این لیست طولانی که توسط یک مرد استرالیایی تهیه شده است، چه نوشته شده است. چگونه می توانید یک مشکل را حل کنید وقتی نمی توانید دقیقاً بفهمید مشکل شما چیست؟ شما تمام راه های ممکن را امتحان کرده اید، اما هنوز احساس خالی بودن می کنید.
من قبلا در چنین شرایطی بودم. از افسردگی شدید رنج می بردم، شغلی داشتم که از آن متنفر بودم، مجرد و تنها بودم، خود را کوچک و فروتن می دانستم، خودخواه بودم و برای خنک شدن دلم از دیگران سوء استفاده می کردم. خیلی احساس خالی بودن کردم
راه حل »
در زندگی فقط به فکر خودت نباش و با کمک به دیگران زندگی خود را معنادار کن. برای من (نویسنده مقاله) سی سال طول کشید تا معنای زندگی را بفهمم، و این زمانی بود که شروع به نوشتن آنلاین کردم و راهی برای کمک به دیگران پیدا کردم. پس زندگی بزرگتر از خودتان بسازید و بدانید که چطور به دیگران کمک کنید.
شما از یک فاجعه عبور کرده اید
در یک جلسه کاری نشسته اید که برادرتان تماس می گیرد. او برای شما خبری دارد و دیگر نمی تواند صبر کند. متوجه می شوید که این خبر خوبی نیست. شما جلسه را ترک می کنید تا به او پاسخ دهید و او می گوید: “لحظه های آخر زندگیش است و می خواهد در این لحظات شما را ببیند.”
سوار هوندا سیویک قدیمی خود شوید و بدون توجه به محدودیت سرعت، با آخرین سرعت در بزرگراه برانید، و هر اتفاقی را که قرار است برای افسر پلیس بیفتد که شما را برای سرعت غیرمجاز در جاده نگه می دارد را در نظر داشته باشید.
شما با سرعت زیاد رانندگی می کنید، انگار در فیلم سریع و خشن هستید. هنوز اشک روی گونه هایت جاری است و امیدوارید دیر نشده باشد. توجهی به چراغ راهنمایی نمی کنی و مثل راننده های رالی از پیچ ها می گذری.
به پارکینگ بیمارستان می رسید و در آنجا خانواده تان را می بینید که منتظر شما هستند. به در ورودی اتاق بیمارستان میروید تا او را پیدا کنید. ساختمان بزرگ و گیج کننده است و بخش های زیادی دارد. شما از نگهبان می پرسید، اما او چیزی نمی داند. شما در راهروی بیمارستان طوری قدم می زنید که گویی رئیس جمهور هستید و سعی می کنید جهان را از جنگ هسته ای نجات دهید. بالاخره اتاق را پیدا می کنید.
برادرتان روی تخت دراز کشیده و به سختی نفس می کشد. شما احساس می کنید که این پایان داستان است. تمام صحنه های کودکی و خاطراتی که با او داشتید جلوی چشمتان می آید. زندگی دیگر بدون او پوچ به نظر می رسد. چه کسی دیگر حاضر است هر چه دارد را فدای شما کرده و در ازای آن چیزی نخواهد؟ ساعاتی بعد او می میرد و شما برایش سوگواری می کنید.
راه حل »
این آنقدر دردناک است که درک آن برای همه مشکل است. در این باره باید راه حلی به شما ارائه کنم، اما این کار ساده ای نیست. من نمیتوانم به شما پاسخ دهم زیرا هر بار که با چنین موقعیتی روبرو می شدم، بلافاصله همه راه حل ها را فراموش می کردم. تنها راه حل ممکن می تواند این باشد:
مرگ اجتناب ناپذیر است، پس تا زمانی که عزیزانتان زنده هستند قدردان آنها باشید. به محض اینکه مرتکب اشتباهی شدید، از آنها عذرخواهی خواهید کرد. اجازه ندهید سوء تفاهم ها مانع ایجاد شود. هر روز را طوری زندگی کن که انگار آخرین روز زندگی شماست.