مهارت هایی که برای موفقیت باید آموخت

ما در طول زندگی به دنبال یادگیری چیزهای مختلفی هستیم. مهارت های زیادی را در مدرسه و دانشگاه آموخته ایم که اغلب برای ما مفید بوده است. اما یادگیری برخی از آن ها مانند مهارت های زندگی می تواند به طور قابل توجهی کیفیت زندگی ما را تغییر دهد. در این مقاله با ما همراه باشید تا چند مهارت مهم را یاد بگیرید. شاید یادگیری آن کمی دشوار به نظر برسد، اما قطعا ارزشش را دارد.

 

در مواقع لازم سکوت کنید

ممکن است احساس خوبی داشته باشید که با دیگران صحبت کنید و به آنها بگویید که به چه فکر می کنید، اما احساس خوبتان مدت زیادی طول نمی کشد. فطرت انسان به گونه ای است که همیشه می خواهد به دیگران ثابت کند که حق با اوست، اما این کار چندان فایده ای ندارد و اگر حقیقت را بخواهید، چندان درست هم نیست. هیچ کس نمی داند امروز، هفته آینده یا سال آینده چه اتفاقی خواهد افتاد. بروز احساسات کنترل نشده در هنگام درگیری و تعارض باعث می شود طرف مقابل مقاومت بیشتری نشان دهد، وارد مشاجره شود و به روابط آسیب برساند. اگر بتوانید احساسات خود را کنترل کنید، می توانید با هوشمندی بیشتری بحث هایی را که شروع می کنید و بحث هایی که در آن شرکت می کنید انتخاب کنید، به طور کلی وقتی می دانید که مشاجره شما را به نتیجه خاصی نمی رساند، بهتر است بیشتر اوقات سکوت کنید.

 

هوش هیجانی و مهارت های ارتباطی خود را تقویت کنید

هوش هیجانی (EI) به مهارت های فردی و بین فردی اشاره دارد که به شخص کمک می کند تا احساسات و عواطف خود را بهتر درک و کنترل کند و احساسات و عواطف دیگران را بهتر درک نماید. هر کسی یک EQ یا ضریبی از هوش هیجانی دارد. پس از چندین سال تحقیق، روانشناسان دریافته اند که هوش هیجانی نقش بسیار مهمی در تشخیص عملکرد عالی از عملکرد عادی ایفا می کند و روشی موثر برای تمرکز انرژی در جهتی خاص و دستیابی به نتایج عالی است.

نکته ای که باید در نظر داشت این است که هوش هیجانی را می توان آموخت و تقویت کرد. روانشناسان و محققان بر این باورند که اکثر افراد بر اساس عادات خود به موقعیت های مختلف واکنش نشان می دهند. پس با توجه به عادات رفتاری خود و دقت در احساسات و عواطفی که در موقعیت های مختلف در شما ایجاد می شود، بهتر می توانید احساسات خود را کنترل کنید و احساسات خود را بهتر مدیریت کنید. با گذشت زمان، عادات شما تغییر می کند و در موقعیت های چالش برانگیز می توانید عملکرد بهتر و موثرتری داشته باشید و به نتایج بهتری برسید. در واقع مدیریت احساسات، کنترل هیجانات و تقویت هوش هیجانی است.

بر اساس مطالعه ای که میزان تاثیر هوش هیجانی را به همراه 33 مهارت مهم دیگر در محیط کار می سنجد، هوش هیجانی مهمترین عامل در تعیین سطح کارایی و عامل 58 درصدی موفقیت در محیط کار بوده است. نتایج این مطالعه نشان داد که در بین آزمودنی ها، 90 درصد افرادی که عملکرد خوبی داشتند، از هوش هیجانی بالایی برخوردار بودند. تحقیقات همچنین نشان داده است که افراد با هوش هیجانی بالا درآمد بیشتری دارند. افراد با هوش هیجانی بالاتر به طور متوسط ​​سالانه 29000 دلار بیشتر از افراد با هوش هیجانی پایین درآمد دارند. البته هوش هیجانی مستقیماً شما را ثروتمند نمی‌کند، اما با توانایی‌هایی که در شناخت و کنترل احساسات و اطرافیانتان به شما می‌دهد، به شما کمک می‌کند تا حد امکان از تنش‌ها دوری کنید، سطح استرس خود را پایین‌تر نگه دارید، با زندگی شادتر به اهداف برسید و بهتر عمل کنید.

 

زمان خود را به بهترین نحو مدیریت نمایید

یکی از مواردی که مانع از مدیریت موثر زمان می شود، جبر در انجام کارهای لازم است. حقیقت این است که انجام کارهای کوچکی که باید به سرعت انجام شوند، اغلب راه حل های مهمی را ارائه می دهند. بنابراین اگر باهوش نباشید و سریع تسلیم شوید، زمان زیادی را بدون انجام کاری از دست خواهید داد. حتما برای شما هم پیش آمده که تمام روز کار کرده باشید اما در انجام کارهای مهم پیشرفتی نداشته باشید. یادگیری مدیریت زمان به شما این امکان را می دهد که هر روز بهترین عملکرد خود را داشته باشید.

 

تکنیک های گوش دادن فعال را یاد بگیرید

همچنین ممکن است زمانی که صحبت نمی کنید فکر کنید که در حال گوش دادن هستید. اما این همیشه صدق نمیکند. بیشتر اوقات ما وانمود می کنیم که گوش می دهیم اما به آنچه می خواهیم بگوییم فکر می کنیم. گوش دادن واقعی به معنای تمرکز بر صحبت های طرف مقابل است. یعنی درک و تحلیل آن، نه رد یا تایید آن. یادگیری نحوه گوش دادن فعال، نحوه به تعویق انداختن قضاوت دیگران، تمرکز بر درک آنچه طرف مقابل می گوید، درک احساسات دیگران، همدلی با دیگران برخی از مهم ترین مهارت هایی هستند که می توانید یاد بگیرید و روابط و زندگی بهتری را تجربه کنید.

گوش دادن مهارتی است که همه فکر می کنند به طور طبیعی دارند، اما اینطور نیست. مطالعه ای که بر روی بیش از 8000 نفر در دانشگاه رایت انجام شد، نشان داد که آنها برخلاف آنچه آزمودنی ها ادعا می کردند، مهارت های شنیداری ضعیفی داشتند.

در محل کار صحبت های زیادی وجود دارد، بنابراین فرصت های زیادی برای گوش دادن وجود دارد. ما اغلب در مورد پاسخ دادن، توضیح راه حل ها و ارائه به موقع صحبت می کنیم. البته صرف نظر از کلماتی که گفته می شود، از طریق لحن صدا، حرکات بدن و حالات چهره نیز اطلاعات ارزشمندی به دست می آوریم. بنابراین اگر مهارت گوش دادن فعال را بلد نباشید و ترفندهای زبان بدن را بلد نباشید و نتوانید گوش و چشم خود را هوشیار نگه دارید، اطلاعات ارزشمند زیادی را از دست خواهید داد.

 

نه گفتن یک مهارت است آن را بیاموزید

مطالعه‌ای که در دانشگاه کالیفرنیا، سانفرانسیسکو انجام شد، نشان می‌دهد که هر چه نه گفتن برای شما سخت‌تر باشد، احتمال فشار، استرس و افسردگی شما بیشتر می‌شود. شما نباید از نه گفتن بترسید. هنگامی که می خواهید به درخواستی نه بگویید، از گفتن جملاتی مانند “فکر نمی کنم بتوانم این کار را انجام دهم” یا “مطمئن نیستم که می توانم” خودداری کنید. برای نشان دادن احترام خود به وظایف فعلی خود، به درخواست های اضافی “نه” بگویید تا بتوانید تعهدات خود را به بهترین شکل انجام دهید. وقتی نه گفتن را یاد می گیرید و از نه گفتن به دیگران نمی ترسید، از شر چیزهای غیر ضروری خلاص می شوید و می توانید وقت و انرژی خود را صرف انجام کارهای مهم تری که برای آنها در نظر گرفته اید صرف کنید.

 

به اندازه کافی بخوابید

کیفیت خواب تاثیر زیادی بر عملکرد مغز دارد. اخیراً مطالعه ای برای ارزیابی اهمیت کیفیت خواب در دانشگاه روچستر انجام شده است. در این مطالعه مشخص شد که مغز انسان در طول خواب پروتئین های سمی را به دلیل فعالیت طبیعی نورون ها دفع می کند. اما مشکل اینجاست که وقتی خواب شما کیفیت مناسبی داشته باشد، مغز می تواند پروتئین های سمی را دفع کند. اگر به اندازه کافی عمیق نخوابید، پروتئین های سمی در سلول های مغز باقی می مانند، مغز شما آسیب می بیند و توانایی تفکر شما مختل می شود. کم خوابی توانایی پردازش اطلاعات، حل خلاقیت حل مسئله و افزایش تحریک پذیری را کاهش می دهد. پس با تنظیم ساعت خواب خود سعی کنید خواب کافی و عمیق داشته باشید و اگر از بی خوابی و سایر اختلالات خواب رنج می برید آنها را درمان کنید.

 

همیشه مثبت فکر کنید

حتما در مورد فواید مثبت اندیشی زیاد شنیده اید. البته، هرچه چالش‌های بیشتری با آن روبرو شوید، پیروی از توصیه‌های مثبت اندیشی سخت‌تر خواهد بود. گاهی فکر می کنید و معتقدید که مثبت اندیشی مبتنی بر خوش بینی بی اساس است و مثبت اندیشی در عمل امکان پذیر نیست. اگر چنین اعتقادی داشته باشید، طبیعتا انگیزه لازم برای مثبت اندیشی را نخواهید داشت. ساختار طبیعی مغز انسان به گونه ای است که روی تهدیدات تمرکز می کند و این مانع اصلی مثبت بودن است.

این تمایل مغز به تمرکز بر تهدید و خطر باعث بدبینی و منفی گرایی می شود. این مکانیسم زمانی از شما محافظت می کند که خطر جدی در کمین باشد، اما زمانی که احساس خطر فقط از ذهن شما بیرون می آید، مثلاً زمانی که روی پروژه ای کار می کنید اما مدام فکر می کنید و باور دارید که پروژه شکست می خورد و شما ضرر می کنید. به این صورت است این را هم بدانید که مثبت اندیشی نیاز به تمرین دارد و نیاز به توجه و تمرکز زیادی دارد. برای غلبه بر تمایل مغز به بزرگنمایی تهدیدها، باید همیشه هوشیار باشید، مچ منفی نگری خود را به موقع بگیرید، مثبت فکر کنید تا بتوانید مثبت بمانید.

 

سخن پایانی

مهارت های زندگی می تواند به طور قابل توجهی کیفیت زندگی ما را تغییر دهد و به ما کمک کنند تا در آرامش بیشتری زندگی نماییم. با آموزش و انجام تکنیک های ساده می توان این روند را تسهیل نمود و به موفقیت بیشتری در زندگی دست پیدا کرد. زمانی که با تمرین های مداوم بتوانید خوب گوش کنید، به موقع سکوت نمایید، هوش هیجانی خود را به خوبی کنترل کنید و در وقت مناسب بتوانید نه بگویید، آن موقع است که مهارت های زیادی را در زندگی یاد گرفته و به کار بسته اید.