مغز شما بر هر کاری که انجام می دهید حکومت می کند، این که چگونه فکر می کنید، چه احساسی دارید، چگونه رفتار می کنید، چگونه با دیگران کنار می آیید، همگی در مغز انجام می شوند. اگر مغز شما درست کار کند، درست کار می کنید. پژوهشی در یک کلینیک روانشناسی صورت گرفته که در آن علم تصویربرداری از مغز در بررسی عملکرد روانپزشکی بالینی به کار گرفته شده است. نتایج این پژوهش به مردم کمک کرده است تا بر افسردگی، آسیب مغزی و سایر مسائل ناتوانکننده از طریق کشف مجدد سلامت مغز غلبه کنند. به عنوان یک رهبر، بسیار مهم است که تأثیر سلامت مغز را بر توانایی رهبری خود درک کنید.
وقتی چین و چروک روی پوست یا چربی دور شکم خود را می بینید، کاری می کنید تا ظاهر خود را تغییر دهید. اما اگر کسی به شما نگوید که از چه چیزی اجتناب کنید که به مغز شما آسیب نرسد یا چه کاری می توانید برای کمک به آن انجام دهید، در تاریکی رها می شوید. شما می توانید بالاترین ضریب هوشی و بهترین تحصیلات را داشته باشید و با این حال خود را غرق در مشکل ببینید زیرا هیچ کس هرگز به شما یاد نداده که از مغز خود مراقبت کنید. چند گام قدرتمند وجود دارد که میتوانید به بهبود عملکرد خود کمک نمایید.
در موضوع تجارت، باید متوجه باشید که برتری مغز مزیت رقابتی شما به حساب می آید. کارمندان شما برای مثال زدن به شما نگاه می کنند و بسیاری از آنها ممکن است با بیماری های مغزی دست و پنجه نرم کنند. بیش از نیمی از جمعیت ایالات متحده در مقطعی از زندگی خود به بیماری روانی مانند اختلال کمبود توجه، اضطراب، افسردگی، بی خوابی، سوء مصرف مواد، مبتلا خواهند شد. آنها سالانه حدود 100 میلیارد دلار، برای درمان های پزشکی و کاهش بهره وری برای ایالات متحده هزینه می کنند. پنج نکته ضروری برای بهینه سازی سلامت مغز شما وجود دارد که شامل خواب، غذا، ورزش، فعالیت و مثبت اندیشی شده و به شرح زیر است:
خواب مناسب داشته باشید
به عنوان یک رهبر، داشتن خواب کافی برای عملکرد در بالاترین سطح، امری حیاتی است. این امر به ویژه برای قشر جلوی مغز، واقع در یک سوم جلویی مغز که در عملکرد های مانند پیشاندیشی، قضاوت، کنترل تکانه، سازماندهی، برنامهریزی و یادگیری شرکت دارد، ممکن است در اثر کمبود خواب دچار اشتباهاتی در آنها شوید. هنگامی که مشکلاتی در قشر جلوی مغز وجود دارد، افراد دارای دامنه توجه کوتاه هستند. حواسشان پرت می شود. آنها تکانشگر و بی نظم هستند و از اشتباهات خود درس نمی گیرند. همین موضوع می تواند باعث ایجاد مشکلات واقعی در زندگی آنها شود.
این افراد به طرز وحشیانه ای صادق هستند که معمولاً مفید نیست و باعث می شود کارمندان را از خود دور کنند. (باید از اولین فکری که به سرتان می آید جلوگیری کنید و فکر کنید که آیا این در این موقعیت مفید است یا مضر؟) شما می توانید این قسمت از مغز خود را با خواب خوب تقویت کنید. وقتی حداقل هفت ساعت در شب نخوابید، جریان خون در قشر جلوی مغز پایین می آید و منجر به توانایی تصمیم گیری نادرست می شود.
ورزش کنید
عمدتاً ورزش از بسیاری جهات با افزایش جریان خون و افزایش سطح سروتونین به مغز شما کمک می کند. مغز عاطفی که مغز لیمبیک نامیده می شود، با پیوند، اشتیاق و انگیزه درگیر است. وقتی این ناحیه ناسالم است، معمولاً دچار احساس هایی نظیر غم، منفی، بی انگیزگی، از نظر اجتماعی منزوی تر و اشتیاق کمتر می شوید. ورزش برای این قسمت از مغز که برای عملکرد مناسب به سروتونین متکی است تاثیر شگفت انگیزی دارد.
توصیه می شود 45 دقیقه و چهار بار در هفته طوری پیاده روی کنید که انگار دیر کرده اید. همچنین دو بار در هفته وزنه بردارید زیرا میزان توده عضلانی بدون چربی بدن، با طول عمر و سلامت کلی مرتبط است. باید تمرینات هماهنگی مانند تنیس یا رقص را انجام دهید تا مغز خود را در یادگیری مهارت های جدید فعال نگه دارید.
فعالیت های مغزی داشته باشید
هر زمان که چیز جدیدی یاد می گیرید، مغز شما ارتباط جدیدی برقرار می کند. بنابراین یادگیری مادام العمر هم از نظر جسمی و هم از نظر ذهنی (مانند خواندن برخی از کتاب هایی که مجله موفقیت توصیه می کند) ضروری است. انجام بازی های فکری نیز می تواند بسیار مفید باشد. سودوکو یا جدول کلمات متقاطع را امتحان کنید. با افزایش سن، بسیاری از ما اجازه می دهیم مغزمان کمتر فعال شود، به همین دلیل است که افراد دچار مشکلات مغزی و حافظه می شوند. اگر در دهه های 40، 50، 60، حتی 80 سالگی، مشکلات حافظه دارید، این نشانه این است که مغز شما دچار مشکل شده است. اما با کمی تفکر، می توانید با استفاده از رفتارهایی که در اینجا ذکر کردیم، روند پیری در مغز خود را کاهش دهید یا حتی معکوس کنید.
غذای سالم بخورید
باید از چیزهایی که به مغز شما آسیب می زند دوری کنید. در واقع یک علم اعصاب نسبتاً پیچیده است. اما یکی از سخت ترین چیزهایی که مردم باید از آن اجتناب کنند، رژیم غذایی غیر استاندارد با کالری بالا، تغذیه کم، پر از چربی بد، مقدار زیادی نمک و شکر است. احتمالاً می دانید که اگر می خواهید از اضافه وزن جلوگیری کنید، باید از این نوع رژیم غذایی ناسالم اجتناب کنید. اما رژیم غذایی فقط به ظاهر خوب نیست. مطالعات نشان می دهد که با افزایش وزن، اندازه و عملکرد مغز نیز کاهش می یابد. چاقی با بیماری قلبی، دیابت، سرطان، افسردگی، بیماری آلزایمر، اختلال عملکرد شناختی و مغز کوچکتر مرتبط است.
تغذیه سالم برای مغز بسیار مهم است. غذا می تواند شما را متمرکز، پر جنب و جوش، شاد و مرتب یا بی تمرکز، تنبل، غمگین کند. به طور کلی، یک رژیم غذایی سرشار از آنتی اکسیدان (اعم از میوه ها و سبزیجات و قندهای تصفیه شده)، کربوهیدرات های پر فیبر و چربی های مفید (مانند خواص روغن زیتون، گردو و ماهی) توصیه می شود. علاوه بر این، در هر وعده غذایی و میان وعده باید سعی کنید پروتئین بدون چربی مانند گوشت، پنیر، تخم مرغ، سویا یا آجیل مصرف کنید.
برای قشر جلوی مغز، پروتئین موجود در رژیم غذایی شما، به حفظ قند خون سالم کمک می کند. قند خون پایین، که در طول نوسانات یک رژیم غذایی با قند و کربوهیدرات بالا رخ می دهد، به عملکرد پایین در این ناحیه کمک می کند. بخش بزرگی از مغز شما از DHA، نوعی اسید چرب امگا 3 که در ماهی یافت می شود، تشکیل شده است. این چربی به عملکرد صحیح سلول های مغز کمک می کند و نشان داده شده است که خلق و خوی مثبت را تقویت می کند. پس هر هفته از ماهی نیز استفاده نمایید.
هنگامی که مشکلاتی در ACG وجود دارد، معمولاً به دلیل سطوح پایین انتقال دهنده عصبی مغز به نام سروتونین است. افرادی که سروتونین پایینی دارند در افکار گیر می کنند. آنها افرادی نگرانند، کینه دارند و سفت و سخت هستند. آنها باید کارها را به همین ترتیب انجام دهند و تمایل دارند روی چیزهایی تمرکز کنند که آنها را آزار می دهد. آنها هم استدلالی و مخالف هستند.
برای رفع این مشکل یا کمک به انعطاف پذیری تا جایی که می توانید، سطح سروتونین خود را بالا ببرید. خوردن کربوهیدرات های هوشمند این کار را انجام می دهد. اگر تمایل به تمرکز بیش از حد دارید و رژیمی را دنبال می کنید که سرشار از چربی های پروتئینی است، شما را بد اخلاق می کند. بهتر است رژیم غذایی خود را با سیب زمینی شیرین، سبزیجات، کمی میوه و مقداری برنج قهوه ای تقویت کنید. حتی برخی از مکمل های ساده می توانند تفاوت ایجاد کنند.
مثبت اندیشی داشته باشید
مهم این است که هر فکر احمقانه ای را باور نکنید. من نمی توانم به طور مداوم خوب غذا بخورم زیرا زیاد سفر می کنم. من نمی توانم استرس را به خاطر رئیسم کاهش دهم. وزن من در ژن من است. الان نمیتونم شروع کنم چون جمعه است، همیشه بهانه ای برای صدمه زدن به خود با انتخاب های ضعیف وجود دارد. خلاص شدن از شر دروغ های کوچکی که شما را غمگین، افسرده و ضعیف می کند برای خوب ماندن و با انگیزه ماندن بسیار مهم است.
یک تمرین فوق العاده برای مقابله با افکار منفی وجود دارد که به طور خودکار به ذهن شما می رسد و روز شما را خراب می کند. هر زمان که احساس غمگینی، عصبانیت، عصبی بودن یا خارج از کنترل کردید، از خود بپرسید که به چه فکر می کنید و سپس درباره آن با خود صحبت کنید. شما باید در صحبت کردن با افکاری که در سرتان می گذرد واقعاً خوب باشید زیرا آنها از شما محافظت نمی کنند، آنها به شما صدمه می زنند. اگر آن منفی بودن را به چالش نکشید و آن را زیر سوال نبرید، آن را 100 درصد باور می کنید و سپس طوری رفتار می کنید که گویی درست است. در عوض، سؤال کنید، ارزیابی کنید و سپس پاسخ دهید. این روش در واقع به اندازه داروهای ضد افسردگی برای افراد مبتلا به افسردگی بسیار موثر است.
باز هم، مغز شما منشا شخصیت، هوش و هر تصمیمی است که می گیرید. جهان شما را اداره می کند. با انتخابهایی که مغزی سالم ایجاد میکنند، شادتر، از نظر جسمی سالمتر، ثروتمندتر، عاقلتر خواهید بود، و تصمیمهای بهتری میگیرید. اینها همه ویژگیهای خوب برای یک رهبر بزرگ به حساب می آید.
چگونه تاب آوری را توسعه دهیم
اگر میخواهید انعطافپذیر باشید که یکی از ویژگیهای اساسی یک رهبر است، باید ذخیره مغز خود را تقویت کنید و شیوههای مدیریت استرس بسیار خاصی داشته باشید. از این رو بر اصلول زیر تمرکز کنید:
- کنترل شخصی داشته باشید و از سرزنش دیگران برای اینکه زندگی شما چگونه پیش می رود، دست بردارید.
- روابط خود را تقویت کنید، زیرا مانند افرادی می شوید که با آنها وقت می گذرانید.
- بیشتر روی چیزهایی که در زندگی دوست دارید تمرکز کنید تا چیزهایی که دوست ندارید.
- هدف گرا باشید اما در برابر تغییر انعطاف پذیر باشید.
- با افکار منفی که می توانند به مغز شما سرازیر شوند مقابله کنید.
- وقتی حداقل هفت ساعت در شب نخوابید، توانایی تصمیم گیری شما پایین می آید.
سخن پایانی
رهبران بر مجموعهای از رویکردها و مدلهای ذهنی تکیه دارند که میتواند از خدمترسانی به هیچکس تا خدمترسانی به کل جامعه را دربر گیرد. دانستن نقاط قوت و ضعف هر یک از این مدلهای ذهنی، مخصوصاً آن دسته مدلهایی که شما بیشتر بر روی آنها تأکید دارید، میتواند به شما کمک کند تا تیمهای بهتری بسازید و اثرگذاری بیشتری داشته باشید.