بیشتر آموزش های مربوط به قدرت رهبری در مورد آموزش ایده ها، به اشتراک گذاری بهترین شیوه ها و افزایش دانش است، اما افراد موفق به ندرت رهبران بهتری می شوند زیرا فکر می کنند همه چیز را می دانند. آنها رهبران بهتری می شوند اگر آنچه را که می دانند دنبال می کنند.
این پیگیری مستلزم دارا بودن یک ویژگی به نام “شجاعت عاطفی” است که به معنی تمایل به داشتن احساساتی است که هنگام ریسک کردن و شکستن الگوهای قدیمی به وجود می آیند. این شجاعت در مدیریت مؤثر مردم برای ایجاد پل ها، طرح و رسیدگی به مسائل سخت و حل مخالفت ها ضروری است. خب اکنون سوال این است که چگونه شجاعت عاطفی به دست می آورید؟ باید گفت شما آن را با گوش دادن به یک سخنرانی یاد نمی گیرید. حتی خواندن هم کار را درست نمی کند زیرا احساسات در آن وجود ندارند. بهترین راه تمرین در شرایطی است که ریسک درک شده بسیار بیشتر از ریسک واقعی است.

رهبری پیشرو و با قدرت رهبری ؛ رمز موفقیت تیم کاری
به بیان دیگر اگر می خواهیم قدرت رهبری را در خودمان افزایش دهیم، بایستی در اعماق وجود ما طنین انداز شود. زمانی که به آینده نگاه می کنیم، به نظر می آید، رهبران آینده کسانی باشند که دیگران را توانمند می کنند.
توسعه مهارت های رهبری
پیتر برگمن (Peter Bregman) روانشانس معروف نقل می کند: ” در روز دوم از یک دوره آموزش رهبری فشرده بود که سالی یک بار برگزار می کردم و ۲۰ شرکت کننده در کلاس حضور داشتند. دو نفر از شرکت کنندگان در وسط گروه، روبروی هم ایستاده بودند.اولی که قبل از کلاس به من گفته بود که شنیده است دومی پشت سرش در مورد او صحبت می کند و این موضوع او را عصبانی کرده و رنجانده است. وی به من گفت که قبلا برای جبران این کار سعی می کرده کارهایی را انجام دهد که بر ضد طرف دوم باشد تا حال روحیش را بهبود بخشد. با این حال من از او خواستم که رو در رو بگوید که از این کار طرف دوم چه احساسی داشته و چه می خواهد.
حس اجتناب از برخورد مستقیم قدرت ریسک پذیری وی را تضعیف می کرد پس من او را تشویق کردم که مستقیم به شخص دوم خیره شده و آنچه در ذهن دارد را بگوید.
بیشتر آموزش های مربوط به رهبری فنی بوده و شامل آموزش ایده ها، به اشتراک گذاری بهترین شیوه ها و افزایش دانش هستند اما افرادی که از نظر فنی مدیران موفقی هستند باید نکات دیگری را هم رعایت کنند. دنبال کردن و پیگیری کارها تا حصول موفقیت به توانایی به نام شجاعت عاطفی نیاز دارد. این یعنی قبول احساسات سختی که هنگام ریسک کردن، شکستن الگوهای قدیمی و امتحان روشهای جدید به وجود میآیند، و اینگونه است که ما رهبران بهتری می شویم.
اگر فردی درون گرا هستید و این مطلب را می خوانید ، بهتر است تا این مقاله را نیز با ما همراه باشید : شغلهای مناسب افراد درونگرا
رهبران خوب ؛ رهبران بد
رهبری خوب در عمل بسیار سخت بوده و برای رهبری کارمد انجام کارهایی الزامی است. این کارها شامل مدیریت ماهرانه و مؤثر؛ تبیین سیاست برای دستیابی به مهمترین اهداف، ایجاد پل بین نیروها، ادارات و بخش های اجرایی؛ طرح مسائلی که به سختی می توان در مورد آنها صحبت کرد و جلب موافقت دیگران است. رهبران خوب شجاعانه در موقعیت های پرخطر عمل کرده و در لحظات حساس با اعتماد به نفس بالا به برقراری ارتباط با افراد به گونه ای که تعهد آنها را برانگیزد دست می زنند. آنها بدون اینکه تمرکز خود را از دست بدهند، به طور سازنده به مخالفت ها پاسخ داده و برخورد ماهرانه با افرادی که مخرب هستند دارند. آنها این توانایی را دارند که حتی با افرادی که دوستشان ندارند روابط قابل اعتماد برقرار کنند.
کلید داشتن چنین توانایی هایی افزایش شجاعت عاطفی است. بنابراین این که چگونه این توانایی ها را رشد دهید مهم است. با درک انواع منابع قدرت رهبری بهتر میتوانید این توانایی ها را رشد داده و بدانیم که چه موقع از چه منبعی استفاده کنید و همچنین کدام منابع بهتر است که هرگزاستفاده نشوند.
شش منبع قدرت رهبری به دو دسته شخصی و موقعیتی تقسیم میشوند:
- ۴ منبع قدرت موقعیتی: قانون، پاداش، اجبار و اطلاعات، سازمانی هستند.
- ۲ منبع قدرت شخصی: تخصص و مرجعیت شخصی هستند.
البته بزرگترین مشکل منابع قدرت موقعیتی این است که وقتی فرد موقعیتش را از دست داد این منابع قدرت رهبری دیگر برای او کارساز نخواهند بود. از سوی دیگر، ریسک کردن در «زندگی واقعی»، قبل از اینکه آماده شوید، پیامدهای بالقوه ای دارد. تمرین رویارویی ماهرانه در حالی که هنوز در حال توسعه مهارتهای خود هستید، میتواند به روابط کاری شما آسیب جدی برساند. راه حل این مشکل هم این است که در شرایطی تمرین کنید که ریسک درک شده بسیار بیشتر از ریسک واقعی باشد.
تمرین رهبری در محیط های کم ریسک
آن چه در آموزش های کسب توانایی رهبری بسیار کارگشا است این موضوع است که حتما خودتان همه چیز را آزمایش و تجربه کنید و به شنیدن ها بسنده نکنید.. به چیزی فکر کنید که میخواهید در آن بهتر شوید: بازخورد دادن، گوش دادن، رک و مستقیم بودن، گفتگوهای سخت و یا هر چیزی که فکر میکنید شما را رهبر بهتری میکند.
اکنون، این مهارت را در شرایط کم خطر امتحان کنید. به عنوان مثال، فرض کنید اشتباهی در قبض تلفن همراه شما وجود دارد. با نماینده خدمات مشتری تماس بگیرید و تمرین کنید که واضح، مختصر و مستقیم باشید. ممکن است از سختی پیگیری آن شگفت زده شوید. اگر پاسخگو نباشند چه؟ آیا آن را از دست خواهید داد؟ آیا از ترس اینکه صدایتان تند و خشن به نظر برسد، بی خیال می شوید؟ یا قوی، مودب و مستقیم باقی خواهید ماند؟
آهسته بروید و تمام احساساتی را که به وجود می آیند را لمس کنید. اینها احساساتی هستند که در موقعیت های پرخطر احساس خواهید کرد، زیرا اینها همان احساساتی است که در آنها خطر وجود دارد. بنابراین با دانستن اینکه عواقب واقعی شکست بسیار کم است، خطر را دنبال کرده و لمس کنید.
چرا هر کدام از این کارها را انجام دهیم؟ زیرا اینگونه است که آزادی خود را برای عمل به آنچه برای ما مهم است گسترش می دهیم.
استراتژیهای مناسب برای تقویت مهارتهای رهبری
توانایی های زیر برای تقویت مهارت های مربوط به رهبری ما حیاتی هستند:
- بالا بردن توانایی ارتباطی خود
- تمرکز بر روی توانمندیهای خود
- بهبود مستمر داشته باشید
- پرورش نوآوری درونی به عنوان یک فرهنگ
- پرهیز از اتلاف وقت در جلسات کاری
- برای رسیدن به کمال کوشش کنید و بدانید که هیچکس کامل نیست
سخن آخر
هر سازمان یا شرکتی به رهبران موفق و ماهر نیاز دارد. این افراد این امکان را فراهم می کنند تا شرکت در ایجاد یک تیم کاری قوی موفق شده و سیستم اطمینان حاصل کند که کارها در راستای موفقیت به درستی انجام میشوند. از آنجا که مهارتهای یک رهبر شامل مهارتهای بین فردی و ارتباطی است، افراد میتوانند با تمرین و تلاش مهارتهای رهبری خود را ایجاد کنند.