ایکیگای چیست و چطور به شناخت هدف زندگی کمک می کند؟

ایکیگای چیست و چطور به شناخت هدف زندگی کمک می کند؟

چرا باید دنبال معنای زندگی باشیم؟

شاید برای شما هم پیش آمده باشد که صبح از خواب بیدار شوید، اما هیچ انگیزه ای برای آغاز روز نداشته باشید. گاهی ممکن است احساس کنید که بی دلیل زنده اید و کار خاصی برای انجام دادن ندارید. این حس پوچی و بی هدفی، یک بیماری خاموش اما بسیار مخرب است که روح انسان را به آرامی فرسوده می کند. بسیاری از انسان ها امروز با این بحران مواجه اند؛ آن ها نمی دانند چرا باید زندگی کنند، برای چه آمده اند و چه رسالتی دارند. اینجاست که ایکیگای وارد صحنه می شود و به کمک انسان می آید. این فلسفه نه تنها ما را به هدفی واقعی در زندگی می رساند، بلکه انگیزه صبحگاهی، رضایت درونی و لذت از مسیر زندگی را به ما هدیه می دهد. اگر واقعاً دنبال یک زندگی معنادار، پر از امید، اشتیاق و هدف هستید، در ادامه این مقاله همراه ما باشید تا پرده از راز ایکیگای برداریم.

ایکیگای چیست؟ تعریفی عمیق از فلسفه زندگی ژاپنی

ایکیگای (Ikigai) ترکیبی از دو واژه ژاپنی است: «ایکی» به معنای زندگی و «گای» به معنای ارزش، معنا، دلیل یا هدف. بنابراین ایکیگای در اصل به معنای «دلیل زندگی» یا «چرایی بودن» ماست. این مفهوم به ما می آموزد که هر انسانی در این دنیا با یک رسالت خاص به دنیا آمده است. هیچ کس بی دلیل نیست. فقط کافی ست این رسالت را پیدا کنیم و در مسیر آن قدم برداریم. کسانی که موفق به کشف ایکیگای خود می شوند، دیگر زندگی را با چشم دیگری می بینند. آن ها با هر بیدار شدن، انگیزه ای نو دارند، احساس مفید بودن می کنند و می دانند که زندگی شان هدفی والاتر از روزمرگی دارد. ایکیگای به ما کمک می کند تا نه تنها موفق تر باشیم، بلکه از مسیر موفقیت نیز لذت ببریم. همچنین تحقیقات نشان داده که افراد دارای ایکیگای، عمر طولانی تری دارند و سلامت روانی بالاتری را تجربه می کنند.

مسیر شهرت جهانی ایکیگای چگونه آغاز شد؟

ایکیگای، مفهومی نیست که تازه متولد شده باشد. بلکه از دیرباز در میان مردم ژاپن، به خصوص ساکنان استان اوکیناوا جایگاه ویژه ای داشته است. این منطقه از ژاپن یکی از بالاترین نرخ های طول عمر را در جهان دارد. بسیاری از ساکنان اوکیناوا تا بیش از صد سال زندگی می کنند، بدون اینکه از شور زندگی یا سلامت جسمی و روانی شان چیزی کم شده باشد. همین موضوع باعث شد که توجه جهانیان به این منطقه جلب شود. دو پژوهشگر به نام های هکتور گارسیا و فرانچسک میرالس، برای کشف راز این عمر طولانی و سبک زندگی منحصر به فرد، به اوکیناوا سفر کردند. پس از بررسی های گسترده، به این نتیجه رسیدند که رمز اصلی این سبک زندگی در یک واژه خلاصه می شود: «ایکیگای».

این دو نویسنده، کتابی با عنوان Ikigai: The Japanese Secret to a Long and Happy Life منتشر کردند که به سرعت محبوبیت جهانی یافت. آن ها نشان دادند که ساکنان اوکیناوا با وجود سختی هایی مانند جنگ جهانی، نه تنها دچار افسردگی و بی انگیزگی نشدند، بلکه با امید و انگیزه به زندگی ادامه دادند. راز آن ها فقط در داشتن هدف، معنای زندگی و عمل کردن براساس آن بود.

چرا باید ایکیگای خود را پیدا کنیم؟

ایکیگای فقط یک فلسفه یا تئوری نیست. این مفهوم یک نقشه راه عملی برای داشتن یک زندگی کامل، هدفمند و رضایت بخش است. هر انسانی، ایکیگای خاص خود را دارد. کشف این معنا، نیاز به تأمل عمیق، خودشناسی و کاوش درونی دارد. ایکیگای ترکیبی از چهار مؤلفه اصلی است:

  1. کاری که عاشق انجام دادنش هستید
  2. چیزی که دنیا به آن نیاز دارد
  3. کاری که می توانید از آن کسب درآمد کنید
  4. مهارتی که در آن خوب هستید

در تلاقی این چهار بخش، ایکیگای شما پنهان شده است. اگر بتوانید این نقاط را پیدا و آن ها را به هم متصل کنید، نه تنها احساس رضایت، آرامش و معنا خواهید داشت، بلکه زندگی تان به یک مسیر الهام بخش تبدیل خواهد شد. افرادی که در مسیر ایکیگای خود قدم برمی دارند، نه از سختی ها می ترسند، نه از شکست ها. چون می دانند که دلیل روشنی برای زندگی دارند.

بررسی عناصر ایکیگای

اکنون که متوجه شدیم ایکیگای، همان نقطه طلایی تلاقی چهار عامل کلیدی یعنی علاقه، مهارت، نیاز جهان و درآمد است، نوبت آن رسیده که نگاهی جامع به نمودار این مفهوم بیندازیم. نمودار ایکیگای به مانند یک نقشه راه، ما را در کشف معنای زندگی و انتخاب مسیر شغلی مناسب هدایت می کند. این نمودار از چهار دایره تشکیل شده که با هم تلاقی دارند و در هر ناحیه تلاقی، مفهومی ارزشمند نهفته است. در ادامه، هر یک از این نواحی را با جزئیات کامل بررسی می کنیم.

تخصص (Profession)؛ ترکیبی از توانایی و درآمد:

تخصص نقطه ای در نمودار ایکیگای است که مهارت با درآمد هم راستا می شود. افرادی که در این ناحیه قرار دارند، معمولاً در کاری مهارت فوق العاده دارند و از آن درآمد مناسبی کسب می کنند. برای مثال، مکانیکی را در نظر بگیرید که به خوبی عیب خودرو را تشخیص می دهد و از تخصص خود کسب درآمد بالایی دارد.

اما اگر این فرد به کاری که انجام می دهد علاقه نداشته باشد، در بلندمدت دچار بی انگیزگی و دلزدگی می شود. ممکن است هر روز کار کند، پول دربیاورد، اما احساس پوچی و بی معنایی درون او را خسته کند. بنابراین، اگرچه تخصص از نظر حرفه ای موفقیت آمیز است، اما برای تبدیل شدن به ایکیگای واقعی، نیازمند پیوند با علاقه و نیاز جهان است.

همچنین بخوانید:  12 مدلهای کسب و کار اینترنتی + مثال عملی ایرانی!

نیاز جهان + درآمد + توانایی (بدون علاقه):

در این حالت، فرد در کاری مشغول است که نیاز جامعه را پاسخ می دهد، از آن درآمد مناسبی دارد و در انجام آن بسیار توانمند است. اما هیچ علاقه و شور و هیجانی نسبت به آن احساس نمی کند. نتیجه؟ یک زندگی موفق از بیرون، اما بی معنا و خالی از احساس رضایت درونی.

برای مثال، وکیلی را در نظر بگیرید که در کار خود موفق است، مشتری زیاد دارد، درآمد بالایی کسب می کند و به جامعه هم کمک می کند؛ اما در درون خود آرزو دارد که معلم باشد و تدریس کند. اگر این فرد نتواند علاقه درونی اش را دنبال کند، در نهایت دچار بحران هویت خواهد شد.

حرفه (Vocation)؛ تلاقی درآمد و نیاز جامعه:

حرفه، جایی است که نیاز جامعه و درآمد با یکدیگر هم راستا می شوند. فردی که در این ناحیه قرار دارد، کاری انجام می دهد که برای جهان مفید است و هم زمان درآمد قابل توجهی از آن کسب می کند. مثلاً تولیدکننده ای که میوه ای کمیاب را پرورش می دهد، هم به سلامت تغذیه جامعه کمک می کند و هم درآمد بالایی دارد.

اما این فعالیت اگر بدون علاقه قلبی یا مهارت واقعی انجام شود، در نهایت به رضایت درونی نمی انجامد. چنین فردی ممکن است با خود بگوید: “من پول دارم و کارم برای جامعه مفید است، اما اصلاً این کار را دوست ندارم.” نبود علاقه و مهارت، در اینجا خلأ بزرگی ایجاد می کند و مانع رسیدن به ایکیگای می شود.

مأموریت (Mission)؛ جایی که علاقه با نیاز جهان هم پوشانی دارد:

در نقطه ای از نمودار ایکیگای، علاقه قلبی ما به کاری که دوست داریم، با نیازی که جهان به آن احساس می کند تلاقی پیدا می کند. این ناحیه را “مأموریت” می نامیم. به عبارتی، ما در حال انجام کاری هستیم که عاشق آن هستیم و از طرفی حس می کنیم که دنیا به آن نیاز دارد. این نقطه از نمودار، سرشار از معنا و ارزش انسانی است. برای مثال، فردی که عاشق درختکاری است و می داند که کاشت درخت به حفظ محیط زیست کمک می کند، در حال اجرای مأموریت خود است.

اما چالش اینجاست که چنین فعالیتی لزوماً منجر به درآمد بالا یا پیشرفت حرفه ای نمی شود. اگر ما در این حوزه مهارت کافی نداشته باشیم یا درآمد قابل توجهی از آن به دست نیاوریم، ممکن است پس از مدتی دچار فرسودگی و ناامیدی شویم. بنابراین، اگرچه مأموریت ما ارزشمند است، اما برای پایداری آن، نیاز به سایر عناصر ایکیگای نیز داریم.

شوق (Passion)؛ جایی که علاقه با توانایی هم راستا می شود

وقتی فعالیتی را هم دوست داریم و هم در انجام آن توانمند هستیم، در ناحیه “شوق” قرار می گیریم. این همان نقطه ای ست که انجام کار، برای ما لذت بخش و بدون خستگی است. مثلاً فردی را در نظر بگیرید که عاشق نواختن موسیقی است و مهارت بالایی در این زمینه دارد. او با جان و دل می نوازد و ساعت ها بدون خستگی تمرین می کند.

اما اگر نتواند از این هنر درآمدی به دست آورد یا اگر کاری که انجام می دهد پاسخ گوی نیاز جامعه نباشد، ممکن است علی رغم احساس رضایت درونی، نتواند از نظر اقتصادی یا اجتماعی پیشرفتی داشته باشد. در نتیجه، شوق به تنهایی برای رسیدن به ایکیگای کافی نیست. باید به این شعله علاقه، عناصر کاربردی تری چون درآمدزایی و ارزش اجتماعی نیز افزوده شود.

علاقه + نیاز جهان + درآمد (بدون مهارت)

در این ناحیه، فرد کاری را انجام می دهد که به آن علاقه دارد، برای جامعه مفید است و درآمد خوبی هم دارد؛ اما مشکل این است که در انجام این کار توانایی و تخصص کافی ندارد. در چنین شرایطی، فرد همواره احساس عدم امنیت و عدم اطمینان دارد.

او با خود می گوید: “نکند روزی این فرصت را از دست بدهم؟ نکند کسی بهتر از من بیاید و جایم را بگیرد؟” این ترس ناشی از نبود مهارت واقعی است. اگر فرد بتواند در این زمینه آموزش ببیند، تجربه کسب کند و مهارت خود را ارتقا دهد، این احساس ناامنی از بین خواهد رفت و ایکیگای کامل شکل می گیرد.

علاقه + توانایی + نیاز جهان (بدون درآمد)

در این حالت، فرد کاری را انجام می دهد که عاشق آن است، در انجامش مهارت دارد و جهان نیز از آن بهره مند می شود. چنین فردی احتمالاً احساس معنا و رضایت درونی زیادی دارد. او در خدمت جامعه است و از کاری که انجام می دهد لذت می برد.

اما وقتی درآمد کافی در این مسیر وجود نداشته باشد، مشکلات مالی به تدریج رضایت درونی را تحت تأثیر قرار می دهد. اینجاست که بسیاری از افراد دچار حس ناکامی می شوند؛ زیرا باوجود عشق و مهارت و نیت خیر، نمی توانند زندگی اقتصادی پایداری برای خود بسازند. راهکار در اینجا، یافتن راه هایی برای درآمدزایی از همین فعالیت ارزشمند است.

علاقه + توانایی + درآمد (بدون نیاز جامعه)

در این ناحیه، فرد در کاری مشغول است که آن را دوست دارد، مهارت بالایی در آن دارد و درآمد خوبی هم کسب می کند؛ اما کار او تأثیر چندانی بر بهبود جهان یا کمک به دیگران ندارد. او ممکن است احساس کند که زندگی اش مفید نیست و تأثیری در جهان نگذاشته است.

همچنین بخوانید:  مدیریت فرایند کسب و کار (BPM) چیست؟

در چنین شرایطی بهتر است فرد به این فکر کند که چگونه می تواند فعالیت خود را طوری گسترش دهد که برای دیگران هم مفید باشد. اگر موفق به انجام این کار شود، آنگاه به ایکیگای واقعی خود دست پیدا می کند.

چند نکته کلیدی و کاربردی برای کشف ایکیگای

چند نکته کلیدی و کاربردی برای کشف ایکیگای

رسیدن به ایکیگای، یعنی کشف جوهره وجودی، معنای عمیق زندگی و آن نقطه طلایی که در آن، هم احساس رضایت درونی داریم، هم به دیگران خدمت می کنیم و هم از نظر مالی رشد می کنیم. اما این مسیر نیازمند تلاش، حرکت و کنار زدن ترس هاست. در ادامه با چند نکته مهم و الهام بخش آشنا می شوید که می تواند مسیر کشف ایکیگای شما را روشن تر کند:

خدمت به جهان را جدی بگیر؛ این یک وظیفه انسانی است

در دنیای امروز، موفقیت فقط به مهارت یا ثروت محدود نمی شود. یکی از زیباترین و ماندگارترین ابعاد ایکیگای، خدمت به دیگران است. یعنی کاری را انجام دهید که تأثیر مثبتی بر زندگی دیگران بگذارد. وقتی در خدمت جامعه باشید، یک نوع انرژی مثبت به زندگی تان جاری می شود که هیچ چیز دیگری نمی تواند آن را جایگزین کند.

ممکن است فکر کنید کمک به بشریت حتماً باید یک حرکت بزرگ باشد، مثل ساخت یک مدرسه یا تأسیس یک خیریه. اما این طور نیست. حتی آموزش یک مهارت به دیگران، تولید محتوای ارزشمند، یا گوش دادن به درد دل یک دوست، هم نوعی خدمت است. هرچه انسان بیشتر به نفع دیگران حرکت کند، خودش نیز از لحاظ روحی، روانی و حتی مالی ارتقا پیدا می کند.

پس اگر می خواهید ایکیگای خود را پیدا کنید، از خودتان بپرسید: “چگونه می توانم دنیا را کمی بهتر از قبل ترک کنم؟”

برای کشف ایکیگای ات، وقت بگذار؛ این یک اولویت است نه یک گزینه

بسیاری از افراد سال ها از عمرشان را صرف کارهایی می کنند که نه دوست شان دارند، نه در آن ها رشد می کنند، نه به جامعه خدمت می کنند و نه حتی درآمد رضایت بخشی دارند. چرا؟ چون هیچ گاه زمانی را صرف شناخت خود نکرده اند. اما اگر یک تصمیم هوشمندانه بگیرید و زمانی مشخص را به کشف ایکیگای تان اختصاص دهید، زندگی تان متحول خواهد شد.

یکی از ابزارهایی که در این مسیر می تواند به شما کمک کند، تست MBTI یا تست شخصیت شناسی مایرز-بریگز است. این تست به شما نشان می دهد چه نوع شخصیتی دارید، در چه محیط هایی بهتر عمل می کنید، و به چه مشاغلی علاقه مند هستید. با استفاده از چنین ابزارهایی، می توانید بهتر خودتان را بشناسید و انتخاب های دقیق تری برای زندگی تان داشته باشید.

کشف ایکیگای، فقط یک خواسته شخصی نیست؛ یکی از مهم ترین مسئولیت های هر انسان در برابر خودش و جامعه اش است.

تا زمانی که حرکت نکنید، هیچ چیز تغییر نخواهد کرد!

یکی از بزرگ ترین موانع رسیدن به ایکیگای، نشستن و صبر کردن برای «الهام ناگهانی» یا «نشانه ای از آسمان» است. حقیقت این است که هیچ کشفی بدون حرکت اتفاق نمی افتد. شما نمی توانید فقط بنشینید و انتظار داشته باشید ایکیگای تان مثل یک الهه آسمانی ظاهر شود! باید قدم بردارید، تجربه کنید، با دنیا تعامل داشته باشید و از شکست ها نهراسید.

هر چه بیشتر کارهای مختلف را امتحان کنید، بهتر می فهمید که در چه زمینه ای علاقه مند هستید، چه مهارت هایی دارید، و چطور می توانید آن ها را به خدمت جامعه و منبع درآمد تبدیل کنید. پس حتی اگر مطمئن نیستید از کجا شروع کنید، مهم ترین اقدام شما همین است: شروع کردن. از یک دوره آموزشی، یک کار داوطلبانه، یا حتی یک پروژه کوچک شروع کنید. این قدم های کوچک، در نهایت شما را به مقصد بزرگی می رسانند.

با عدم قطعیت آشتی کن؛ امنیت واقعی در پذیرش ناپایداری هاست

یکی از توهم هایی که بسیاری از ما به آن گرفتار هستیم، توهم “امنیت شغلی” یا “آرامش دائمی” است. در حالی که ذات جهان، بر پایه ی عدم قطعیت ساخته شده است. هیچ چیز در این دنیا ثابت نیست؛ نه شغل، نه درآمد، نه شرایط زندگی. هر چیزی ممکن است تغییر کند.

اما انسان هایی که به رشد واقعی می رسند، کسانی هستند که به جای فرار از این ناپایداری، آن را می پذیرند و یاد می گیرند که با آن زندگی کنند. آنها به جای چسبیدن به امنیتِ ظاهری، مثل استخدام دائمی در یک شغل خسته کننده، جرئت می کنند مسیر دلخواه شان را کشف کنند—even if it’s risky!

اگر می خواهید ایکیگای تان را پیدا کنید، باید ترس از آینده را کنار بگذارید و با ذهنی باز به سمت مسیرهای ناشناخته قدم بردارید. نترسید از اینکه همه چیز قطعی نیست، چون اتفاقاً در همین عدم قطعیت، فرصت های رشد نهفته است.

نقطه امن را ترک کن؛ ایکیگای در منطقه امن پیدا نمی شود!

اگر تا به امروز حس کرده اید که هنوز رسالت واقعی تان را پیدا نکرده اید، احتمالاً یکی از دلایل آن، ماندن در منطقه امن (Comfort Zone) بوده است. منطقه امن، همان جایی ست که کارها را صرفاً از روی عادت انجام می دهید، چون نمی خواهید با ناشناخته ها روبه رو شوید. اما حقیقت این است که هیچ رشد و کشفی در این محدوده اتفاق نمی افتد.

همچنین بخوانید:  ارزش طول عمر مشتری (LTV) چیست؟

برای اینکه به ایکیگای برسید، باید ریسک کنید، بخوانید، یاد بگیرید، با آدم های جدید آشنا شوید، و حتی شکست بخورید. چرا؟ چون هر تجربه، شما را یک قدم به خودِ واقعی تان نزدیک تر می کند. وقتی از منطقه امن خارج می شوید، فرصت های بی نظیری را می بینید که تا پیش از آن حتی تصورش را هم نمی کردید.

پس به جای اینکه صبر کنید همه چیز صد درصد مطمئن شود، با ۵۰ درصد اطمینان هم حرکت کنید. یادتان باشد، ایکیگای شما آنجاست که ترس  شما آغاز می شود.

معرفی کتاب «ایکیگای»: رمز طول عمر و شادی در سبک زندگی ژاپنی ها

کتاب «ایکیگای» یکی از الهام بخش ترین آثاری است که به بررسی رازهای زندگی طولانی، سالم و رضایت بخش در فرهنگ ژاپنی می پردازد. این کتاب نه فقط یک اثر روان شناختی یا فلسفی است، بلکه گزارشی جذاب از یک تحقیق میدانی و عمیق درباره مفهوم ایکیگای در میان یکی از سالم ترین جوامع جهان محسوب می شود. نویسندگان این اثر، هکتور گارسیا و فرانچسک میرالس، با روایتی جذاب و علمی، ما را به سفری به دل فرهنگ کهن ژاپن می برند؛ جایی که رازهای شاد زیستن و عمر طولانی در عمل تجربه شده اند.

سفری به دهکده ای شگفت انگیز با بیشترین سالمندان ۱۰۰ ساله در جهان

برای کشف راز ایکیگای، نویسندگان کتاب تصمیم گرفتند پا را از حد نظریه پردازی فراتر بگذارند و مستقیماً به سراغ جامعه ای بروند که این فلسفه را به درستی زندگی کرده است. آن ها راهی دهکده ای کوچک و سرسبز به نام اوکیناوا در جنوب ژاپن شدند؛ منطقه ای که به خاطر جمعیت بالای افراد صدساله اش در سطح جهانی شهرت دارد.

اوکیناوا جایی ست که افراد با انرژی، مثبت اندیشی و سبک زندگی منحصربه فردشان، سال ها زندگی سالم و فعال دارند. نکته جالب این است که بسیاری از این افراد ۹۰ یا ۱۰۰ ساله هنوز هم به صورت روزمره در باغچه شان کار می کنند، به ورزش های سبک می پردازند، با دوستانشان وقت می گذرانند و از زندگی لذت می برند.

گفت وگوهایی از دل زندگی: مصاحبه با کهنسالان ژاپنی

یکی از جذاب ترین بخش های کتاب، مصاحبه هایی است که نویسندگان با افراد مسن این دهکده انجام داده اند. آن ها از ساکنان مسن درباره رازهای زندگی شان پرسیدند؛ اینکه چگونه تغذیه می کنند، چطور ورزش می کنند، چگونه شاد می مانند، و چه نقش هایی در اجتماع دارند.

این مصاحبه ها تنها اطلاعات علمی نیستند، بلکه سرشار از حکمت های زندگی اند. یکی از پاسخ های پرتکرار این سالمندان این بود که داشتن دلیل برای زندگی، همان چیزی است که صبح ها آن ها را از خواب بیدار می کند—همان مفهومی که در زبان ژاپنی با کلمه ی “ایکیگای” بیان می شود.

ایکیگای از نگاه ژاپنی ها: ترکیبی از معنا، هدف و شور زندگی

در این کتاب، نویسندگان توضیح می دهند که “ایکیگای” فقط یک واژه یا ایده انتزاعی نیست. بلکه در فرهنگ ژاپنی، به نوعی نگرش و فلسفه زندگی تبدیل شده که زندگی روزمره افراد را شکل می دهد. ژاپنی ها معتقدند هر فردی باید در زندگی اش دلیلی برای بودن داشته باشد—چه این دلیل تربیت نوه ها باشد، چه نگهداری از باغچه، چه آموزش دیگران یا حتی پختن غذای خانگی.

آن ها باور دارند اگر فردی بتواند کاری را انجام دهد که هم به آن علاقه دارد، هم در آن توانمند است، هم از آن کسب درآمد کند و هم در خدمت دیگران باشد، به ایکیگای خود رسیده است. و دقیقاً همین حالت است که باعث نشاط، سلامت ذهنی، امید به آینده و در نهایت طول عمر بیشتر می شود.

بررسی سبک زندگی سالم ژاپنی ها از زبان خودشان

نویسندگان کتاب، به طور دقیق بررسی می کنند که سبک زندگی مردم اوکیناوا چه ویژگی هایی دارد که باعث شده این منطقه به «بهشت طول عمر» معروف شود. آن ها نکاتی مثل تغذیه ساده اما سالم (مثلاً رژیم غذایی مبتنی بر گیاهان و سبزیجات محلی، کم کالری و با چربی پایین)، فعالیت روزانه ملایم مثل باغبانی، پیاده روی و تای چی، روابط اجتماعی گرم و صمیمانه، و ذهنیت مثبت و هدفمند را جزو کلیدی ترین عوامل می دانند.

مردم اوکیناوا هر روز هدفی برای زندگی دارند. آن ها احساس نمی کنند که بازنشسته شده اند یا عمر مفیدی ندارند؛ برعکس، همچنان فعال اند، در گروه های اجتماعی شرکت می کنند، به دوستان شان سر می زنند، و حس تعلق به جامعه را حفظ می کنند.

ایکیگای، پلی میان طول عمر و رضایت درونی

در نهایت، کتاب «ایکیگای» نه فقط مجموعه ای از داده ها و تجربیات واقعی، بلکه یک دعوت نامه است برای همه ما؛ دعوت به بازاندیشی در سبک زندگی مان، در نگرش مان به کار، هدف، شادمانی، خدمت و معنای زندگی. این کتاب به ما یادآوری می کند که صرفاً زندگی کردن کافی نیست—باید برای چیزی زندگی کنیم.

نویسندگان به خوبی نشان می دهند که ایکیگای همان عنصر جادویی است که می تواند انسان را از زندگی یکنواخت، پراسترس و بی هدف نجات دهد و به سمت زندگی ای پرشور، فعال، معنادار و طولانی هدایت کند.

5/5 - (1 امتیاز)
تصویر تیم تحریریه خودساخته
تیم تحریریه خودساخته

ما در تیم خودساخته تمام تلاشمان را برای آماده سازی بهترین مطالب میکنیم تا شما عزیزان با محتواهای ما بتوانید سواد و دانش خود را بهبود دهید

دوست داری بدونی چطور فروش بیزنیست رو حداقل سه برابر کنی؟!

تیم دکتر کاویانی در یک جلسه مشاوره دو ساعته، فرمول چند برابر کردن فروش با الگوی «هک فروش» رو بهتون آموزش میدن. مهمترین راز بیزینس های پرفروش داشتن ذهنیت هک فروش است.

اینستاگرام خودساخته

روزمرگی های دکتر کاویانی

تلگرام خودساخته

مطالب انگیزشی روزانه

اگه لذت بردی برای دوستات از طریق این دکمه ها بفرست.

همیشه پیگیر آموزش باش

هدایا و رایگان

دیدگاه

در بحث‌‌ پیرامون این مقاله شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دریافت لینک دانلود

آیا می‌خواهید درآمد بیزینس خود را ۳ برابر کنید؟

برای دریافت آموزش رایگان بیزینس پولساز دکتر کاویانی روی دکمه دریافت دوره بزنید