وقتی در یک شغل کسل کننده گیر افتاده ایم ، چه کنیم ؟
هیچ کسی را نمی توانید پیدا بکنید که دوست داشته باشد که کارهای خسته کننده و تکراری بکند . وقتی که شغل شما ترکیبی از ملال آوری و کسل کنندگی و بی تابی باشد ، دیگر می توانیم بگوییم که همه شرایط لازم برای دیوانه کردن شما ، فراهم شده است.در ادامه ویدیویی درباره همین موضوع برای شما آماده کردیم. برای دیدن ویدیو های بیشتر به پیج اینستاگرام خودساخته مراجعه فرمایید.
کسب و کار و شغل دوست نداشتنی
هیچ رنجی بالاتر از این نیست که در سر کارتان ، مدام چشم به ساعت داشته باشید و ببینید که این عقربه ها کی می خواهند جلو بروند و ساعت کاری تان تمام شود و از این زندان ،دوان دوان فرار کنید و باز فردا روز از نو و روزی از نو ! حالا اگر این کسالت ، مقطعی و موقتی بود مثلا شرکت در یک جلسه کاری و یا یک کلاس فوق العاده بود ، تحملش مطمعنا خیلی آسان تر این بود که در یک تله دائمی بیافتید و بخواهید که چندین و چند سال یک کسب و کار و شغل دوست نداشتنی را ادامه دهید .
ذات و خلقت ما انسان ها به گونه ای است که باید کاری را که داریم انجام می دهیم را دوست داشته باشیم تا بتوانیم خودمان را با آن درگیر کنیم و آن را به بهره وری برسانیم . حالا اگر به یک ملالت هر روزه مثل یک شغل کسالت بار و دوست نداشتنی دچار شدیم چه باید بکنیم ؟ در ادامه مطالب ، با ما همراه باشید تا به پاسخ این سوالتان برسید .
دلایل کسل کننده شدن یک شغل چیست؟
دلایل کسل کننده شدن یک شغل ممکن است بسیار متنوع باشند. این دلایل میتوانند به تجربه فرد و شرایط خاص شغلی او بستگی داشته باشند. در ادامه چند دلیل متداول کسل کننده شدن یک شغل آورده شده است:
1. عدم وجود چالش در کار: وقتی که یک شغل تکراری و بیچالش میشود، ممکن است به مرور زمان کسل کننده شود. انجام کارهای یکنواخت و بدون تنوع میتواند احساس خستگی و عدم اشتیاق را به همراه داشته باشد.
2. نداشتن شانس رشد و پیشرفت: وقتی که فرصتهای رشد و پیشرفت در یک شغل محدود است، احساس کسلی و ناامیدی ممکن است به وجود آید. افراد عموماً تمایل دارند در زمینههای مختلف مهارتهای خود را توسعه دهند و در کار خود پیشرفت کنند.
3. محیط کار نامطلوب: محیط کاری نامطلوب، شامل عواملی مانند روابط نامناسب با همکاران یا مدیران، فشارهای زیاد، عدم احترام و عدم توجه به نیازهای کارکنان، میتواند باعث کسلی و نارضایتی شود.
4. عدم تعادل کار-زندگی: وقتی که کار به طور مداوم و بدون استراحت در برنامه زندگی فرد حضور دارد، ممکن است احساس خستگی و کسلی را به همراه داشته باشد. عدم توازن بین کار و زندگی شخصی میتواند باعث ایجاد استرس و ناراحتی شود.
5. عدم تطابق با ارزشها و اهداف شخصی: وقتی که شغل فعلی با ارزشها، اهداف و علاقههای شخصی همخوانی ندارد، احساس کسلی و نارضایتی را به همراه داشته باشد. انجام کاری که باورها و ارزشهای شخصی را نادیده میگیرد، میتواند منجر به کسلی و ناراحتی شود.
6. حجم بالای کار: وقتی که شخص به طور مداوم با حجم بالایی از وظایف و مسئولیتها روبرو است، احتمال آنکه کسل کار شود بیشتر میشود.
این تنها چند مثال از دلایل کسل کننده شدن یک شغل هستند و هر فرد ممکن است تجربهها و دلایل متفاوتی برای کسلی در شغل خود داشته باشد.
شغل های کسل کننده چه شغل هایی هستند؟
شغلهای کسل کننده میتوانند در هر صنعت و شغلی رخ دهند، اما برخی شغلها بیشتر احتمال کسل کاری را دارند. مهم است که توجه داشته باشید که تجربه هر شخص میتواند در مورد کسالت شغلی تفاوت داشته باشد و نیازمندیها و عوامل مورد علاقه هر فرد نیز مختلف است. در خلاصه زیر، تعدادی از شغلهای کسل کننده را ذکر میکنم:
1. کار در خط تولید: کار در یک محیط تکراری و روزمره مانند خط تولید میتواند منجر به کسل کنندگی شود.
2. مدیریت و حسابداری: فعالیتهای مدیریتی و حسابداری ممکن است به دلیل خستگی ذهنی و فشار کاری باعث کسالت شغلی شوند.
3. مراقبت از سلامت: در برخی از حوزههای سلامت مانند پرستاری، مراقبت از سالمت و کار در مراقبت از بیماران ممکن است خسته کننده و زحمتبر باشد.
4. تماس مستقیم با مشتریان: برخی شغلها مثل خدمات مشتریان، تماس مستقیم با مشتریان را در بر میگیرند که میتواند به وجود استرس و احساس خستگی و کسلی این افراد منجر شود.
5. حمل و نقل: برخی شغلهای حمل و نقل مانند رانندگی تکراری و زمانبر هستند که میتواند باعث کسالت شغلی شود.
6. حقوقو دادگستری: کار حقوقدان یا کار در حوزه دادگستری به دلیل فشار کاری بالا و مسئولیتهای قانونی میتواند کسل کننده باشد.
7. تولید محتوا و رسانه: شغلهای مرتبط با تولید محتوا و رسانه از جمله روزنامهنگاری یا ایجاد محتوای دیجیتال ممکن است با شروع مداوم محتوا و فشار زمانی منجر به کسالت شغلی شوند.
این تنها چند مثال است و هر شغل ممکن است برای مخاطب خاصی مسلما کسالت آورده باشد در حالی که برای دیگران جذاب باشد. بهتر است در تعیین جذابیت یک شغل، عوامل متعددی نظیر علاقه شخصی، توانمندیها، مهارتها و ارزشهای فرد نیز مورد بررسی قرار گیرد.
چه کار کنیم که به ما احساس بهتری دست بدهد ؟
وقتی که با تمام وجودتان خودتان را درگیر یک کار کرده باشید ، حس خوبی پیدا می کنید . مثل وقتی که دارید اسکی می کنید یا وقتی که عاشق و شیدای کسی شده اید یا مشغول حل یک مسئله ریاضی هستید . در حین انجام همه این کارها ، حس عالی ای را تجربه می کنید چون که کاملا درگیر آن کار شده اید و دیگر به هیچ چیز دیگری فکر نمی کنید .
در چنین شرایطی هم هست که احتمال موفق شدنتان چه در زمینه یادگیری و چه در زمینه تسلط پیدا کردن بر حرفه مورد نظرتان ، افزایش پیدا می کند . به عبارت دیگر اگر می خواهید که در یک کار باقی بمانید ، باید با تمام جسم و روحتان با آن درگیر شوید . اگر می خواهید در این اوضاع اقتصادی و کاری زنده بمانید ، باید این کسالت و دلزدگی را از خودتان دور کنید .
علت کسالت چیست ؟
علت اصلی کسل شدن در یک کار ، این است که در آن ، حضور کامل نداریم . دقیقا مثل این که جسم و تنمان در یک جا باشد اما قلب و روحمان در جای دیگری باشد . همین باعث می شود که در احساسمان نسبت به کاری که می کنیم ، دچار سر در گمی بشویم و اصلا از آن لذت نبریم .
نقش مدیریت تغییر در خلاصی از کسالت محیط کار
مدیریت تغییر در سازمان نقش مهمی در خلاصی از کسالت محیط کار ایفا میکند. تغییرات در محیط کار میتوانند به عنوان عاملی اصلی در ایجاد کسالت و رضایت کارکنان و تأثیرات آنها بر روی عملکرد سازمان مطرح باشند. در زیر، نقشهایی که مدیریت تغییر در خلاصی از کسالت محیط کار دارد را شرح خواهم داد:
-
- شناسایی نیازها و مشکلات: مدیریت تغییر با بررسی دقیق محیط کار، نیازها و مشکلات موجود را شناسایی میکند. این شناخت دقیق کمک میکند تا تغییرات مورد نیاز در محیط کار و ساختار سازمانی اعمال شده و مشکلات موجود حل شوند.
- برنامهریزی و اعمال تغییر: مدیریت تغییر در این مرحله برنامهریزی دقیقی را برای ایجاد تغییرات مطلوب در محیط کار صورت میدهد. این شامل تعیین اهداف، استراتژیها، منابع لازم و زمانبندی تغییرات است. سپس تغییرات اعمال میشوند و فرآیند اجرا راهاندازی میشود.
- ایجاد ارتباط و اطلاعرسانی: مدیریت تغییر نقش مهمی در برقراری ارتباط و اطلاعرسانی مؤثر با کارکنان دارد. اطمینان از درک صحیح تغییرات توسط اعضای سازمان و اطلاعرسانی مفصل در مورد هدفها، مزایا و نحوه اجرای تغییرات، به کارکنان انگیزه و اعتماد میدهد و آنها را از پیامدهای مثبت تغییرات مطلع میسازد.
- آموزش و ارتقاء مهارتها: مدیریت تغییر میتواند برنامههای آموزشی مناسب را برای افزایش توانمندی و مهارتهای کارکنان در مقابله با تغییرات ایجاد کند. بدین ترتیب، کارکنان در طول فرآیند تغییر بازدهی و عملکرد بهتری از خود ارائه میدهند و در کاهش کسالت محیط کار نقش موثری دارند.
- حمایت و تشویق مشارکت فردی: مدیریت تغییر باید حمایت و تشویق به مشارکت فردی در فرآیند تغییرات را فراهم کند. این شامل گردآوری و بهرهبرداری از ایدههای پولساز و نظرات کارکنان، تشکیل گروههای کاری و کمیتههای تغییر، ایجاد فرصتهای برای اعمال نظرات و پیشنهادات کارکنان و تشویق به تنوع در فردان و گروههای کاری است.
- مانیتورینگ و ارزیابی پیشرفت: مدیریت تغییر باید فرآیند اجرای تغییرات را با دقت مانیتور کند و پیشرفت را ارزیابی کند. این شامل اندازهگیری و پیگیری نتایج و عوارض تغییرات، جمعآوری بازخورد از کارکنان و ارزیابی اثربخشی تغییرات در بهبود کسالت محیط کار است.
- انطباق و تعدیل: مدیریت تغییر باید با توجه به بازخوردها و نتایج ارزیابی، به تعدیل در روند تغییرات و انطباق با نیازها و مشکلات جدید پرداخته و فرآیند ادامه یافتن تغییرات را تضمین کند.
- رهبری و الگویی: مدیریت تغییر باید بهعنوان رهبری و الگویی برای سایر کارکنان عمل کند. این شامل ارائه راهبردها و هدفهای تغییر، نشان دادن تعهد، انگیزه و اعتماد خود به تغییر، و شناسایی و تربیت رهبران جدید است که در روند تغییرات کمک میکنند.
- رفع موانع: مدیریت تغییر باید در روند تغییرات موانع و مشکلات را کشف و رفع کند. این میتواند شامل تغییر فرایندها و سیستمهای سازمانی، حل اختلافات بین اعضای سازمان، و مدیریت ترس و مقاومت در برابر تغییرات باشد.
- ایجاد فرهنگ تغییر: مدیریت تغییر باید به ایجاد یک فرهنگ تغییر در سازمان متمرکز شود. این شامل ایجاد ارزشها و بیانیههای مرتبط با تغییر، ترویج چابکی و انعطافپذیری، تشویق به یادگیری و بهروزرسانی مداوم، و پشتیبانی از افرادی که به تغییرات مثبت میپذیرند، است.
ارتقای رضایت شغلی چیست و چگونه انجام می گیرد؟
ارتقای رضایت شغلی به مجموعهای از فعالیتها و روشهایی گفته میشود که به منظور بهبود و افزایش رضایت کارکنان از شغل خود انجام میشود. این فرایند شامل اقداماتی است که به کارکنان امکان میدهد تا در محیط کار خود رضایت بیشتری داشته باشند و احساس موفقیت در کسب و کار و رضایتمندی از کار خود را تجربه کنند.
برخی از راهکارهای ارتقای رضایت شغلی عبارتند از:
1. ارتقای محیط کار: ایجاد یک محیط کار مثبت و سازنده، ارتقای ارتباطات داخلی و همکاری بین اعضای تیم، ارائه فرصتهای آموزش و رشد شغلی، و ارزیابی عادلانه عملکرد کارکنان.
2. تعادل کار-زندگی: ایجاد تعادل مناسب بین زمان و انرژیی که کارکنان به کار اختصاص میدهند و زمان و انرژیی که به زندگی شخصی خود اختصاص میدهند. این شامل ارائه امکاناتی مانند ترتیبات کار انعطافپذیر، مرخصیهای معقول و حمایت از تعطیلات و تعطیلات رسمی است.
3. شناخت و توسعه مهارتها: ارائه فرصتهای آموزش و رشد شغلی به کارکنان، تشویق آنها به یادگیری مهارتهای جدید و توسعه تخصصهای خود.
4. ارتقای رهبری: توسعه مهارتهای مدیریت تیم و رهبری در مدیران و ارائه راهنمایی و حمایت مناسب برای کارکنان.
5. ارتقای پاداش و تشویق: ارائه پاداشهای مناسب و تشویق کارکنان به عملکرد برتر و ارائه فرصتهای پیشرفت و پیشرفت شغلی.
6. شناخت نیازهای کارکنان: بررسی نیازها و انتظارات کارکنان و تلاش برای برآورده کردن آنها.
7. ارتقای ارتباطات سازمانی: ارتقای ارتباطات داخلی و بین اعضای سازمان، ارتقای فرهنگ سازمانی و ایجاد فضایی برای ارتباط باز و شفاف.
این تنها چند راهکار ارتقای رضایت شغلی هستند و هر سازمان ممکن است نیازهای خاص خود را داشته باشد. برای انجام این فرایند، معمولاً مدیران و تیمهای منابع انسانی با همکاری کارکنان و مشاوران متخصص در این زمینه همکاری میکنند.
خودتان را در کارتان غرق کنید !
اولین قدمی که می توانید برای کسل نبودن بر سر کارتان بردارید ، این است که دست از کسل بودن بردارید ! لابد الان یک پوزخند بر گوشه لب هایتان نشسته است و تصمیم گرفته اید که صفحه مربوط به این سایت را ببندید و به سراغ یک مقاله دیگر بروید . اما یک لحظه دست نگه دارید ! من الان کاملا این را جدی و حساب شده گفتم . چرا توانایی های خودتان را برای کنترل کردن شرایط ، دست کم می گیرید ؟
وقتی که سر شغل خودتان که هر روز بر سر کار آن حاضر می شوید ، احساس کسالت می کنید ، یعنی این که هیچ چیزی در آن کار نمی بینید که مورد علاقه شما باشد و بتواند جذبتان کند . خب ! حالا بیایید زاویه نگاهمان را کمی تغییر بدهیم و از جهت دیگری به این موضوع نگاه کنیم .
نظر شخصی خود من این است که هیچ کاری ذاتا کسل کننده نیست . اگر در کتاب های لغت ، معنی کلمه ” کسالت ” را جستجو بکنید ، می بینید که کسالت عبارت است از ” حالتی از خستگی و بی قراری که در اثر نبود علاقه به کاری یا چیزی به وجود می آید ” . بنابراین می بینید که هیچ چیزی و یا هیچ کاری در ذات خودش ، خسته کننده نیست ؛ بلکه به خاطر علاقه نداشتن به آن کار است که آن عمل ، برایش کسل کننده و ملالت بار می شود . در حالی که همین کار ، ممکن است که برای فرد دیگری ، جذاب و دوست داشتنی باشد .
بنابراین یکی از راه های رها شدن از این احساس کسلی ، این است که در خودتان یا محیطتان تغییری به وجود آورید که بتوانید از اوقات کاریتان لذت ببرید . اگر شما بتوانید کارتان را درک بکنید و بر آن مسلط بشوید ، خواه نا خواه به آن علاقه مند می شوید و قدرتی را به وجودتان می دهد که بتوانید با تمام وجود خودتان را غرق در کارتان بکنید . سعی کنید که آن مکان و یا اشخاص برایتان جالب شوند و کنجکاویتان برای شناخت آن ها و کنکاش در آن ها ، تحریک شود .
تعیین اهداف جدید
هنگامی که شما درگیر یک شغل کسل کننده هستید، تعیین اهداف جدید میتواند به شما کمک کند تا انگیزه و انگیزه خود را بهبود بخشیده و از روحیه خود در محیط کار بهرهبرداری کنید. تعیین اهداف جدید میتواند به شما کمک کند تا:
1. روحیه و انگیزه خود را افزایش دهید: هنگامی که شما اهداف جدیدی برای خود تعیین میکنید، شما به خود امیدوار میشوید و انگیزه بیشتری برای کار کردن پیدا میکنید. این اهداف میتوانند شامل بهبود مهارتهای خود، ارتقاء درجه شغلی یا حتی تغییر شغلی باشند.
2. تمرکز خود را بهبود بخشیده و از رویاهایتان پیروی کنید: تعیین اهداف جدید به شما کمک میکند تا تمرکز خود را بر روی آنچه که واقعاً میخواهید، تمرکز کنید. این به شما امکان میدهد تا به رویاها و آرزوهایتان پیروی کنید و به سمت آنها حرکت کنید.
3. رشد و توسعه شغلی خود را تسریع کنید: با تعیین اهداف جدید، شما میتوانید برنامهریزی کنید و به سمت رشد و توسعه شغلی خود حرکت کنید. میتوانید مهارتهای جدیدی را یاد بگیرید، دورههای آموزشی بگذرانید یا حتی به دنبال فرصتهای شغلی جدید بگردید.
4. احساس رضایت و خوشبختی بیشتری داشته باشید: هنگامی که شما به اهداف خود نزدیک میشوید و پیشرفت میکنید، احساس رضایت و خوشبختی بیشتری خواهید داشت. این میتواند به شما انگیزه بیشتری برای ادامه کار بدهد و از شغل کسل کننده خود رهایی بخشد.
بنابراین، تعیین اهداف جدید میتواند به شما کمک کند تا از شغل کسل کننده خود رهایی یابید و انگیزه و انگیزه خود را بهبود بخشیده و به سمت رشد کسب و کار و توسعه شغلی خود حرکت کنید.
ارتقا مهارت ها
ارتقا مهارتها در خلاصی از یک شغل کسل کننده نقش بسیار مهمی دارد. با افزایش راندمان کاری و مهارتها، شما قادر خواهید بود وظایف جدید و چالشبرانگیزتری را در شغل خود به عهده بگیرید. این به شما امکان میدهد تا از روزمرگی و روتینی که ممکن است در شغل کنونیتان وجود داشته باشد، فرار کنید.
با ارتقا مهارتها، شما میتوانید به عنوان یک منبع ارزشمند برای سازمان خود تلقی شوید. این به شما فرصت میدهد تا در تیمهای جدیدی شرکت کنید، پروژههای جدید را برعهده بگیرید و به عنوان یک رهبر در سازمان خود شناخته شوید. این تجربههای جدید و مسئولیتهای بیشتر میتوانند شغل شما را جذابتر و پرمحتوا کنند.
علاوه بر این، ارتقا مهارتها میتواند به شما امکان دهد تا در صنعت خود رقابتیتر شوید. با بهروز بودن با آخرین تکنولوژیها و روشهای کاری، شما میتوانید بهترین راهکارها را برای مسائل و چالشهای شغلی پیدا کنید. این به شما امکان میدهد تا به عنوان یک کارشناس مطرح شوید و به سرعت در صنعت خود پیشرفت کنید.
بنابراین، ارتقا مهارتها میتواند به شما کمک کند تا از یک شغل کسل کننده فرار کنید و به یک شغل پرانرژی و پرمحتوا تبدیل شوید. با افزایش مهارتها، شما میتوانید به عنوان یک فرد موفقتر و رضایتمندتر در محیط کاری خود به رشد و پیشرفت بپردازید.
یافتن شغل مورد علاقه
یافتن شغل مورد علاقه بسیار مهم است زیرا زمانی که در یک شغل کسل کننده قرار دارید، انگیزه و احساس رضایت کاری کاهش مییابد. برعکس، شغلی که به شما لذت و انگیزه میدهد،مثل شغل های زودبازده میتواند روزهایتان را پر از انرژی و شادابی کند. برای یافتن شغل مورد علاقه، میتوانید اقدامات زیر را انجام دهید:
1. خودآگاهی: ابتدا باید خودتان را بهتر بشناسید. بررسی کنید که چه مهارتها، علاقهها و ارزشهایی در داخلتان وجود دارد. این میتواند به شما کمک کند تا شغلی را پیدا کنید که با شخصیت و اهدافتان همخوانی داشته باشد.
2. تحقیق: از منابع مختلف مانند اینترنت، کتابها و مشاوران شغلی استفاده کنید تا درباره شغلهای مختلف اطلاعات بیشتری کسب کنید. بررسی کنید که چه نوع مهارتها و تخصصهایی برای هر شغل لازم است و آیا این مهارتها با شما سازگار هستند یا خیر.
3. تجربه کاری: اگر امکانش را دارید، تجربه کاری در شغلهای مختلف را تجربه کنید. این به شما کمک میکند تا بهتر بفهمید که آیا یک شغل خاص برای شما مناسب است یا خیر.
4. مشاوره شغلی: مشاوران شغلی میتوانند به شما در یافتن شغل مورد علاقه کمک کنند. آنها میتوانند با شما در مورد توانمندیها، علاقهها و اهدافتان صحبت کنند و راهنماییهای لازم را ارائه دهند.
5. شبکهسازی: با افرادی که در حوزههای مختلف فعالیت میکنند، صحبت کنید و از تجربیات آنها استفاده کنید. این افراد میتوانند به شما در یافتن شغل مورد علاقه کمک کنند و احتمالاً در آینده به شما فرصتهای شغلی مناسب را معرفی کنند.
با انجام این مراحل و تلاش مداوم، شما میتوانید شغلی را پیدا کنید که به شما لذت و انگیزه بیشتری بدهد و از شغل کسل کنندهای که در حال حاضر دارید، فرار کنید و حتی در آن پیشرفت کنید و ارتقای شغلی بگیرید.
چه کار کنیم که کنجکاوی مان تحریک شود ؟
برای این که بتوانید با کنجکاوی بیشتری در کاری درگیر بشوید ، باید به آن صدای درونی که دائما در مغزتان غر می زند که ” کار من خیلی کسل کننده است ! ” گوش ندهید و سعی کنید که از زاویه دیگری به شغلتان نگاه کنید و چیزهای جالبی را در آن پیدا کنید .
فرض کنید که رئیستان آمده و دارد با آب و تاب در مورد یک روش جدید بسته بندی محصولات صحبت می کند . دائم لب هایتان را آویزان نکنید و بگویید ” ای وای چقدر حرف های خسته کننده ای می زند ” . اگر تصمیم گرفته اید که کاری کنید که دیگر شغلتان برایتان کسل کننده نباشد و بخواهید خودتان را در آن غرق کنید ، باید این بار که در چنین موقعیتی قرار گرفتید ، از خودتان بپرسید که ” چه چیزی باعث شده که رئیستان انقدر روی این موضوع با هیجان تاکید کند ؟ ” یا این که ” آیا واقعا این روش جدید ، به من در انجام کارها کمک می کند و آن را برایم آسان تر می کند ؟ ” حتی اجازه دارید که این بار کمی بدبینی یه خرج بدهید و بپرسید : ” نمی دانم آیا واقعا این روش ، بهتر از روش قبلیه یا این که باز هم یک ایده به درد نخور دیگر است ؟! ” چگونه راندمان کاری خود را افزایش دهیم ؟.
تقریبا همه جملاتی که با چرا و چطور و آیا واقعا و نمی دانم آیا شروع می شوند ، کنجکاوی شما را تحریک خواهند کرد . چون حداقلش این که در این کار خسته کننده ، دارید با این پرسش ها کاری می کنید که کمی برایتان جذاب تر و غیر قابل پیش بینی تر به نظر برسد . منظورم این نیست که با این کار ، صد در صد عاشق شغلتان می شوید و احساستان از زمین تا آسمان نسبت به ان عوض می شود ! اما به شما توصیه می کنم که نه تنها در کار ، بلکه در طول زندگی هم هر وقت احساس کردید که چیزی یا کاری برایتان ملالت بار شده است ، سعی کنید کمی در آن کند و کاو کنید و با دید کنجکاوانه ای به آن نگاه کنید .
اما اگر دیدید که این راهکار هم برایتان جواب نداد ، آن وقت :
شغلتان را ترک کنید
خب ! حالا که با هیچ ترفندی ، احساستان نسبت به کارتان تغییر نکرد ، وقت آن رسیده است که از شغلتان ، استعفا بدهید . البته این تلاشتان باید واقعی و صادقانه و از سر صبر بوده باشد . آن وقت اگر دیدید که در زمینه غرق کردن خودتان در کارتان موفق نشده اید ، باید این بار برای پیدا کردن یک شغل جدید ، از خودتان کنجکاوی به خرج بدهید و دنبال کار دیگری بگردید .
یک خاطره
بگذارید در این جا برایتان خاطره ای را تعریف کنم . دوستی داشتم که رئیس یک شرکت بود . او با وجود درآمد نسبتا خوبی که داشت اما باز هم از شغلش راضی نبود و احساس کسالت می کرد و هر جور که سعی می کرد از زاویه دیگری به شغلش نگاه کند ، موفق نمی شد . حقیقتش این بود که دانش و مهارت او ، بیش از میزان نیاز شغلش بود و همکارانش هم زیاد اهل کارهای گروهی نبودند و هیچ جایی برای افکار بلند پروازانه او وجود نداشت . بنابراین مثل پرنده ای اسیر ، گوشه ای کز کرده بود و نه توان این را داشت که از زاویه دیگری به شغلش نگاه کند و نه این که دیگر حوصله ای برایش باقی مانده بود که به دنبال شغل دیگری بگردد . آن کسالت به اندازه ای در وجودش ریشه دوانده بود که کاملا زمینگیر شده بود .
نتیجه گیری
اما وقتی که کمی با خودش جدی فکر کرد که می تواند شغل دیگری داشته باشد که از ثانیه به ثانیه اش لذت ببرد و روحش را غنی کند ، کم کم از این لاک کسالت بارش خارج شد و در عرض چند ماه ، از آن جایی که دقیقا می دانست که چه می خواهد و با توجه به روحیه اش ، چه شغلی برای او مناسب است ، رزومه کاری اش را به روز رسانی کرد و خیلی سریع ، یک شغل چالش برانگیز که روحیه پر جنب و جوش او را ارضا می کرد را پیدا کرد و آن احساس رضایت مندی ای را که به دنبالش بود را به دست آورد .
شما هم اگر با تمام وجودتان برای تغییر شرایط کاریتان و طرز دیدتان نسبت به آن تلاش کردید اما فایده ای نداشت ، در برزخ نمانید و خیلی سریع دست به کار شوید تا کاری را پیدا کنید که از آن لذت می برید .
سوالات متداول
-
چرا بعضی شغلها کسل کننده هستند؟
عللی مانند عدم چالش، محدودیتهای روتینی، عدم رضایت از محیط کار و عدم ارتباط معنادار میتوانند شغلها را کسلکننده کنند.
-
چطور میتوان از کسالت شغلی خود خلاص شد؟
تغییر در روش انجام کار، یادگیری مهارتهای جدید، تغییر محیط کار و ایجاد هدفهای مشوقبخش میتواند به شما در خلاصی از کسالت شغلی کمک کند.
-
چگونه میتوان روحیه و انگیزه در شغل کسالت کننده حفظ شود؟
تغییر فرمولاسیون و تنوع در فعالیتها، تعیین اهداف کوتاهمدت و بلندمدت، همکاری با دیگران و ایجاد شبکههای ارتباطی، و توسعه مهارتهای شغلی میتواند به حفظ روحیه و انگیزه در شغل کمک کند.
-
چطور میتوان محیط کار را جذابتر کرد؟
ارتقاء فرهنگ سازمانی، ایجاد امکانات و فضاهای کاری مناسب، ارائه فرصتهای رشد و توسعه شغلی، تشویق به همکاری و تعامل، و تنظیم فعالیتها و وظایف بهگونهای که چالشبرانگیز و جذاب باشند میتواند شاد بودن در محیط کار را جذابتر کند.