خروج از دایره امن را به سبک رهبران بزرگ انجام بدهید
دایره امن، منطقه امن ذهنی یا دایره راحتی چیزی است که همه افراد علاقهمند به توسعه فردی با آن آشنا هستند. اگر در این وبسایت هستید، یعنی شما هم به پیشرفت و موفقیتتان اهمیت میدهید. یکی از مهمترین گامهایی که باید در این راه بردارید هم خروج از دایره امن است اینجا به شما یاد خواهیم داد چطور به سبک رهبران بزرگ، دایره امنتان را بشکنید و درهای جدید دنیای موفقیت را کشف کنید.
بیایید از همین ابتدا جواب سوال اصلی را بدهیم: دایره امن چیز بدی است؟ به هیچ وجه! دایره امن برای همه ما خوب است. رویههای فکری و عملی که نمیگذارند هرروز استرس داشته باشیم و کارهای روزمره را سادهتر میکنند. دایره امن همان چیزی است که میگذارد بدون نگرانی و برنامهریزیهای پیچیده و طولانی، وظایف روزمره را انجام بدهیم. اما همه دایرههای امن در کنار فوایدشان، مضرات و هزینههایی هم دارند. به همین خاطر اگر میخواهیم زندگی متفاوتی داشته باشیم، باید دایره امن خودمان را داشته باشیم و بخشهایی که در راستای اهدافمان نیست را کنار بگذاریم. بنابراین خروج از دایره امن به یکی از پیششرطهای دستیابی به اهداف تبدیل میشود.
دایره امن چیست؟
پیشنهاد روانشناسان برای مواجهه با دایره امن، دو چیز است: یا از آن خارج شوید یا آن را گسترش دهید. فرقی نمیکند کدامیک از اینها را انتخاب کنید؛ اول باید بدانید دایره امن چیست. واژهنامه آکسفورد دایره امن را اینطور تعریف کرده است: «موقعیتی که فرد در آن احساس آسایش یا امنیت میکند.» تعریف دیگرش هم میتواند اینطور باشد: «یک روش کار جاافتاده که مستلزم کمترین تلاش است و بازدهی مشخص و قابل انتظاری دارد.»
وقتی به زندگی خودتان نگاه کنید، خیلی راحت میتوانید موقعیتهایی که در این دو تعریف میگنجند را پیدا کنید. موقعیتهایی که در آنها احساس راحتی میکنید؛ مثل زمانهایی که با خانواده و دوستان میگذرانید یا به فعالیتهای موردعلاقهتان میپردازید. رویههایی جاافتاده هم آن دسته از فعالیتهای شغلیتان است که بدون استرس و چالش انجامشان میدهید. فرقی نمیکند حسابدار باشید یا در کارخانه کار کنید؛ این رویهها کمک میکنند شغلتان را بدون استرس و تقریبا اتوماتیک انجام بدهید.
در واقع دایره امن آن محدوده رفتاری است که بیشترین زمان را در آن سپری میکنیم. محدودهای که رفتارهایمان را در قالب روتین و الگوی خاصی قرار میدهد. الگوهایی که استرس و رویارویی با ریسک و چالش را به حداقل میرسانند. به همین خاطر خروج از دایره امن معمولا بهمعنای رویایی با چالشهای بزرگتر است.
چرا باید دایره امنتان را بشکنید؟
همانطور که از تعاریف بالا مشخص است، انسانها دایره امن را برای رسیدن به احساس راحتی و امنیت ایجاد میکنند. اما در بلندمدت همین عادات منجر به نارضایتی و حتی سرخوردگی میشوند. بهخصوص برای کسانی که چیزهای بیشتری از زندگیشان میخواهند و رویاهای محققنشده دارند. پس اگر دنبال توسعه فردی، معانی جدید در زندگی و کسب موفقیت هستید، باید:
- دایره امن خودتان را شناسایی کنید و
- بپرسید در خدمت اهداف و خواستههایتان هست یا نه.
اما شناسایی دایره امن کار سادهای نیست. چون برایمان آشناست، به آن عادت داریم و فکر میکنیم بخشی از هویت ماست. اما باید بدانید دایره امنی که حداقل بررسی نشده باشد، میتواند زندگی و رویاهایتان را نابود کند. بگذارید بحث را با یک مثال پیش ببریم. کارمندی را تصور کنید که هرروز سرکار میرود و وظایفش را به بهترین شکل انجام میدهد. طبیعتا بعد از مدتی پیشنهاد ترفیع میگیرد اما این پیشنهاد را رد میکند! چون از حرف زدن در جمع میترسد. این کارمند اگر دوست دارد پیشرفت کند و به آرزوهایش برسد، باید از دایره امن خودش خارج بشود و خودش را با چالش سخنرانی در جمع روبرو کند.
بیایید فرض کنیم این کارمند عزیز گام اول خروج از دایره امن یعنی شناسایی دایره امن را برداشته است. بعد از آن باید «هزینه فایده» کند. یعنی هزینهها و فایدههای دایره امن خودش را با هم مقایسه کند. اگر متوجه شد هزینهها از فایدهها بیشتر است، گام بعدی بررسی هزینههای و فایدههای خروج از دایره امن است. باید ببیند سخنرانی در جمع چه آسیبی به او میزند. و اگر موفق شد اینکار را انجام بدهید، آسیبها تداوم خواهند داشت یا بعد از مدتی از بین میروند و جایشان را به چیزهای بهتر میدهند؟
فقط کافیست چند دقیقه خودتان را جای این کارمند شایسته ترفیع بگذارید. شکستن دایره امن قطعا سخت است اما بینهایت لذتبخش است. یکروز صبح وقتی در آینه به خودتان نگاه میکنید، مسیرهای روشنتری پیش رویتان قرار دارد. انگار استعدادی که سالها خاک میخورده را کشف کرده باشید.
موانع خروج از دایره امن را شناسایی کنید
بعد از شناسایی دایره امن و هزینه/فایده، باید دنبال موانع باشید. چه چیزهایی شما را از پا گذاشتن در این مسیر منصرف میکنند؟ هر کدام از ما دایره امن منحصربهفرد خودمان را داریم و بنابراین موانع پیش رویمان نیز با هم فرق دارد. اما ماهیت اکثرشان با هم یکسان است.
اگر بخواهیم موانع شکستن دایره امن را به چند دسته تقسیم کنیم، موارد زیر رایجترین آنها خواهد بود:
- چالش شایستگی – اگر موفق نشوم چه؟ اصلا نمیدانم چطور اینکار را انجام بدهم؛ اگر کارم ناتمام بماند چه؟
- سندرم ایمپاستر – همه میفهمند خودم هم نمیدانم چهکار میکنم؛ تصمیمم را جی نخواهند گرفت.
- رویارویی با هویت – نباید عاداتم را ترک کنم چون دیگر خودم نخواهم بود؛ من این آدم جدید نیستم؛ هویتم را از دست خواهم داد.
- ترس از نتیجه – انجام دادنش سخت است؛ هزینههایش زیاد است.
- ناامیدی و درماندگی – چرا باید چنین کاری کنم؟
- دوست داشته شدن – اگر دیگر اینطور نباشم، دیگران دوستم نخواهند داشت؛ تغییر محبوبیتم را از من میگیرد.
- وابستگی به عادات – الان کارم خیلی راحت است؛ ترک عادت سخت است و هزینههای زیادی دارد.
چالشهای شکستن دایره امن تنوع زیادی دارند. در واقع هر چیزی که خارج از دایره امن با آن مواجه میشوید، میتواند چالش جدیدتان باشد. تنها راه درست مقابله با این چالشها این است که ماهیتشان را درست درک کنید.
دوازده گام تا خروج از دایره امن به سبک رهبران بزرگ
اما درک چالشها فقط یکی از گامهاست. غلبه بر این چالشها از همه مهمتر است. مغز ما از وقایع اطرافمان داستانهایی میسازد که همیشه منطبق بر واقعیت نیستند. همه ما هم از این دست داستانها داریم؛ من نمیتوانم آواز بخوانم، نمیتوانم در جمع صحبت کنم، نمیتوانم استعفا بدهم. اغلب این داستانها حقیقت ندارند یا با صرف کمی تلاش، حقیقتشان را از دست میدهند.
همین داستانهای محدودکننده هستند که خروج از دایره امن را دشوار میکند. رهبران بزرگ قبل از هر کاری این داستانها را از مغزشان پاک میکنند. پس قبل از عملیاتی کردن این دوازده گام، داستانهای محدودکننده خودتان را پیدا کنید و غلط بودنشان را به خودتان ثابت کنید.
۱- این یک سفر است
تغییر رفتار دشوار است و به کار مداوم نیاز دارد. وقتی در این مسیر پا میگذارید، مقصد دور به نظر میرسد. همواره به خودتان یادآوری کنید سفری را آغاز کردید که مقصدش انتخاب خودتان است.
البته اینکار با حمایت سادهتر میشود. وقتی رفتارهای موثر را یاد میگیرید و برمبنای آنها اقدام میکنید، برخورداری از حمایت خیلی مهم است. اول خودتان از خودتان حمایت کنید؛ شکستهایتان را بزرگ نکنید و به دستاوردهایتان (هرچند کوچک) اهمیت بدهید. حمایت دیگران هم به همین اندازه مهم است.
۲- زود شروع کنید
عادات و رفتارهای بد هرچه قدیمیتر باشند، درست کردن و ترکشان سختتر میشود. حتی رهبران بزرگ هم گاهی نمیتوانند عادات بد قدیمی را ترک کنند. زود شروع کنید و برای ترک این عادات، کمک حرفهای بگیرید.
مشاوران توسعه فردی و پکیجهای آموزشی به شما کمک خواهد کرد، هم عادات بد را به موقع شناسایی کنید و هم بهترین و موثرترین روش برای ترکشان را یاد بگیرید.
۳- چالش پیش رویتان را بشناسید
چرا خروج از دایره امن برایتان دشوار است؟ به این سوال صادقانه جواب بدهید. فقط در این صورت است که موانع را پیدا خواهید کرد. موانعی که نمیگذارند بیرون از دایره امن، احساس راحتی داشته باشید.
۴- علت تلاشهایتان و زیانهایش را فراموش نکنید
یک لیست مزایا و زیانهای ترک دایره امن و عادات و رفتارهای جاافتاده تهیه کنید. از خودتان بپرسید اگر اینکار را نکنید چه اتفاقی برایتان میافتد؟ اگر اینکار را بکنید و شکست بخورید، چه چیزهایی را از دست خواهید دارد آن کارمند را به خاطر دارید؛ اگر آن کارمند هیچوقت با ترس سخنرانی در جمع مواجه نشود، چه چیزهایی را از دست میدهد؟ اگر با این ترس مواجه بشود و ترفیع را بپذیرد، چه چیزهایی را از دست خواهد داد؟
نتایج تحقیقات روانشناسی نشان داده افراد معمولا درباره عواقب منفی شکستهایشان اغراق میکنند. شما در این دام نیفتید؛ عواقب شکست را در ذهنتان بزرگ نکنید. درباره زیانهای شکست در این مسیر صادق باشید تا بتوانید درست عمل کنید.
۵- تکنیک پیش از مرگ را به کار ببرید
تکنیک پیش از مرگ یک تمرین فکری است که خروج از دایره امن را سادهتر میکند. در این تمرین تصور میکنید اینکار را انجام دادهاید، تمام شده و خیلی بد پیش رفته؛ سپس از خودتان میپرسد کجای کار را اشتباه کردید؟ این فرایندی ایدهآل برای روایت داستان شکست است که روی عوامل دخیل در شکست تمرکز میکند. تکنیک پیش از مرگ کمک میکند لیستی از نگرانیهایتان تهیه کنید و خودتان را برایشان آماده کنید.
۶- برنامهریزی کنید
آمادهسازی، کنترل را به دست شما میدهد و کنترل اضطرابآوری موقعیتهای مختلف را کاهش میدهد. بنابراین هرچه بهتر آماده شده باشید، راحتتر خواهید بود. هم برای نحوه انجام کار و هم برای مواجهه با موانع برنامهریزی کنید.
به همان مثال کارمند عزیزمان برمیگردیم. این کارمند اگر بخواهد برای اولین بار در جمع سخنرانی کند، ابتدا باید متن سخنرانی را آماده کند. مطمئن شوید بهترین سخنرانی در سطح خودتان را آماده کردید و کاملا رویش تسلط دارید. سپس خودتان را برای ترس سخنرانی آماده کنید. واکنشهای دیگران و خودتان را با کسی که بهش اعتماد دارید، مرور کنید. خودتان را برای واکنشهای منفی آماده کنید.
۷- تحلیل بعد از تلاش را فراموش نکنید
بعد از هربار تلاش برای شکستن دایره امن و عادات بد، خودتان و موقعیت را تحلیل کنید. برای اینکار وقت بگذارید تا به خوبی بفهمید کجای کارتان درست پیش رفته و کجایش غلط. برای آن قسمتهایی که نتیجه خوب نداشته، برنامهریزی کنید تا دفعه بعد بهتر انجامشان بدهید. همانطور که قبلا گفتیم برنامهریزی برای مواجهه با چالشها، رویارویی با آنها را سادهتر میکند.
۸- حمایت بگیرید
برخورداری از حمایت یکی از مهمترین ابعاد خروج از دایره امن است. حمایتگران به شما کمک میکنند پا از دنیای خود فراتر ببرید و در تاریکترین لحظات، نکات مثبت شکست را ببینید. در کنار اینها راهنماییتان هم میکنند. حتی میتوانند به شما کمک کنند بهتر با چالشها مواجه شوید.
مثلا اگر کارمند عزیز ما در جمع همکارانش یک دوست صمیمی داشته باشد، خیلی راحتتر میتواند با ترس از سخنرانی مواجه بشود. کافیست از او بخواهد قبل از بقیه نظر صادقانهاش را در جمع مطرح کند. این نظر عاری از بغض و خشم به اعتمادبهنفس کارمند کمک زیادی خواهد کرد.
۹- موفقیت را جشن بگیرید
شکستن دایره امن شجاعت میخواهد. شجاعتی که باید به رسمیت شناخته بشود و مورد تقدیر قرار بگیرد. اکثر مردم دایره امن را به عنوان یک نقطه ضعف میبینند. به همین خاطر خروج از آن در نظرشان اقدام مهمی نیست. اینها به خودشان میگویند «خیلی قبلتر از اینها باید اینکار را میکردم.» این کاملا غلط است.
موفقیت خودتان را دست کم نگیرید. برای موفقیتها و دستاوردهایتان خوشحال باشید. فقط در این صورت است که میتوانید مسیر موفقیت را بدون خستگی ادامه بدهید.
۱۰- تمرین کنید
از شنیدن این توصیه رهبران بزرگ خوشحال نخواهید شد. بهترین راه برای احساس راحتی در دنیای بیرون دایره امن، قرار گرفتن در معرض آن است. اگر خوب و درست تمرین کنید، اینکار برایتان به روتین تبدیل میشود و اضطراب کمتری ایجاد میکند.
تمرین خوب هم نیازمند برنامهریزی است. همانطور که در بالا گفتیم خودتان را آماده کنید و از هر فرصتی برای برنامهریزی برای آینده استفاده کنید.
۱۱- به احساساتتان احترام بگذارید
همه ما عاطفه و احساس داریم. احساساتی که واقعی هستند و تاثیر زیادی روی رفتارها و عملکرد ما دارند. هرچقدر هم که این احساسات مانع کارتان باشند، دربارهشان احساس بدی نداشته باشید. بهجای خودخوری و سرزنش، روی نحوه کنترل احساسات تمرکز کنید. وقتی روش کنترل احساسات در شرایط مختلف را یاد بگیرید، گذشتن از موانع بیرون از دایره امن برایتان سادهتر خواهد شد.
۱۲- دشواری کارتان را بپذیرید
بعضی کارها ذاتا سخت است. فرقی نمیکند چقدر تلاش میکنید یا چقدر خوب عمل میکنید. در مواجهه با این سختی به خودتان یادآوری کنید چرا خروج از دایره امن برایتان مهم است و چرا در این مسیر قدم گذاشتید. این یادآوری، دشواری مسیر را برایتان سادهتر خواهد کرد.
همین حالا از دایره امنتان خارج شوید
هرچه بیشتر در دایره امن بمانید، خروج از آن دشوارتر خواهد شد. داستانهای ذهنی که درباره خودتان ساختید، هرروز قویتر میشوند. پس همین حالا با گامهای هرچند کوچک، خروج از دایره امن (یا حداقل تمرین برای خروج) را شروع کنید.
مشاوره حرفهای در این مسیر کمک زیادی به شما میکند. مشاور شغلی، بستههای آموزشی و همین مقالاتی که در این سایت میخوانید، منبع کمکی هستند و میتوانند کارتان را سادهتر کنند.
نکته آخر اینکه دایره امن فقط محدود به دنیای شغلی و حرفهای نمیشود. دایره امن شما میتواند رفتارهای روزمره و عادات اخلاقی شما هم باشد. به روابط سمی وابسته هستید، قدرت نه گفتن ندارید، دایره روابط محدودی دارید و کلی موارد دیگر میتواند دایره امن شما باشد. راه خروج از این نوع دایره امن فکری و عاطفی هم همین مواردی است که در بالا خواندید.
یک پاسخ
سلام .به نظر من کتابچه چه کسی پنیر مرا جا به جا کرد بهترین توضیح در این رابطه است .