نام کتاب : استثنائی
نویسنده : دنیل اِم. کَبل (Daniel M. Cable)
سال انتشار: ۲۰۲۰
خلاصه کتاب
کتاب «استثنائی» که در سال ۲۰۲۰ به چاپ رسیده، به شما نشان میدهد که چگونه میتواند نقاط قوت خود را کشف کنید و بر اساس آنها به بهترین نسخه از خودتان تبدیل شوید. با ایجاد یک حلقه شخصی برجسته از زندگی خود، شما یاد خواهید گرفت که چگونه استعدادهایتان را شناسایی کنید، اعتمادبهنفستان را افزایش دهید و پتانسیل کامل خود را در محل کار و خانه بازیابید.
میکروی شماره یک
چگونه میتوانید به فرد بهتری تبدیل شوید؟
آیا از خودتان انتقاد میکنید، فقط به این دلیل که این بهترین راه برای بهتر شدن در کارهاست؟ آیا انرژی زیادی را صرف تلاش برای اصلاح کارهایی که بهخوبی قادر به انجام آن نیستید، میکنید؟
خب. چگونه میتوانید رویکرد خود را تغییر دهید؟ چگونه قادر خواهید بود بهجای تمرکز بر روی محدودیتهایتان بر روی نقاط قوت خود تمرکز کنید؟
در این کتاب، پاسخهای بسیاری به این سؤالات دادهشده است. نویسنده، ابتدا به شما نشان میدهد که چرا بازخورد مثبت بسیار توانمندتر از انتقاد از خود است. سپس، به شما یاد خواهد داد چگونه یک حلقه شخصی برجسته از زندگیتان برای کشف نقاط قوت منحصربهفردتان بسازید؛ و درنهایت، توضیح خواهد داد که چگونه از این نقاط قوت برای تبدیلشدن به بهترین نسخه خود استفاده کنید.
در این میکرولِرن به چنین پرسشهایی، پاسخ داده میشود:
- چرا تعریف کردن از خود، ممکن است احساسی بسیار ناخوشایند باشد؟
- چگونه عنوان شغلی شما میتواند به شما قدرت بدهد؟
- چرا باید قبل از مرگتان، ستایش و قدردانی از خودتان را بشنوید؟
میکروی شماره دو
برای تبدیلشدن به بهترین نسخه از خودتان، باید بر روی نقاط قوتتان کارکنید.
تصور کنید میتوانید هرروز صبح تلویزیون را روشن کرده و بهترین لحظات هفته گذشته خود را تماشا کنید. شاید یک سخنرانی عالی که در محل کار خود ارائه دادهاید را دوباره پخشکنید؛ شاید بتوانید نگاهی اجمالی به کمک کردنتان به همسایه در هفته پیش داشته باشید؛ در این شرایط مهربانترین، الهامبخشترین و پربازدهترین تصویر از خودتان را تجربه خواهید کرد، آیا این حس شگفتانگیزی در شما ایجاد نمیکند؟
متأسفانه، تنها درصورتیکه یک ورزشکار فوق ستاره باشید، بهترین تصویر از شما در تلویزیون پخش خواهد شد؛ اما درصورتیکه همانند اکثر مردم دیگر یک فرد معمولی باشید، کلیپهایی که در ذهن شما پخش میشود، بیشتر شبیه یک حلقه بلوپِر – یعنی تکرار بیپایان اشتباهات و شکستهای گذشته – است.
اما چه اتفاقی خواهد افتاد اگر بهجای آن، به خودتان یاد بدهید که بر روی بهترین ویژگیهایتان متمرکز شوید؟
همه انسانها دارای نقاط ضعف و محدودیتهایی هستند. پس از فریب دادن خودتان دستبردارید، بهتر است شما نیز از نقاط ضعفتان آگاه باشید؛ اما صرفاً کاهش نقصهایتان بهسختی میتواند منبع تعالی شما باشد. درست همانند یک ورزشکار فوق ستاره، شما هم فقط زمانی میتوانید بهترین تأثیر را بر خودتان داشته باشید که به کاری که بهطور طبیعی آن را به بهترین وجه انجام میدهید، تمایل داشته باشد.
تحقیقات نشان میدهد که چگونه تمرکز بر نقاط قوت بهجای نقصهایتان میتواند شمارا به فردی قدرتمند تبدیل کند. مطالعهای در دانشگاه اوکلند بر روی گروهی از نوجوانان با ناتوانیهای جسمی در یک کارگاه آموزشی یکماهه انجام شد. در دو هفته اول، این نوجوانان یاد گرفتند که چندین کار گروهی را انجام دهند، سپس یک بخش از گروه، حلقه شخصی برجسته خود یعنی ویدیویی از خودشان که در حال انجام کارهایشان بودند را تماشا کردند، اما همه اشتباهات آنها در این ویدیو ویرایش شده بود، گروه دوم ویدیویی ویرایش نشده از خودشان را تماشا کردند. حدس بزنید کدام گروه در طول دو هفته آینده، عملکرد بهتری از خود نشان داد؟ درست است. نوجوانانی که تنها نقاط قوت خود را تماشا کردند، طی دو هفته آینده ۱۵ درصد بهرهوری و بازدهی بیشتری نسبت به گروه دیگر داشتند.
این مسئله به این دلیل است که بازخورد مثبت درباره تواناییهایتان شمارا سرشار از حس موفقیت، غرور و هدفمندی میسازد و به شما انگیزه خواهد داد که به انجام کارهای خوب ادامه داده و حتی به نحو بهتری نیز آن را به انجام برسانید.
البته، مطمئناً نمیتوانید از هر کار بزرگی که در زندگی انجام میدهید، فیلمبرداری کنید؛ اما همیشه راهی برای ایجاد حلقه برجسته شخصی خود بدون دوربین نیز وجود دارد. این کتاب به شما یاد میدهد که چگونه این کار را انجام دهید. بیایید اول نگاهی به این مسئله داشته باشیم که چرا یافتن نقاط منحصربهفرد شما بسیار سخت است.
میکروی شماره سه
هنجارهای اجتماعی ما را از کشف نقاط قوت خودمان بازمیدارد.
هنگامیکه خبر درگذشت کمدین، دیوید ماهر (Dave Maher)، منتشر شد، دوستان او رسانه اجتماعی خود را با آخرین پیامهای صمیمانه وی پر کردند. بسیاری از آنها داستانهای تأثیرگذار از زندگی دیوید ماهر را بازگو کرده و یا از وی به خاطر اینکه همیشه در کنار آنها بود، تشکر کردند.
دو هفته بعدازاین مسئله، پست دیگری بر روی رسانه او ظاهر شد که نوشتهشده بود: «این دیوید ماهر است، من اینجا هستم.»
بله دیوید زنده بود، بعدازاین که وی به دلیل نارسایی کلیه به کما رفته بود، از خانوادهاش خواسته شد که اجازه دهند خدمات پشتیبانی زندگی او قطع شود، اما آنها هرگز این کار را نکردند و اندکی بعد، دیوید بهطور معجزهآسایی از کما بیرون آمد.
هنگامیکه دیوید آنچه مردم درباره وی در اینترنت نوشته بودند را خواند، به گریه افتاد. او همیشه خود را فردی خودخواه میدانست، چرا قبلاً هیچکس به او نگفته بود که وی چنین شخصیتی ندارد؟
به طرز عجیبی، دیوید خوششانس بود. او متوجه شد که واقعاً وجودش چقدر برای مردم مهم است و از آن به بعد برای بهتر شدن، شروع به تغییر زندگیاش کرد. بعد از تجربه نزدیک به مرگ، دیوید سلامتی خود را جدیتر گرفت و شروع به ساختن و بهتر کردن همه ویژگیهایی کرد که دوستانش در او میدیدند و به خاطر همین ویژگیها برایش ارزش قائل بودند.
دیوید بهطور ناخواسته دونیروی اجتماعی قوی را که بسیاری از ما را از کشف نقاط قوت منحصربهفردمان بازمیدارد، شکست داد.
اجازه بدهید نیروی اول را «تأخیر ستایش و قدردانی» بنامیم. همه ما، اکثر اوقات اجازه نمیدهیم افراد تا زمانی که زنده هستند، دیدگاه ما را در مورد خودشان بدانند. این امر به این دلیل است که جامعه ما هنوز با غرور بهعنوان یک گناه مرگبار رفتار میکند؛ اما اغلب مواقع همه ما نیازمند شخص دیگری هستیم تا به ما کمک کند مهارتها و قابلیتهای منحصربهفرد خودمان را بشناسیم.
دومین نیروی پنهانی که ما را از دستیابی به نقاط قوتمان بازمیدارد، «بیزاری گذراست». به بیانی ساده، هیچیک از ما دوست نداریم به مرگ خود فکر کنیم، در عوض دوست داریم وانمود کنیم که زمان بینهایتی را برای توسعه مهارتهای جدید، رسیدن به اهدافمان و تبدیلشدن به فردی بهتر در اختیارداریم؛ اما این تصور تنها ما را از استفاده حداکثری ازآنچه اکنون در اختیارداریم، بازمیدارد.
خوشبختانه، برای غلبه بر این موانع نیازی به تجربهای شبیه مرگ همانند دیوید نیست. درواقع، تمرینات ذکرشده در این کتاب میتواند به شما در این مسیر کمک کند. ۲۰ دقیقه برای نوشتن قدردانی خود وقت بگذارید. فکر کنید مردم در مرام تشییعجنازه شما چه میگویند؟ این کار کمی شمارا به شناخت ویژگیهایتان نزدیکتر میسازد.
میکروی شماره چهار
ضربه مثبت میتواند زندگی شمارا تغییر دهد.
دیوید تنها کسی نیست که پس از گذراندن یک رویداد نزدیک مرگ به زندگی خود برگشته است. بالای ۸۳ درصد از انسانهایی که تروما را تجربه کردهاند، گزارش میکنند که این آسیب به آنها کمک کرده تا بهعنوان یک شخص، رشد کنند وزندگی آنها بعد از گذراندن این واقعه به سمت بهتر شدن تغییر پیداکرده است. شاید این مسئله به این دلیل باشد که این بحرانها به ما یادآوری میکنند که زندگی چقدر ارزشمند است و ما را به افراد و چیزهایی که واقعاً برایمان مهم هستند، نزدیکتر میسازد.
زمان آن رسیده که یک تمایز کلیدی ایجاد کنید: تروما شبیه تراژدی نیست. بله تراژدی اغلب آسیبزاست؛ اما تروما نباید واقعهای غمانگیز باشد. درواقع، بحران یا تروما برخی مواقع مثبت است.
ترومای مثبت ممکن است در ابتدا همانند یک پارادوکس به نظر برسد، اما تحقیقات روانشناسی زیادی در رابطه با این پدیده صورت گرفته است. درست مانند تجارب وحشتناک، غافلگیریهای خوشایند زندگی شما میتواند شوکی از احساسات قوی را در شما ایجاد کند و این مسئله میتواند دیدگاه شمارا در رابطه با مسائل تغییر دهد. به این مسئله فکر کنید که عاشق شدن، بچهدار شدن یا خرید خانه تا چه حد میتواند زندگی شمارا تغییر دهد.
با ایجاد یک حلقه برجسته شخصی، میتوانید از قدرت ترومای مثبت بهره ببرید؛ بنابراین، این نوع تروما چگونه عمل میکند؟ ساده است، از افراد نزدیک خود بخواهید بهترین خاطرات شمارا بنویسند. مواقعی که شما، خود واقعی و بهترین خودتان بودید. سپس، نامههایی که از طرف آنها دریافت کردهاید را بخوانید. برای اکثر افراد، انجام این کار، تجربه قدرتمندی است که دیدگاهشان را نسبت به خودشان بهطور کامل تغییر دهند.
قبل از اینکه از دوستان و خانوادهتان بخواهید این کار را برایتان انجام دهند، شما اقدام به انجام این کار برای آنها کنید. فردی در حلقه اجتماعی خود را که از داشتن وی در زندگیتان خوشحال هستید انتخاب کنید. اندکی وقت بگذارید تا درباره چیزهایی که فکر میکنید در رابطه با آنها منحصربهفرد است، فکر کنید. آنها چهکاری را به بهترین شکل انجام میدهند؟ سپس، لحظهای از زندگی آنها را که از این ویژگی خود برای ایجاد تأثیر مثبت بر دیگران استفاده کردهاند یادداشت کنید. تا حد امکان به شکل واقعی و صحیح این کار را انجام دهید. بهعنوانمثال، فقط ننویسید که «تو یک فرد قوی هستید». بلکه بنویسید «وقتی خانواده ما روزهای سختی را سپری میکرد، این تو بودی که ما را در کنار هم نگه داشتی». درنهایت، این نامههای تشکر را به آنها برسانید. میتوانید این کار را از طریق پست و ایمیل یا بهصورت تلفنی و یا حضوری انجام دهید. طی دو هفته بعد، هرروز یک نفر را برای نوشتن نامه قدردانی انتخاب کنید.
این کار به نزدیکترین افراد زندگی شما اجازه میدهد تا بدانند چقدر قدردان آنها هستید. همچنین آنها را ترغیب کرده تا به شما پاسخ بدهند؛ و اینجاست که شروع به ایجاد حلقه برجسته خود میکنید.
میکروی شماره پنج
حلقه برجسته شما در کشف نقاط قوتتان به شما کمک میکند.
زمان آن رسیده که حلقه برجسته خود را ایجاد کنید. تنها کاری که باید انجام دهید این است که از دوستان و خانواده خود بخواهید نامههایی شبیه نامههایی که شما برای آنها نوشتهاید را برایتان بنویسند. این کار ساده ولی در عوض ترسناک است. بسیاری از مردم تصور میکنند این مسئله ناخوشایند است که از آنها خواسته شود با استفاده از حلقه اجتماعی، این نوع بازخورد مثبت را ارائه کنند.
اما حلقه اجتماعی درواقع این نیست که از افراد بخواهید به شما بگویید تا چه حد عالی هستید. بلکه درباره یافتن چیزی است که شخصیت واقعی شمارا بازگو میکند. داستانهایی که افراد در رابطه با زندگی شما عنوان میکنند، میتواند به شما کمک کند تا ویژگیها و مهارتهای منحصربهفرد شخصیت خود را بیابید. به شما قول میدهم که این کار بهطور کامل دیدگاهتان را درباره خودتان تغییر میدهد، پس به انجام این کار ادامه دهید و پیشرفت کنید.
از دوستان و خانواده خود بخواهید در نامههای خود صادق و مشخص عمل کنند. آنها باید حداقل در رابطه با یک مسئله مشخص که حس میکنند شما در آن مورد بهترین خود هستید، بنویسند. بهعنوانمثال، زنی درباره شخصیت شوهرش اینگونه عنوان کرد که او ۱۶ ساعت را در میان طوفان برف رانندگی کرد تا بتواند والدین سرگردانش را سوار کند.
خواندن فوری نامههایی که درباره خودتان از دیگران دریافت میکنید، وسوسهانگیز است، اما این کار را نکنید. برای ایجاد نوعی ترومای مثبت که در بخش بعدی درباره آن صحبت خواهیم کرد، باید تعداد زیادی داستان درباره خود جمعآوری کرده و سپس شروع به خواندن آنها کنید.
هنگامیکه حس کردید به حجم بالایی از این نامهها دستیافتهاید، زمان و موقعیت آرامی را به خواندن آنها اختصاص دهید. هنگامیکه شروع به خواندن این نامهها کردید احتمالاً بسیار تعجب خواهید کرد و این کاملاً خوب است. بهاینترتیب در اولین مطالعهتان، حس قدردانی را خواهید چشید.
بعداً، دوباره مجدداً شروع به خواندن نامهها کنید، اما این بار این کار را بهصورت سیستماتیک تر انجام دهید، آیا ویژگی شخصیتی در شما وجود دارد که افراد مکرراً به آن اشارهکرده باشند؟ عبارات و کلمات کلیدی که افراد برای توصیف شما از آن استفاده کردهاند را بنویسید و سپس آن را با قدردانی و ستایشی که در وصف خود نوشتهاید، مقایسه کنید.
ممکن است متوجه شوید که مردم ویژگیهایی را در شما میبینند که خودتان اصلاً به آنها توجهی نداشتهاید. ما معمولاً نقاط قوت خودمان را امری بدیهی میدانیم و گاهی اوقات حتی آنها را با نقاط ضعف اشتباه میگیریم. مرد جوانی که با نویسنده این کتاب کار میکرد، تصور میکرد که فردی بسیار سرسخت است، اما هنگامیکه متوجه شد واقعاً دوستانش از دیدگاه قوی او استقبال میکنند، شگفتزده شد.
تفکر در نامهها به شما کمک خواهد کرد تا قدرتهای فوقالعاده خودتان را که شمارا متمایز میسازد بیابید. در بخشهای بعدی، نحوه استفاده از این قدرت را به شما یاد خواهیم داد.
میکروی شماره شش
تجسم میتواند به شما کمک کند تا به استفاده از نقاط قوت خود عادت کنید.
درصورتیکه میخواهید به پتانسیل کامل خود برسید، عادت کنید که بهطور منظم از نقاط قوت خود استفاده کنید. فرض کنید که حلقه برجسته شما نشان میدهد که شما شخصی با ارتباطات عالی هستید، پس باید مطمئن شوید که زندگی و کار شما فرصتهایی برای استفاده از این مهارت به شما میدهد. این امر میتواند به معنای برنامهریزی زمان بیشتر برای گفتوگوهای عمیق با دوستان، صحبت کردن درباره نقشی اجتماعیتر در محل کار یا داوطلب شدن برای کار در سازمانی که در بخش ارتباطات نیازمند کمک است، باشد.
همانطور که همه ما میدانیم، ایجاد عادات جدید دشوار است. مغز ما معمولاً انجام کارهای روزمره و روتین را دوست دارد، بنابراین تغییر در ابتدا اغلب احساسی ناخوشایند است؛ اما هنگامیکه عادت به استفاده از نقاط قوت خود کردید، خود را پرانرژیتر، شادتر و راضیتر خواهید یافت.
حتی اگر نقاط قوت خود را بهراحتی بیابید، بازهم برای تغییر زندگی خود حداقل در ابتدا نیازمند تلاش مداوم برای به حداکثر رساندن این نقاط قوت هستید. مطالعات در این زمینه مکرراً نشان میدهد که حد آستانه جادویی برای تغییر عادات شما حدود ۶۶ روز است. اینکه تا چه زمانی باید به یک عادت جدید پایبند بمانید، متفاوت است.
یک تکنیک بسیار مؤثر وجود دارد که به شما کمک میکند به اهداف خود پایبند بمانید و تغییرات مثبتی را در زندگی خود ایجاد کنید: تجسم.
ورزشکاران حرفهای مدتهاست که با این تکنیک آشنا هستند. تحقیقات روانشناسی اخیر نشان میدهد که استفاده از این تکنیک برای افراد عادی نیز مفید است.
مطالعهای در UCLA بر روی سه گروه از دانشجویان روانشناسی که خود را برای امتحانات میانترم آماده میکردند، انجام شد. از گروه اول خواسته شد هرروز زمانی را اختصاص دهند تا خود را در حال مطالعه برای امتحان تجسم کنند، به شیوهای که منجر به کسب نمره خوب برای آنها میشود. از گروه دوم خواسته شد بهسادگی خودشان را در حال گرفتن نمره خوب در امتحان تجسم کنند و گروه سوم بههیچوجه تمرین تجسم را انجام ندادند. فکر میکنید کدام گروه موفق به ارائه بهترین عملکرد در امتحان شد؟
بله گروه اول که خود را در حال مطالعه تجسم کرده بود، بهترین نتیجه را در امتحان گرفت. جالب است گروهی که تصور میکردند، نمره خوبی میگیرند، بدترین عملکرد را در امتحان از خود نشان دادند و این مسئله احتمالاً به این دلیل است که آنها حدود پنج ساعت کمتر از گروههای دیگر مطالعه کرده بودند. به نظر میرسد برای اینکه تجسم، تأثیر واقعی خود را بر فرد داشته باشد، نباید تنها به هدفتان فکر کنید، بلکه باید به این فکر کنید که چگونه میتوان به هدف دستیافت.
نوشتن و انجام این تمرینات میتواند به چنین تجسمی کمک کند. در بخشهای بعد چند مورد از این تمرینات را به شما یاد میدهیم.
میکروی شماره هفت
شغل خود را بهگونهای طراحی کنید که بهترین شمارا نشان دهد.
آیا میدانستید همه ما حدود یکسوم از کل زندگیمان را در محل کارمان میگذرانیم؟ و بااینحال، ۸۰ درصد از کارکنان در سراسر جهان عنوان میکنند که نمیتوانند بهترین نسخه از خودشان در شغلشان باشند؛ بنابراین، نیاز به تغییر حس میشود، به همین دلیل این کتاب به شما کمک میکند تا بتوانید نقاط قوت منحصربهفردتان را در محل کارتان به کار بگیرید.
شاید نگران این هستید که نمیتوانید شرح شغل خود را تغییر دهید؛ اما تغییر لزوماً به معنای تغییر وظایفی که در محل کار انجام میدهید، نیست. بلکه به معنای تغییر در نحوه انجام آنکارهاست.
با کمک حلقه برجسته خود، قبلاً متوجه شدهاید که چهکاری را میتوانید بهتر انجام دهید. همچنین یاد گرفتید که چگونه تجسم میتواند انگیزهای برای تغییر باشد. اکنون زمان آن است که همه موارد یاد گرفتهشده را در عمل پیاده کنیم.
برای اینکه بفهمید چگونه میتوانید مهارتهایتان را در کارتان بگنجانید، ۲۰ دقیقه فکر کنید. از چه فعالیتهای کاریای بیشتر لذت میبرید؟ کدام فعالیتها نقاط قوت شمارا فعال میکند؟ از انجام چه وظایفی ترس دارید؟ سپس، ۲۰ دقیقه دیگر را به فکر کردن درباره راههای مشخصی که از طریق آن میتوانید نقاط قوتتان را در کار خود بگنجانید، اختصاص دهید.
شاید حلقه برجسته شما نشان دهد که مانند دوست نویسنده، چارلز (Charles)، یک فرد مردمی هستید. پس از رسیدن به سِمَت مدیریت ارشد در یک شرکت فروش تلفنی، چارلز حس کرد که از کار خود راضی نیست. بهعنوان یک مدیر، وی فرصت زیادی برای تعامل مستقیم با مشتریان خود به روشی که دوست داشت، پیدا نمیکرد؛ بنابراین تصمیم گرفت که هر هفته یک مشتری را در این زمینه ملاقات کند. این کار درواقع بخشی از شرح وظایف شغلی او نبود، اما باعث میشد از شغلش لذت بیشتری ببرد.
چرا از چارلز پیروی نکنید؟ هر هفته، فعالیت جدیدی را امتحان کنید که منعکسکننده نقاط قوت شماست؛ همچنین سعی کنید برای جذابتر شدن کارهای ترسناک، آنها را دوباره چارچوببندی کنید. بهعنوانمثال یکی از همکاران محقق به نام مارکوس (Marcus)، خود را فردی درونگرا میدانست. وی از صحبت کردن در جلسات کاری متنفر بود، اما به دلیل اینکه این کار بخشی از شغلش بود، تصمیم گرفت با انجام صحبتهای کوتاه بهعنوان مصاحبه که ناشی از کنجکاوی طبیعی او بود، سعی در برقراری ارتباط با دیگران کند؛ بنابراین در هر گردهمایی، سه نفر را برای مصاحبه انتخاب میکرد.
برای کسب بهترین نتایج، تغییرات خود را در یک دفتر خاطرات یادداشت کنید. برای ادامه مسیر، حتی میتوانید عنوان شغلی جدیدی را برای خودتان ایجاد کنید. بهعنوانمثال، یکی از مشتریان محقق به نام تیم (Tim)، مشاور برنامهریزی در بیمارستان است؛ اما او دوست دارد خود را بهعنوان یک فرد رابط تصور کند، چون از دورهم جمعکردن مردم لذت میبرد. عنوان شغلی غیررسمی شما چیست؟
میکروی شماره هشت
هرروز خود را بهگونهای طراحی کنید که بتوانید نقاط قوتتان را در آن بگنجانید.
زندگی شما حتی در خارج از محل کار احتمالاً بسیار شلوغ است. ممکن است چیزهای جدیدی در زندگیتان وجود داشته باشد که بخواهید آنها را امتحان کنید، اما به نظر میرسد هرگز زمان مناسبی برای گنجاندن آنها در برنامههای فشرده خود ندارید.
حدس شما چیست؟ زندگی پرمشغله تنها چیزی است که دارید؛ بنابراین، دست از بهانهتراشی بردارید و در زندگی روزمرهتان به دنبال فضایی برای گنجاندن نقاط قوت منحصربهفردتان باشید. معمولاً، نیاز به تلاش فراوانی برای گنجاندن یک فعالیت جدید باارزش در برنامه زندگی وجود دارد.
انجام بیشتر کارهایی که به آنها علاقهمند هستید، انرژی مثبتی در شما ایجاد خواهد کرد که الهامبخش اطرافیانتان نیز خواهد بود. این کار بهنوبه خود باعث تعالی شما خواهد شد. ساختن زندگی با بهرهگیری از انرژی و الهام بخشی صورت میگیرد.
برای این بخش، تمرین نوشتن میتواند به کسب وضوح و تمرکز شما کمک کند. یکی از نقاط قوت خود را انتخاب کنید و به ده فعالیت سرگرمکننده جدیدی که میتوانید با انجام آن، نقاط قوت خود را فعال کنید، فکر کنید. شاید شما بهطور طبیعی فردی برونگرا هستید، چرا سعی نمیکنید به کلاس رقص بروید؟ یا شاید واقعاً رابطه خوبی با حیوانات دارید، چرا بهعنوان داوطلب در یک پناهگاه محلی حیوانات مشغول به کار نمیشوید؟ سپس، فعالیتی که بیشتر برایتان جذاب است را انتخاب کرده و آن را انجام دهید.
با استفاده از این روش، چند هفته وقت بگذارید و روی تمام نقاط قوت خود کارکنید، سعی کنید فعالیتهای مختلفی را برای فعال کردن این نقاط قوت انجام دهید. میتوانید همه کارهایی که انجام میدهید را در یک دفترچه یادداشت کنید.
سعی کنید حداقل یکی از نقاط قوت خود را در هر کاری که انجام میدهید، بگنجانید. در این صورت متوجه خواهید شد که انجام این کار اغلب به کمی تلاش و آگاهی نیاز دارد. مثلاً، نویسنده باید به خود یادآوری کند که از صراحت و شوخطبعی خود در جلسات استفاده کند که اغلب این کار را خستهکننده میداند؛ اما هنگامیکه وی آگاهانه مجموعه مهارتهای خود را فعال کند، نهتنها جلسات خود را لذتبخشتر میداند، بلکه بیشتر نیز از این مهارتها استفاده خواهد کرد.
برای تقویت آگاهی از مهارتهای خود، تمرین «درگاه» را انجام دهید. هر بار که از در عبور میکنید، چارچوب آن را لمس کرده و از خود بپرسید من کی هستم که وارد اتاق میشوم. سپس وارد اتاق شده و بهترین نسخه از خود را که میتواند در آن محیط باشد به اجرا بگذارید.
سخن پایانی
و درنهایت، به یاد داشته باشید که هرچند زندگی دشوار است، اما همیشه ایده خوبی است که حلقه برجسته خود را دوباره مرور کنید. داستانهایی که دوستان، خانواده و همکارانتان درباره شما نوشتهاند، همگی به شما یادآوری میکند که در بهترین حالت خود چگونه هستید.