
سه روند اصلی که مدیریت ثروت در سال ۲۰۲۰ را متحول خواهند کرد!
مدیریت ثروت سریعتر از حد تصور بسیاری از کارشناسان متحول و دگرگون میشود زیرا اساساً بنیاد و ماهیت مشتریان این صنعت در حال تغییر است.
در واقع سه ترند یا روند اصلی وجود دارد که موجب تغییر پارادایم مدیریت ثروت شدهاند. تغییری که با آغاز سال ۲۰۲ واضحتر از همیشه احساس خواهد شد. در این میان افزایش ثروت بین نسلی و رشد فزایندهی زنان با ارزش خالص بالا از چشمگیرترین روندهای سالهای آتی هستند.

بهعنوانمثال ظرف ۲۵ سال آینده در سراسر جهان، ۶۸ تریلیون دلار از پول قدیمی به وارثان جوانتر که به نسل هزاره شهرت دارند (ملنیالها)، خواهد رسید و این افراد که متولد بازه زمانی ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۶ هستند، بخش عمدهای از این رقم را به پول و ثروت جدید تبدیل میکنند.
ملنیالها میتوانند مدیریت ثروت را متحول نمایند
ملنیالها یا همان نسل هزاره قادرند مدیریت ثروت را تغییر دهند زیرا آنها غالباً با فناوری دیجیتال تعامل راحتتری دارند. یک تفاوت کلیدی میان نسل هزاره با نسلهای قدیمیتر این است که نسل هزاره ترجیح میدهد که کارها را با روشهای دیجیتالی انجام دهد.
مثلاً یک وارثِ نسل هزاره علاقهمند است همه سرمایهگذاریهایش را با استفاده از یک اپلیکیشن مدیریت کند. چنین فردی بهندرت با یک مدیر ثروت ملاقات حضوری دارد و هرگز با او تماس تلفنی برقرار نمیکند. با این حال، همین فرد ممکن است در شبکههای اجتماعی به دنبال یافتن پاسخ سؤالهایش باشد و بهصورت روزانه، تازههای شبکههای اجتماعی را درباره ثروت پیگیری نماید. در نهایت، نسل هزاره مایل است همه کارها در سریعترین زمان ممکن صورت پذیرند. مثلاً زمانی که سازمانشان را تغییر میدهند، مایلاند فرایند آشناسازی و جامعهپذیری را با نهایت یکپارچگی و سرعت تجربه کنند.
بسیاری از ملنیالها آن دسته از مدیران ثروت را که قادر به ارائه خدمات سریع و قابلیتهای دیجیتالی نیستند، بهسادگی کنار میگذارند. مثلاً حتی یک واکنش یا فرصت ازدسترفته میتواند آنها را به تغییر مدیر ثروتشان مجاب نماید.
زنان و مدیریت ثروت
بسیاری از مدیران، از یک تغییر پارادایم بزرگتر غافل ماندهاند. این تغییر، رشد تعداد زنان با ارزش خالص بالاست. نکته قابلتوجه این است که زنان در سال ۲۰۲۰، ۷۲ تریلیون دلار از ثروت جهانی را تحت کنترل خود خواهند داشت. بنابراین درصد زیادی از موکّلین و مشتریانی را که به مدیران ثروت مراجعه میکنند، زنان تشکیل میدهند و این روندی است که هنوز بسیاری از سازمان برای مواجهه با آن آمادگی لازم را ندارند.
مثلاً، نتایج یک پژوهش نشان داد که ۷۲.۵% از زنان ثروتمند انگلیسی با ارزش خالص بالا بر این عقیدهاند که به نظر آنها زنان و مردان، نگرشها و دیدگاههای متفاوتی در خصوص بحث سرمایهگذاری دارند. بنابراین، بسیاری از زنان اذعان کردهاند که در امر سرمایهگذاری، به مدیران مرد اعتماد نمیکنند.
به دنبال این روند، شرکتها و سازمانها نیز باید نسبت به استخدام بیشتر مدیران ثروتِ زن اقدام نمایند. آنها بیشتر از هر زمان دیگری به زنان نیاز دارند زیرا با این روند، بسیاری از مراجعهکنندگان، در صورت عدم مشاهدهی کارکنان زن از تعامل با آن سازمان منصرف خواهند شد. علاوه بر این، در موقعیتی که یک زن جوان با یک مدیر ثروت مُسن و مرد مواجه شود، با احتمال بیشتری میز مذاکره را ترک خواهد کرد. بنابراین مدیران ثروت باید در رَویهها و روشهای استخدامشان تجدیدنظر کرده و زنان بیشتری را استخدام نمایند.
هوش مصنوعی، مدیریت ثروت را متحول خواهد کرد
سومین روندی که ارتباط نزدیکی با تغییرات دموگرافیک (جمعیت شناختی) دارد کاربرد هوش مصنوعی (AL) در حوزه مدیریت ثروت است. بهطور خاص، حالا بسیاری از سازمانها برای تسریع فرایند شناسایی هویت مشتری (KYC) و فرایندهای جامعهپذیری و آشناسازی آنها از هوش مصنوعی استفاده مینمایند. آنها امیدوارند هوش مصنوعی بتواند با دیجیتالی کردن این فرایندها، مشتریان جدید را با سرعت بیشتری جذب سازمان کند.
انتظار میرود هوش مصنوعی بتواند فرایند جذب نسل هزاره را با سرعت و سهولت بیشتری انجام دهد. از نظر تئوری، هوش مصنوعی میتواند هویت و منبع یک ثروت را مطابق با قوانین مربوط به شناسایی هویت مشتری (KYC) و مبارزه با پولشویی (AML) اعتبارسنجی و تأیید کند.
یکی دیگر از نتایج خودکارسازی مدیریت ثروت این است که مشتریان میتوانند سریعاً از همکاری با یک سازمان صرفنظر کنند. بنابراین مشتریان ناراضی میتوانند بهجای شکایت و گله گذاری و دردسرهای آن، فوراً مدیر ثروت خود را تغییر دهند! بنابراین، مدیران ثروت باید سطح بالاتری از خدمات را به مشتریان ارائه نمایند. هوش مصنوعی میتواند از طریق پاسخگویی سریع به خواستههای مشتری و حل سریع مشکلات وی، امکان ارائه چنین سطحی از خدمات را برای سازمانها فراهم نماید.
با این توضیحات، استفاده از هوش مصنوعی با هدف بهبود ارائه خدمات به مشتری، روندی کلیدی و مهم در مدیریت ثروت در سال ۲۰۲۰ خواهد بود. اضافه شدن هوش مصنوعی به پلتفرمهای مدیریت ثروت، مثالی از تحقّق این روند کلیدی خواهد بود.
فناوری در حال تبدیلشدن به کانون مدیریت ثروت است
بزرگترین تغییر سال ۲۰۲۰، تبدیل فناوری به کانون و محور مدیریت ثروت است. فناوریهایی مثل اپلیکیشنها (برنامههای کاربردی)، پلتفرمهای دیجیتال و هوش مصنوعی به کانون تمرکز اصلی مدیریت ثروت تبدیل میشوند. حالا مشتریان بهجای اینکه بپرسند یک مدیر ثروتِ اثربخش چه ویژگیهایی دارد، از سطح فناوری مورداستفاده در سازمانها سؤال میپرسند. مشتریان مدیریت ثروت در سال ۲۰۲۰ به سازمانهایی گرایش خواهند داشت که اثربخشترین فناوری ممکن را داشته باشند. مشتریان جوانتر برای فناوری خوب، بیش از خدمات مشتری یا شخصِ مدیران ثروت، ارزش و اهمیت قائلاند. سازمانهایی که نتوانند این واقعیت را درک کنند، طبعاً مشتریانشان را از دست خواهند داد. برعکس، آن دسته از مدیران ثروت که محوریت فناوری و اهمیت فزاینده آن را درک میکنند، در جذب مشتریان و سرمایه آنها موفقتر خواهند بود. بنابراین سال ۲۰۲۰ میتواند سال حکمرانی فناوری بر حوزه مدیریت ثروت باشد. درک فناوری و آثار و پیامدهای آن به مدیران ثروت در جذب و حفظ مشتریان کمک میکند.