اگر قصد راه اندازی و موفقیت در کسب و کار را دارید یا به عنوان یک مدیر نمی دانید چگونه افراد با مهارت ها، نگرش ها، سبک های زندگی و سیستم های اعتقادی متفاوت را مدیریت کنید باید استراتژی های مدیریت تیم و اجرای ماهرانه آنها را بیاموزید. این به شما کمک می کند تا همه اعضای تیم خود را برای رسیدن به یک هدف یا هدف سازمانی مشترک ترغیب کنید. در این مقاله از خودساخته شما را با دنیای مدیریت تیمی آشنا می کنیم و به شما کمک می کنیم تا بفهمید اهمیت و انواع آن چیست. اینگونه می توانید از یک استراتژی مدیریت تیمی موثر استفاده کنید تا تیمی متشکل از افراد هر کار را با حداکثر توانایی انجام دهند.
مقدمه ای برای مدیریت تیم
افسانه دو پسر، پدرشان و یک چوب در مراحل اولیه زندگی به ما می آموزد که در وحدت قدرت وجود دارد. یک دسته چوب به راحتی نمی شکند، اما یک چوب به راحتی می شکند. به همین ترتیب، کار در یک تیم انرژی بیشتری نسبت به دستیابی به اهداف دیگر ایجاد می کند. بسیاری از سازمان ها در حال حاضر با توجه به کیفیت بالای رهبر موفق برای انجام کار در صورت نیاز، بر هماهنگی کارکنان خود متمرکز شده اند. اگر کسی اهمیت کار تیمی را به عنوان بخشی از مدیریت پروژه درک کند، می تواند عملکرد کلی شرکت را بهبود بخشد. مراحل مهم زیادی در دستیابی به مدیریت عملکردی تیم وجود دارد.
مدیریت تیم چیست؟
مدیریت تیم ایده ای است که در آن گروهی از افراد دور هم جمع می شوند تا برای رسیدن به یک هدف مشترک با یکدیگر همکاری کنند. یک رهبر رده بالاتر تیم را رهبری می کند. رهبر باید مراقب نیازها و رضایت کارکنان خود باشد زیرا این امر مطمئناً عملکرد بهتری را تضمین میکند که منجر به نتایج سودآور می شود. مدیریت تیم تلاش جمعی همکاران برای دستیابی به مهارت های سازمانی مطلوب مورد نیاز برای دستیابی به ماموریت تیم است.
مدیر تیم پروژه ها یا کارهای روزمره را شناسایی و اولویت بندی می کند و مشکلات آنها را در یک مونتاژ رایگان مطرح می کند. همچنین مهم است که اطمینان حاصل شود که هیچ کارمندی احساس بی اهمیتی نمی کند و از هرگونه درگیری که ممکن است در طول فرآیند کار به وجود آید جلوگیری شود. مدیریت یعنی پشت میزنشینی! یعنی با اخم برخورد کردن! یعنی دستور دادن؟؟ صوت زیر در این باره نکاتی رو ذکر میکند که باهم گوش میکنیم.
مفهوم و اهمیت مهارت مدیریت تیم
مدیریت تیمی به مجموعهای از فرآیندها، فعالیتها و رویکردهایی اطلاق میشود که به منظور مدیریت و هدایت یک گروه از افراد با هدف دستیابی به اهداف مشترک و اهداف سازمانی انجام میشود. در مدیریت تیمی، تمرکز بر تواناییها، مهارتها و توانمندیهای افراد و همچنین بهرهبرداری از تعاملات و همکاری بین اعضای تیم قرار میگیرد.
تفاوت اصلی بین مدیریت تیمی و مدیریت فردی در رویکرد و تمرکز است. در مدیریت فردی، تمرکز بیشتر بر فرد و برنامهریزی و کنترل فعالیتها و وظایف آن فرد است. اما در مدیریت تیمی، تمرکز بر تیم به عنوان یک واحد کاری است و مدیریت تمامی جوانب مربوط به تعاملات، همکاری، توزیع وظایف، ارتباطات و رفع تعارضات بین اعضای تیم صورت میگیرد.
مدیریت تیمی اهمیت بسیاری در دستیابی به اهداف سازمانی دارد. مهمترین دلیل این اهمیت این است که تیمها میتوانند تواناییها و تخصصهای گوناگون افراد را به یکدیگر افزوده و بهرهوری سازمان را افزایش دهند. با تشکیل یک تیم موثر و هماهنگ، اعضا میتوانند به اشتراک گذاشتن ایدهها، تجربیات و مهارتها، افزایش خلاقیت و نوآوری در کارآفرینی، حل مسائل بهتر و انجام کارها در زمان کمتر را تجربه کنند.
فواید مدیریت تیمی برای افراد شامل موارد زیر میشود:
- افزایش انگیزه و رضایت شغلی افراد به دلیل تعلق و همکاری در یک تیم موفق
- افزایش فرصتهای یادگیری و توسعه حرفهای از طریق تعامل با اعضای تیم
- تقویت مهارتهای ارتباطی، مدیریت تنشها و حل مسائل گروهی
- افزایش اعتماد به نفس و توانایی در مواجهه با چالشها و مسئولیتهای بزرگتر
همچنین، برای سازمان نیز مدیریت تیمی دارای فوایدی است:
- افزایش بهرهوری و کارایی سازمان از طریق بهرهبرداری از توانمندیها و تخصصهای افراد در یک تیم موثر
- افزایش خلاقیت و نوآوری در سازمان از طریق تبادل ایدهها و تجربیات درون تیم
- توانایی سازمان در مواجهه با تغییرات و چالشهای محیطی بهتر با تشکیل تیمهای چابک و قابل اعتماد
- ایجاد فرهنگ سازمانی قویتر و تعاملات سالم بین اعضای سازمان
به طور خلاصه، مدیریت تیمی به عنوان یک رویکرد مؤثر در مدیریت سازمانها، امکان خلق تیمهای موفق و توانمند را فراهم میکند که توانایی دستیابی به اهداف سازمانی را بهبود میبخشد و به افراد و سازمان فواید چشمگیری را ارائه میدهد.
ویژگیهای یک تیم موفق
ویژگیهای یک تیم موفق که به دستیابی به اهداف مشترک و اهداف سازمانی کمک میکنند، عبارتند از:
- همکاری و تعامل مؤثر بین اعضا: اعضای تیم باید بتوانند به خوبی با یکدیگر همکاری کنند و تعاملات سالمی را برقرار کنند. این شامل شناخت و احترام به نقاط قوت و ضعف همدیگر، به اشتراک گذاشتن ایدهها و دیدگاهها، گوش دادن فعال به نظرات و نیازهای دیگران و همچنین رشد و توسعه مهارتهای ارتباطی است.
- توزیع مناسب وظایف و مسئولیتها در تیم: توزیع مناسب وظایف و مسئولیتها باید بر اساس تواناییها، تخصصها و منابع هر عضو تیم انجام شود. هر عضو باید دارای وظایف مشخص و قابل اندازهگیری باشد و همه اعضا در تیم باید از اهمیت و منفعت وظایف خود آگاهی داشته باشند.
- ارتباطات موثر و بازخورد سازنده: ارتباطات با کیفیت بالا و بازخورد سازنده مهم است. اعضا باید بتوانند به طور صادق و موثر با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و از بازخورد مثبت و منابعه برای رشد و بهبود خود و تیم استفاده کنند.
- اعتماد و همدلی درون تیم: اعتماد متقابل بین اعضای تیم اساس موفقیت تیم است. اعضا باید به یکدیگر اعتماد کنند و قابلیت همکاری و همدلی را به ارمغان بیاورند. ایجاد فضایی امن برای بیان نظرات، احساسات و ایدهها میتواند اعتماد و همدلی را تقویت کند.
- توانایی حل مسئله و تصمیمگیری مشترک: تیمهای موفق باید توانایی حل مسائل پیچیده و تصمیمگیری مشترک را داشته باشند. این شامل توانایی تجمیع ایدهها و دیدگاههای مختلف، تحلیل و ارزیابی گزینهها، اتخاذ تصمیمات هماهنگ و اجرای آنها است.
- توانمندی در مدیریت تنشها و منازعات: در هر تیم، ممکن است تنشها و منازعات پیش بیاید. تیمهای موفق ایدههای منفی و مشکلات را بررسی و حل میکنند، برای حل منازعات از رویکردهای سازنده استفاده میکنند و توانایی مدیریت تنشها را دارند. این شامل تسلط بر مهارتهای ارتباطی، قدرت فهم و تحلیل، قدرت همدلی و قدرت برقراری تعادل در موقعیتهای تنشزا است.
اضافه کنم که همچنین عوامل دیگری مانند رهبری موثر، انگیزش بالا، تعیین اهداف مشترک و روحیه کار تیمی نیز در موفقیت تیم تأثیرگذار هستند.
مفهوم ارتباطات مؤثر در تیم
ارتباطات مؤثر در تیم از اهمیت بالایی برخوردار است و میتواند به توانمندی تیم در دستیابی به اهداف مشترک کمک کند. ویژگیهایی که در ارتباطات مؤثر در تیم مورد توجه قرار میگیرند عبارتند از:
- فرهنگ سازمانی و ارتباطات تیمی: فرهنگ سازمانی میتواند تأثیر قابل توجهی در ارتباطات تیمی داشته باشد. فرهنگ سازمانی با ایجاد محیطی باز، متقابل احترام و همکاری، و بازخورد سازنده، به شکلگیری ارتباطات سالم و مؤثر در تیم کمک میکند.
- گوش دادن فعال و فهمیدن نیازهای اعضای تیم: اعضای تیم باید توانایی گوش دادن فعال را داشته باشند. این شامل توجه به نیازها، انگیزهها و نگرانیهای همدیگر است. با گوش دادن فعال، میتوان بهتر درک کرد و به نیازها و انتظارات اعضای تیم پاسخ داد.
- انتقال انگیزه و انرژی مثبت به اعضای تیم: ارتباطات مؤثر شامل انتقال انگیزه و انرژی مثبت به اعضای تیم است. رهبران و اعضای تیم باید بتوانند انگیزه و انرژی خود را به اشتراک بگذارند و محیطی تحریککننده برای رشد و پیشرفت اعضا ایجاد کنند.
- رساندن ایدهها و اطلاعات به صورت روشن و قابل فهم: رساندن ایدهها و اطلاعات به صورت واضح و قابل فهم به اعضای تیم از اهمیت بالایی برخوردار است. استفاده از ارتباطات روشن و موثر میتواند از سوءتفاهمها جلوگیری کند و همچنین کیفیت ایدهپردازی و تصمیمگیری را افزایش دهد.
از طرفی، استفاده از روشهای ارتباطی متنوع مانند جلسات تیمی، نشریات داخلی، ایمیل، پیامک، نرم افزارهای مشارکتی و ارتباطات رو به رو (face-to-face) نیز میتواند به ارتقای ارتباطات مؤثر در تیم کمک کند.
نقش مدیریت تنشها و منازعات در تیم
مدیریت تنشها و منازعات در تیم میتواند به بهبود روابط کاری و افزایش کارآمدی تیم کمک کند. در زیر، روشهایی برای شناخت عوامل تنشزا و منازعات در تیم، مدیریت تنشها و حل منازعات در محیط کار، و تقویت همکاری و همدلی در برابر تنشها آورده شده است:
شناخت عوامل تنشزا و منازعات در تیم:
- تحلیل محیط کاری: شناخت محیط کاری و عواملی مانند فشارهای زمانی، توزیع منابع ناهمگون، نقشهای نامشخص، و اختلافات شخصیتی که ممکن است تنشها و منازعات را ایجاد کنند.
- بازخورد باز: برقراری فرهنگ بازخورد باز که به اعضای تیم اجازه میدهد نگرانیها و احساسات خود را در مورد تنشها و منازعات ابراز کنند و بهبودهای مورد نیاز را مطرح کنند.
- مشاهده نشانههای ظاهری: توجه به نشانههای ظاهری تنش مانند تغییرات روحی، افزایش تعارض و کاهش همکاری در تیم.
روشهای مدیریت تنشها و حل منازعات در محیط کار:
- ارتباطات باز: فراهم کردن فضای باز برای بحث و گفتگو در مورد تنشها و منازعات، تبادل نظرات و نگرانیها، و جستجوی راهحلهای مشترک.
- روشهای حل منازعه: انتخاب روشهای مناسب برای حل منازعات مانند مذاکره، واسازی، و استفاده از رهبری تیمی.
- توسعه مهارتهای فردی: ارائه آموزشها و مشاورههای مربوط به مهارتهای ارتباطی، مذاکره، حل تعارض و مدیریت استرس به اعضای تیم.
تقویت همکاری و همدلی در برابر تنشها:
- تعیین اهداف مشترک: تعیین اهداف مشترک و ایجاد یک برنامه عمل برای دستیابی به آنها میتواند همکاری و همدلی را تقویت کند.
- تیمسازی: برگزاری فعالیتها و تمرینهای تیمسازی برای افزایش همبستگی و اعتماد درون تیم.
- ارتقای فرهنگ همکاری: توجه به ارزشها و رفتوجه به این نکات میتواند در بهبود ارتباطات تیم و مدیریت تنشها و منازعات مؤثر باشد. همچنین، مهم است که رهبران و اعضای تیم به عنوان یک واحد همکاری کنند و به صورت مشترک به حل مسائل و ساختن فضای کاری سالم و مثبت بپردازند.
ارزیابی و بهبود عملکرد تیم چگونه است؟
برای ارزیابی و بهبود عملکرد تیم، میتوانید از روشهای زیر استفاده کنید:
تعیین معیارهای عملکرد و ارزیابی تیم:
تعیین هدفهای مشخص و قابل اندازهگیری: تیم باید هدفهای خود را مشخص کند و معیارهایی تعیین کند که بتواند عملکرد تیم را به صورت کمی و کیفی ارزیابی کند.
برنامهریزی جلسات ارزیابی: برنامهریزی منظم برای جلسات ارزیابی که در آنها عملکرد تیم بر اساس معیارهای تعیین شده بررسی میشود. این جلسات میتوانند به منظور بررسی پیشرفت، شناسایی نقاط قوت و ضعف، و تعیین اقدامات بهبودی برگزار شوند.
ارائه بازخورد سازنده و ارتقاء عملکرد تیم:
بازخورد در زمان مناسب: ارائه بازخورد سازنده به اعضای تیم در زمان مناسب و به صورت مستمر میتواند بهبود عملکرد را تسریع کند. بازخورد باید بر اساس معیارهای مشخص و شفافی ارائه شود و راهحلهایی برای بهبود عملکرد ارائه شود.
تشویق و تعامل با اعضای تیم: تشویق و تعامل فعال با اعضای تیم باعث افزایش انگیزه و مشارکت آنها میشود. رهبران تیم باید توانایی برقراری ارتباط موثر و انگیزش اعضای تیم را داشته باشند.
تسهیل فرآیند بهبود مستمر در تیم:
- شناسایی نقاط قوت و ضعف: شناسایی نقاط قوت و ضعف تیم و تجزیه و تحلیل دقیق عملکرد تیم میتواند به تعیین نیازهای بهبودی کمک کند.
- برنامهریزی اقدامات بهبودی: براساس نتایج ارزیابی و شناسایی نقاط ضعف، برنامهریزی اقدامات بهبودی که به تواناییها و نیازهای تیم پاسخ میدهند.
- تشویق یادگیری و نوآوری: تشویق اعضای تیم به یادگیری مستمر و ارائه ایدهها و نوآوریهای جدید که بهبود عملکرد را تسهیل میکند.
بهبود عملکرد تیم باید به صورت مستمر ادامه یابد و فرآیندی پویا بابازخورد، تعامل و تلاشهای مستمر برای بهبود باشد. همچنین، مهم است که رهبران و اعضای تیم به خوبی همکاری کنند و از فرصتهای یادگیری و توسعه استفاده کنند.
مهارتهای مدیریت تیمی چگونه بدست می آیند؟
مهارتهای مدیریت تیمی میتوانند از طریق تجربه، آموزش و تمرین به دست آید. در زیر تعدادی از روشهایی که میتوان به آنها روی آورد تا مهارتهای مدیریت تیمی را تقویت کنید را بررسی میکنم:
- آموزش مدیریت: شرکت در دورهها و آموزشهای مدیریت تیمی میتواند به شما کمک کند تا مفاهیم و تکنیکهای مدیریت را فرابگیرید. این آموزشها میتوانند شامل موضوعاتی مانند ارتباطات بین فردی، رهبری، تیمسازی، مدیریت زمان و مهارتهای ارتباطی باشند.
- مطالعه و تحقیق: خواندن کتب، مقالات و منابع مرتبط با مدیریت تیمی میتواند به شما اطلاعات و دانش لازم را ارائه دهد. مطالعه در زمینه مدیریت تیمی و مطالعه موردیهای موفق از تجربههای دیگران میتواند به شما الگوها و استراتژیهای موثر را به ارمغان بیاورد.
- تجربه عملی: بهمحض اینکه به یک نقش مدیریتی وارد میشوید، شروع به کسب تجربه عملی میکنید. این تجربهها شامل مواجهه با چالشها، مدیریت اعضا، حل مسائل و تصمیمگیری است. با تجربه، میتوانید بر مهارتهای خود در زمینه مدیریت تیمی کار کنید و آنها را بهبود بخشید.
- بازخورد و رفتارهای تطبیقی: در حین کار با تیم، ارتباط مستمر با اعضا و دریافت بازخورد از آنها امری بسیار مهم است. از بازخوردهای مثبت و منفی استفاده کنید تا بتوانید روی نقاط قوت خود بیشتر تمرکز کنید و نقاط ضعف خود را بهبود بخشید. به اطرافیان خود با تجربه و مدیران دیگر مشورت کنید و از الگوهای موفق الهام بگیرید.
- تیمسازی و همکاری: برقراری روابط سالم و موثر با اعضای تیم از جمله مهارتهای مهم مدیریت تیمی است. توانایی برقراری هماهنگی، تسهیل جلسات تیمی، تشویق همکاری و مشارکت فعال اعضا، رسیدن به توافقات و مدیریت تیمی مهارت چندگانهای است که میتوانید آن را از طریق روشهای مختلف به دست آورید. در زیر، چند راهکار برای به دست آوردن مهارتهای مدیریت تیمی را بررسی میکنم:
- آموزش و آموختن: شرکت در دورههای آموزشی مدیریت تیمی میتواند به شما کمک کند تا مفاهیم و تکنیکهای مدیریت تیمی را فرابگیرید. این آموزشها میتوانند توسط موسسات آموزشی، دانشگاهها، سازمانهای حرفهای یا منابع آنلاین ارائه شوند. آموزش و آموختن از ابتداییترین راهها برای کسب مهارتهای مدیریت تیمی است.
- تجربه و عملکرد عملی: تجربه عملی و فعالیت در نقش مدیریتی میتواند به شما کمک کند تا مهارتهای مدیریت تیمی را بهبود بخشیدید. با فعالیت در تیمها و پروژههای مختلف، بازخورد دریافت کنید و در زمانهای دیگر از تجربیات خود یاد بگیرید. با انجام عملیات مدیریتی، مواجهه با چالشها و حل مسائل، شما میتوانید تجربه و مهارتهای خود را تقویت کنید.
مطالعه و تحقیق: مطالعه کتب، مقالات و منابع مرتبط با مدیریت تیمی میتواند به شما کمک کند تا دانش و آگاهی خود را درباره مفاهیم و روشهای مدیریت تیمی افزایش دهید. از منابع آموزشی، کتابخانهها، وبسایتها، ویدئوها و پادکستهای مرتبط استفاده کنید تا به روزرسانیهای جدید در زمینه مدیریت تیمی دسترسی داشته باشید.
اهمیت مدیریت تیم
مدیریت تیم چندین مزیت دارد، از جمله:
مدیریت تیم و اهمیت مدیریت تیم
تعیین شغل مناسب با توجه به شرایط تحصیلی و ویژگی های شخصیتی کارمند برای کل تیم و داشتن حداکثر کارایی ضروری است. به همین دلیل، آموزش قبلی نیز برای کارکنان مهم است.
افزایش قابل توجه بهره وری
کار گروهی و ارتباط شفاف بین کارکنان و رهبر باعث افزایش بهره وری و عینیت سازمانی می شود. وقتی کارکنان دید روشنی نسبت به مسئولیت های خود داشته باشند، تمرکز بهتر بر وظایفشان افزایش می یابد.
فرصت اکتشاف
کار تیمی باعث ارتقای یادگیری و کشف ایده ها و دیدگاه های جدید می شود. علاوه بر این، همکاری به معنای تبادل مهارت هایی است که منجر به نتایج متفاوتی برای موفقیت بیشتر در زمینه های مختلف زندگی می شود.
رضایت مصرف کننده
افزایش بهره وری و بررسی دیدگاه های منحصر به فرد، تکمیل به موقع پروژه ها با حداکثر رضایت مشتری را تضمین می کند. یک محیط کار سالم نیز باعث ایجاد حس موفقیت برای کارکنان می شود.
انگیزه
کارکنان نیاز به انگیزه گاه به گاه دارند که می توان با واگذاری وظایف هیجان انگیز و ایجاد انگیزه های اضافی برای تلاش قابل توجه آنها به آن دست یافت.
بازخورد
جمع آوری بازخورد 360 درجه از کارگران فرصتی برای نتایج بهتر برای رضایت مصرف کننده فراهم می کند. همچنین به فرد کمک می کند تا از میان افراد دیگر متمایز شود و ایده های نوآورانه ای برای پروژه های آینده سازمان ارائه دهد.
هدف از تشکیل تیم و مدیریت تیم در چیست؟
هنری فورد در ضربالمثلی میگوید: «جمع شدن در کنار هم آغاز است». کنار هم ماندن پیشرفت است. “کار با گروه موفقیت آمیز است.”
همه کارکنان برای همکاری و کمک به سازمان به همکاران خود وابسته هستند. هیچ کارمندی نمی تواند به تنهایی کار کند. مردم باید به یکدیگر کمک کنند تا وظایف خود را به نحو احسن انجام دهند. بر اساس تحقیقات، افراد می توانند به بهترین نحو به یکدیگر کمک کنند. در یک سازمان افراد با علایق و تخصص های مشابه در یک برنامه قرار می گیرند و یک تیم تشکیل می دهند.
چرا کار تیمی مهم است؟
کار تیمی یکی از مهم ترین مهارت های نرم است. در واقع، کار به عنوان صدای تیم به فرد امکان می دهد تا خود را تجزیه و تحلیل و بررسی کند. کار گروهی فرد را وادار می کند تا به خود فکر کند و به این ترتیب توانایی های خود را درک کند. این تفکر به فرد کمک می کند تا به نکات مثبت و منفی خود دست یابد. از طرفی کار گروهی باعث همکاری و همفکری و کسب بهترین راه حل ها در مسائل مختلف می شود. در ادامه به مواردی که نشان از اهمیت کارتیمی دارد می پردازیم:
همفکری
کار تیمی به اعضای تیم اجازه می دهد تا برای رسیدن به یک هدف مشترک تلاش کنند. این تلاشها از طریق طوفان فکری، ارائه دیدگاههای مختلف در مورد حل مسئله و غیره صورت میگیرد. در یک تیم، جلسات طوفان فکری 1 تا 2 ساعته برگزار می کنند تا در مورد یک موضوع به نتیجه برسند. در این جلسات ایده های خام زیادی تولید می کنند و در ابتدای کار بدون هیچ قضاوتی فقط یادداشت می کنند. سپس آنها را بررسی کرده و ایده ها را یکی یکی حذف کنید تا بهترین ایده را بگیرید.
ایجاد هدف و ارزش در کارکنان
کار گروهی به اعضا احساس ارزشمندی و هدف در کار می دهد. اعضای تیم با هم کار می کنند تا ببینند که اهداف دیگر اعضا با اهداف آنها یکی است و برای کار با یکدیگر ارزش قائل هستند. در این همکاری منافع همه اعضا و شرکت با منافع خود یکی است و همکاری با یکدیگر را یک ضرورت می دانند.
سهم مساوی در تفسیر
کار گروهی به همه اعضا این فرصت را می دهد که نظرات خود را بیان کنند. در سازمان هایی که به صورت سنتی کار می کنند و کار فردی هستند، تصمیمات از بالا به پایین گرفته می شود و افراد پایینی فرصت ابراز وجود ندارند. اما در یک کار گروهی از ظرفیت افراد بهتر استفاده می شود.
مشکلات را در کار تیمی حل کنید
وقتی گروهی از افراد با توانایی های مختلف دور هم جمع می شوند. هر کدام دارای تجربیات و توانایی هایی هستند که می توان از آنها استفاده کرد. توانایی این افراد در حل مشکلات و دستیابی به کم ضررترین نتیجه بسیار موثر است.ویدیو زیر به شما راه کار هایی را معرفی میکند که در این شرایط و مشکلات کاری خسته و ناامید نشوید.برای آشنایی با دکتر کاویانی و دیدن ویدیو های آموزشی بیشتر به کانال تلگرامی خودساخته مراجعه کنید.
وجود ذهنیت های مختلف
هیچ انسانی شبیه هم نیست. وقتی چند نفر با طرز فکرهای مختلف برای شما کار می کنند، باید راهی برای درک تفاوت های آنها پیدا کنید تا اعضا کاستی های یکدیگر را بپوشانند و عملکرد یکدیگر را تکمیل کنند. حتی اگر به نتیجه دلخواه نرسید این همکاری می تواند ادامه پیدا کند که سرمایه بزرگی برای شماست.
تدریس در کار تیمی و مدیریت تیم
کار در گروه ناخودآگاه باعث می شود که اعضا از یکدیگر یاد بگیرند. در نتیجه، این فرهنگ در سازمان ها تعبیه می شود که فرآیند یادگیری همیشه ادامه دارد. کارمندان از این فرصت برای رشد استفاده می کنند. با رشد آنها، توانایی آنها برای بر عهده گرفتن مسئولیت های بیشتر افزایش می یابد و در نتیجه پیشرفت می کنند.
کمک به افزایش توانایی در مدیریت تیم
هنگامی که اعضا با هم کار می کنند، توانایی بهینه سازی دانش و در نتیجه استفاده از مهارت های یکدیگر را دارند. به عنوان مثال یکی از اعضا دانش فنی بالایی دارد اما در ارائه عمومی مشکل دارد. همکاری با اعضا استعدادهای مشترک را به اشتراک می گذارد و در نتیجه به بهترین راه برای حل مشکل دست می یابد.
بهبود مهارت ها به جهت مدیریت تیم
کار در یک تیم، منافع کل تیم را در یک جهت قرار می دهد. اعضا با یکدیگر تعامل می کنند، با هم فکر می کنند، نحوه کار سایر اعضا را می بینند، فکر می کنند، تجربه کسب می کنند، مشورت می کنند و به نتیجه می رسند. با انجام این کار، آنها مهارت های خود را نشان داده و بر نقاط ضعف خود غلبه کرده اند. این روند بارها و بارها در این فرآیند تکرار می شود و این مهارت ها روز به روز عمیق تر می شوند.
در زمان کمتر به نتیجه برسید
در کار تیمی سرعت کار افزایش می یابد. یک کار فردی که ممکن است ماه ها طول بکشد ممکن است چندین ساعت مشارکت داشته باشد. این همکاری ها مسیرهایی را باز می کند که ممکن است فرد به تنهایی نتواند به آنها برسد.
موفقیت های بیشتر
کار با یکدیگر به شما امکان می دهد تا وظایف مهم را به سرعت و به وضوح شناسایی کنید. با کار کردن چند نفر روی یک پروژه، کار بین اعضا تقسیم می شود. این به انجام کار بیشتر در زمان کمتر و کاهش زمان تحویل پروژه کمک می کند. در سازمان ها استراتژی به نام «برش و سپس تسخیر» وجود دارد. این استراتژی به معنای تقسیم یک پروژه به قطعات کوچک و تقسیم آن بین اعضا است تا پروژه در زمان کمتری به پایان برسد.
اصول مدیریت صحیح کار تیمی و مدیریت تیم
یک تیم کاری موفق متشکل از افراد با نگرش ها و سلیقه های مختلف است که همه آنها با یک هدف مشترک گرد هم می آیند. مردم همیشه در ابتدا با انگیزه تر و خوشبین تر هستند. هرچه جلوتر می روند و مشکلاتی که با آن روبرو می شوند بزرگتر می شوند، اختلافاتشان بیشتر آشکار می شود. اینجاست که مدیریت صحیح می تواند تیم را از فروپاشی و همگام سازی مجدد اعضای تیم باز دارد. در واقع اصول مدیریت صحیح کار تیمی مهمترین نیاز هر تیمی است. در اینجا چند نمونه از اصول مدیریت صحیح آورده شده است.
راه هایی برای بهبود مهارت های مدیریت تیم و تقویت عملکرد
برای بهبود عملکرد ناشی از افزایش مهارت های کار تیمی 9 راهکار زیر را هرگز فراموش نکنید:
1. اهداف خود را روشن کنید و آنها را یادداشت کنید
در حال حاضر، این قسمت باید به طور خاص توسط مالک یا مدیرعامل نوشته شود، زیرا مدیران سطح پایین این اهداف را برآورده می کنند و به تیم های خود اطلاع می دهند.
توجه داشته باشید که هدف شما نباید این باشد که “ما می خواهیم محصولات عالی ایجاد کنیم و به سودآورترین شرکت جهان تبدیل شویم.” زیرا هر کسی می تواند این اهداف را داشته باشد. اهداف شما باید واضح و قابل دستیابی باشد و باید راه هایی برای سنجش پیشرفت داشته باشید. به عنوان مثال، هدف واضح تر، افزایش 10 درصدی سود سالانه است. سپس می توانید اهداف خاصی را برای مدیران بخش های مختلف تعیین کنید.
به عنوان مثال، هدف یک مدیر بازاریابی ممکن است یافتن راه های جدید و موثرتر بازاریابی باشد. به طوری که تلاش های بازاریابی شما به 5 درصد بیشتر از مشتریان با بودجه مشابه می رسد. مدیر تولید ممکن است ایده خوبی برای بهینه سازی تولید برای افزایش بهره وری داشته باشد. هدف یک مدیر فروش ممکن است ورود به یک بازار جدید یا دست نخورده باشد.
نکته مهم این است که اهداف کلی شما مشخص باشد، همه مدیران با این اهداف موافق باشند و بدانند از آنها چه انتظاری می رود. شما باید به طور مداوم پیشرفت هر بخش را زیر نظر داشته باشید. این فرآیند باید توسط مدیران آنها به اعضای تیم منتقل شود.
2. مراحل رسیدن به هدف را مشخص کنید
به عنوان مثال، ممکن است هدف افزایش رضایت مشتری باشد و مراحل رسیدن به این امر شامل ارسال سریعتر، بازگشت آسان تر و بهبود خدمات پس از فروش مشتری و غیره است.
3. افراد مناسب را استخدام کنید، سپس اجازه دهید کار خود را انجام دهند
به عنوان یک مدیر، رئیس یا مدیر عامل شما باید توضیح واضحی در مورد اهداف شرکت داشته باشد تا شما درک خوبی از جهت گیری شرکت داشته باشید. یک مدیر خوب باید اهداف روشنی را برای هر بخش تعیین کند. سپس میتوانید اهدافی را که برای بخش خود تعیین کردهاید، بر اساس سطح مهارت هر کارمند تعیین کنید.
4. جلسات منظمی با کارکنان خود داشته باشید
مشکلات، مشکلات و تنگناها در هر سازمانی اجتناب ناپذیر است. بخشی از شغل شما به عنوان یک مدیر شامل شناسایی و اصلاح مسائل قبل از تبدیل شدن به یک مشکل است. داشتن جلسات منظم با کارمندان کلید شناسایی مشکلات قبل از خارج شدن از کنترل است.
5. در برخورد با مشکلات سرزده کارکنان خوب از روش «ساندویچ» استفاده کنید
همه اشتباه می کنند، برخی از اشتباهات کوچک هستند و می توان آنها را با یک یادداشت به تیم یا صحبت سریع با کارکنان حل کرد. با این حال، یک کارمند خوب می تواند اشتباه بزرگی مرتکب شود که مسئولیت واحدهای شما را مختل کند. این نوع مشکلات باید توسط شما مدیریت شود.
تا زمانی که این اشتباه یک بار اتفاق افتاده باشد و کارمند در گذشته مشکل دیگری نداشته باشد، روش ساندویچی بهترین گزینه است. با توضیح اینکه کارمندان برای سازمان ارزشمند هستند و کار آنها به طور کلی تأثیر مثبتی بر شرکت دارد، شروع کنید.
در ادامه به مشکلی که به وجود آمده و اینکه چه اقداماتی برای جلوگیری از بروز مشکل مشابه در آینده باید انجام داد، بپردازید. گفتگو را با تکرار ارزش کارمند برای شرکت و تکرار اقداماتی که برای جلوگیری از بروز مشکل باید انجام دهید، پایان دهید.
6. الگوی خوبی برای کارمندان باشید
بخشی از کار شما به عنوان یک مدیر این است که برای کسانی که مدیریت می کنید الگو باشید. در مورد اشتباهات خود و اقداماتی که برای جلوگیری از آنها انجام داده اید صادق باشید. به هر حال، اگر برای آنها الگو نباشید، نمی توانید از کارکنان انتظار داشته باشید که اشتباهات خود را بپذیرند.برای این رویدادها باید فرآیندی وجود داشته باشد: درک مشکل، تجزیه و تحلیل علت اصلی مشکل، اجرای روش هایی برای جلوگیری از تکرار اشتباهات و ارزیابی راه حل.
7. در مورد ساختن تیم خود هوشمند باشید
به عنوان یک مدیر، شما باید با موقعیت ها، افراد و شخصیت های مختلف سر و کار داشته باشید. شما می خواهید افراد نقاط قوت و ضعف شما را تکمیل کنند. یک ضرب المثل قدیمی وجود دارد که می گوید: “آهسته استخدام کنید و سریع اخراج شوید.” این یک توصیه خوب است که باید در نظر داشته باشید و برای پیدا کردن فرد مناسب وقت بگذارید.
هنگامی که آنها را آموزش دادید و تمام ابزارها را در اختیار آنها قرار دادید، می توانید آنها را ارزیابی کنید. نگه داشتن افراد نامناسب به تیم شما آسیب می زند، الهام بخش خشونت علیه سایر اعضای تیم می شود و به جای تمرکز بر چیزهای مهم تر، زمان بیشتری را صرف حل مشکلات بین آنها می کنید.
8. نگرش مثبت خود را حفظ کنید و آن را در تیم خود ترویج دهید
داشتن نگرش مثبت کار شما را به عنوان یک مدیر بسیار آسان می کند زیرا افراد بیشتری شما را دنبال می کنند. فعالیت های تیمی را تشویق کنید. ما می دانیم که همه نمی توانند یا ممکن است دوست نداشته باشند با دیگران کنار بیایند. بنابراین از تمرینات تیمی استفاده کنید تا مطمئن شوید که تیم شما یک هدف متمرکز دارد.
9. از مثبت سازی روابط استفاده کنید
تقویت مثبت می تواند رابطه کارمند-مدیر را بهبود بخشد و به اشکال مختلفی انجام می شود که بسته به شرکت متفاوت است. ممکن است روزهای تعطیل اضافی، کارت هدیه، قدردانی عمومی یا فقط قدردانی خصوصی از رئیس ارائه دهید. به هر طریقی که انجام شود، قدردانی از دستاوردهای کارکنان مهم است. در ادامه ویدیویی برای درک بهتر این مطلب برای شما آماده کردیم.
سخن پایانی
با آموزش صحیح کارکنان و تمرین تکنیک های ارتباطی خوب، می توانید اشتباهات را به حداقل برسانید و روی تحویل به موقع پروژه ها تمرکز کنید. این می تواند به معنای افزایش قابل توجه بهره وری و دقت زیاد در مدیریت تیم با حداقل هزینه باشد که به موفقیت یک تیم یا کسب و کار خواهد انجامید.
سوالات متداول
۱. چگونه میتوانم مهارتهای ارتباطی خود را بهبود بخشم؟
برای بهبود مهارتهای ارتباطی، میتوانید به تمرین گفتاری و گوش دادن فعال مشغول شوید. همچنین، مطالعه در مورد فنون ارتباطی مؤثر مانند فنون مذاکره و حل اختلافات میتواند به شما کمک کند.
۲. چگونه میتوانم از توانمندیهای تیمم بهترین استفاده را بکنم؟
برای بهرهبرداری بهتر از توانمندیهای تیم، همکاری و هماهنگی با اعضای تیم اهمیت دارد. شناخت نقاط قوت و ضعف هر فرد و تسلط بر توانمندیهایشان میتواند کمک کند تا وظایف بهینهتر توزیع شوند.
۳. چگونه میتوان اعضای تیم را متعهد و مشتاق نگه داشت؟
برای حفظ اشتیاق و تعهد اعضای تیم، اهمیت ارائه هدفهای روشن و معنادار، ارزشها و فرهنگ سازمانی قوی، ارتقاء روحیه و انگیزه اعضا، ارائه فرصتهای رشد و توسعه، و ایجاد یک موفقیت در محیط کاری مثبت و حامی مهم است.