مزیت رقابتی چیست؟

آشنایی با مفهوم مزیت رقابتی

مزیت رقابتی یکی از مفاهیم بنیادین در دنیای استراتژی و رقابت های تجاری به شمار می رود. این واژه را نخستین بار «مایکل پورتر» (Michael Porter)، استاد برجسته دانشکده کسب وکار هاروارد، در ادبیات مدیریت و استراتژی وارد کرد. او در کتاب مشهور خود به نام “مزیت رقابتی” (Competitive Advantage) به تبیین این مفهوم پرداخت. پورتر معتقد بود که درک مزیت رقابتی برای هر کسب وکاری که می خواهد در فضای رقابتی موفق شود، حیاتی است. در واقع، بدون داشتن مزیتی پایدار نسبت به رقبا، شرکت ها دیر یا زود در رقابت عقب می افتند یا نابود می شوند. اهمیت این اصطلاح به قدری بالاست که تقریباً تمامی تحلیل ها و تصمیم گیری های استراتژیک بر پایه آن استوار شده است.

برداشت ما از مفهوم مزیت رقابتی از دیدگاه پورتر

با این حال، با مرور دقیق کتاب پورتر می توان به برداشت مشخصی از مفهوم مزیت رقابتی در نگاه او رسید. طبق فهم رایج از نوشته های پورتر، مزیت رقابتی یعنی:
ویژگی ها یا توانمندی هایی که باعث می شوند یک کسب وکار عملکرد بهتری نسبت به رقبا داشته باشد.
این برتری می تواند در زمینه های مختلفی مانند هزینه پایین تر، کیفیت بالاتر، برند قوی تر یا فناوری پیشرفته تر نمود پیدا کند. نکته کلیدی این است که مزیت رقابتی باید به گونه ای باشد که در بازار هدف به طور واقعی ارزش آفرینی کند و مشتریان به خاطر آن مزیت، کسب وکار را به سایر گزینه ها ترجیح دهند. این تعریف غیررسمی اما دقیق، ما را به فهم بهتر استراتژی های موفق راهنمایی می کند.

نگاه عددی پورتر به عملکرد کسب وکارها

یکی از جنبه های مهم دیدگاه پورتر این است که او موفقیت را در نهایت با عدد و رقم می سنجد. از نظر او، عملکرد بهتر فقط به معنای شهرت یا محبوبیت برند نیست؛ بلکه باید بتوان آن را در قالب افزایش حاشیه سود (Margin) مشاهده کرد. به بیان دیگر، کسب وکاری که مزیت رقابتی واقعی دارد، باید بتواند سود بیشتری نسبت به رقبا کسب کند و این سودآوری را در بلندمدت حفظ نماید. این نگاه باعث می شود تحلیل های پورتر بسیار کاربردی و عمل گرا باشد، چون تأکید او روی نتایج مالی قابل سنجش است. چه در مدل پنج نیروی رقابتی برای تحلیل جذابیت یک صنعت، و چه در مفهوم زنجیره ارزش برای بررسی فعالیت های درون سازمان، پورتر همواره به دنبال پیدا کردن راه هایی است که در نهایت به بهبود سودآوری پایدار منتهی شوند.

مزیت رقابتی موقتی و مزیت رقابتی پایدار

یکی از مهم ترین تقسیم بندی ها در میان انواع مزیت های رقابتی، تفکیک آن ها به موقتی و پایدار است. این دسته بندی از لحاظ مدت زمان تأثیرگذاری مزیت در بازار اهمیت ویژه ای دارد.

مزیت رقابتی موقتی به آن نوع از مزیت اشاره دارد که در بازه زمانی کوتاه یا متوسط مؤثر است و پس از مدتی، به دلیل تغییر شرایط بازار، فناوری، رفتار مشتریان یا ظهور رقبا، اثرگذاری خود را از دست می دهد. به عنوان نمونه، زمانی که شرکت «آمریکن ایرلاینز» برای اولین بار سیستم رزرو رایانه ای هوشمند را معرفی کرد، این تکنولوژی در زمان خودش یک مزیت رقابتی بزرگ محسوب می شد. اما با گذشت زمان و ورود دیگر شرکت ها به این حوزه، این مزیت کم رنگ شد و دیگر امتیاز ویژه ای محسوب نمی شد. این مثال نشان می دهد که مزیت های موقتی نیازمند نوآوری مستمر و بهبود مداوم هستند، در غیر این صورت به سرعت ارزش خود را از دست می دهند.

در مقابل، مزیت رقابتی پایدار به مزیتی گفته می شود که کسب وکار بتواند برای مدت طولانی حفظ کند و رقبا نتوانند به راحتی از آن تقلید کنند یا آن را بی اثر نمایند. این نوع مزیت معمولاً ریشه در عوامل بنیادینی همچون برند قوی، مالکیت فناوری های خاص، فرهنگ سازمانی بی نظیر یا ساختارهای منحصر به فرد دارد.

چرا مزیت رقابتی برای کسب وکارها حیاتی است؟

پیش از آنکه وارد بحث های تخصصی تر درباره ی مزیت رقابتی شویم، باید به یک سؤال کلیدی پاسخ دهیم: چرا اصلاً مزیت رقابتی مهم است؟ چرا لازم است وقت بگذاریم، تحقیق کنیم و مزیت رقابتی خود یا کسب وکارمان را بشناسیم و روی آن تمرکز کنیم؟

در ظاهر شاید به نظر برسد که بدون داشتن استراتژی مشخص و تعریف دقیق از مزیت رقابتی هم می توان کسب وکار را اداره کرد. شما می توانید محصول یا خدمتی ارائه دهید، تبلیغ کنید، مشتری جذب کنید و حتی درآمد خوبی هم داشته باشید. اما مسئله اینجاست که در این حالت، در طولانی مدت به جای حرکت بر اساس یک مسیر روشن و هدفمند، درگیر تقلید و واکنش های لحظه ای به حرکات رقبای خود خواهید شد. این نوع فعالیت، نه بر پایه تفکر استراتژیک، بلکه صرفاً نوعی «رفتار تاکتیکی» است که باعث می شود همیشه به دنبال رقبا بدوید و از آن ها عقب بمانید.

وقتی مزیت رقابتی نداشته باشید، فقط واکنش گر می شوید

اگر مزیت رقابتی نداشته باشید یا به آن توجه نکنید، ناخواسته وارد چرخه ای از تصمیم گیری های کوتاه مدت می شوید. هر حرکت رقیب، شما را به واکنش وامی دارد. به عنوان مثال:

  • رقیب قیمت محصولاتش را کاهش می دهد، شما هم مجبور می شوید قیمت هایتان را پایین بیاورید؛
  • آن ها محصول جدید عرضه می کنند، شما هم سراسیمه به دنبال طراحی و تولید محصول تازه می روید؛
  • آن ها سیستم مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) راه اندازی می کنند، شما هم احساس می کنید بدون CRM از رقابت عقب مانده اید؛
  • باشگاه مشتریان می زنند، شما هم به فکر امتیازدهی و کارت وفاداری می افتید؛
  • کمپین فروش ویژه راه می اندازند، شما هم سریعاً وارد مسیر تخفیف دهی می شوید.
همچنین بخوانید:  آیا همهٔ کارآفرین‌های موفق ویژگی‌های مشابهی دارند؟

همه ی این کارها ممکن است از نظر فنی اشتباه نباشند، حتی گاهی لازم و مفید هم هستند. اما مشکل اینجاست که تصمیم گیری شما صرفاً بر اساس اقدامات دیگران صورت می گیرد، نه بر پایه ی تحلیل و هدف گذاری استراتژیک خودتان. شما در این شرایط، فقط واکنش گر هستید، نه بازی ساز.

استراتژی یعنی تصمیم گیری آگاهانه برای برتری

مزایای مربوط به فناوری

 

واقعیت این است که مزیت رقابتی، ستون فقرات استراتژی کسب وکار است. استراتژی یعنی این که شما آگاهانه تصمیم بگیرید در کدام زمینه می خواهید بهتر از دیگران باشید، منابع تان را روی آن حوزه متمرکز کنید و آن قدر در آن قوی شوید که مشتریان دلیل روشنی برای انتخاب شما داشته باشند.

مزیت رقابتی همان عاملی است که باعث می شود مشتری بین شما و رقیب تان، شما را انتخاب کند. این مزیت ممکن است کیفیت بالاتر، خدمات بهتر، قیمت پایین تر، تخصص خاص، برند قوی تر یا تجربه ی کاربری منحصربه فرد باشد. مهم نیست مزیت تان چیست، مهم این است که آن را شناخته، پرورش داده و بر آن تمرکز کرده باشید.

بدون مزیت رقابتی مشخص، کسب وکار شما به دریای پرتلاطمی شباهت پیدا می کند که با هر موج جدید (یعنی حرکت رقیب یا تغییر بازار) تکان می خورد و جهت گیری اش را از دست می دهد. اما زمانی که مزیت رقابتی روشن و دقیق باشد، حتی اگر طوفانی در بازار به پا شود، شما همچنان مسیر مشخصی دارید.

مزیت رقابتی، مسیر برد یا باخت در بازی کسب وکار

ریچارد بارنی، از نظریه پردازان برجسته مدیریت استراتژیک، به خوبی این موضوع را بیان کرده است. او می گوید بازی رقابت در دنیای کسب وکار ساده است: شما باید مزیت رقابتی خاصی برای خود تعریف کنید و سپس با تمام توان روی آن سرمایه گذاری کنید. اگر این مزیت را درست انتخاب کرده باشید، برنده خواهید بود؛ و اگر اشتباه انتخاب کرده باشید، ممکن است همه چیز را ببازید.

بنابراین، نقطه ی شروع موفقیت، شناخت درست از خود و بازار است. شما باید بدانید که در چه چیزی قوی هستید، مشتری چه نیازی دارد که شما بهتر از بقیه می توانید برآورده اش کنید و چطور می توانید این توانمندی را به ارزش واقعی برای بازار تبدیل کنید. این ارزش همان مزیت رقابتی پایدار است که شما را از رقبا متمایز می کند و کسب وکارتان را در مسیر رشد قرار می دهد.

در دنیای امروز، کسب وکارهایی که صرفاً تقلید می کنند، جایی برای رشد و بقا ندارند. موفقیت واقعی متعلق به کسانی است که مزیت رقابتی منحصربه فردی دارند و بر آن تمرکز می کنند. به جای اینکه دائم به حرکات رقبا واکنش نشان دهید، مسیری متفاوت و قدرتمند برای خود تعریف کنید. مزیت رقابتی را بشناسید، روی آن سرمایه گذاری کنید، و اجازه دهید بازار شما را با آن ویژگی ممتاز به یاد بیاورد.

چگونه مزیت رقابتی ایجاد کنیم و از رقبا پیشی بگیریم؟

 

در دنیای کسب وکار امروز که رقابت میان برندها و شرکت ها هر روز شدیدتر می شود، سؤال مهمی پیش روی هر کارآفرین و مدیر قرار دارد: چگونه می توان در این فضای شلوغ و رقابتی، مزیتی منحصربه فرد ساخت و از رقیبان سبقت گرفت؟

پاسخ این سؤال در شناخت عمیق بازار، تحلیل درست رفتار رقبا، درک نیازهای مشتریان و تکیه بر دانش و تخصص تیم نهفته است. در ادامه، گام های اصلی برای ساخت مزیت رقابتی پایدار را با جزئیات کامل بررسی می کنیم:

اهمیت مزیت رقابتی در بازار پرتلاطم امروز

با اینکه فضای کسب وکار امروز به شدت رقابتی است و بسیاری از شرکت ها خدمات مشابهی ارائه می دهند، اما هنوز هم فرصت هایی برای خلق تفاوت و تمایز وجود دارد. در واقع، همین رقابت فشرده است که ضرورت ایجاد مزیت رقابتی را بیشتر از قبل می سازد.

اگر می خواهید در بازار باقی بمانید، باید به دنبال کشف و ارائه چیزی باشید که رقبایتان از آن غافل مانده اند. این «چیز» می تواند کیفیت بالاتر، خدمات بهتر، پاسخ گویی سریع تر یا حتی تجربه کاربری راحت تر باشد. مهم این است که بدانید دیگر تقلید از رقبا کافی نیست؛ باید خلق کنید، نه فقط کپی کنید.

1-تحلیل دقیق رقبا:

برای شروع فرآیند خلق مزیت رقابتی، نخست باید رقبای خود را به خوبی بشناسید. این شناخت صرفاً محدود به دانستن نام و نوع فعالیت آن ها نیست، بلکه باید بدانید:

  • آن ها چه خدماتی ارائه می دهند؟
  • چه ویژگی هایی برای مشتریان مهم دارند؟
  • در چه حوزه هایی قوی عمل می کنند؟
  • و مهم تر از همه، در چه زمینه هایی ضعف دارند؟
همچنین بخوانید:  رشد سریع کسب و کار

تحلیل رفتار و عملکرد رقبا به شما کمک می کند تا خلأهایی را پیدا کنید که هنوز کسی آن ها را پر نکرده است. این همان جایی ست که می توانید وارد میدان شوید و با ارائه خدمات بهتر یا راه حل هایی نوآورانه، سهم بیشتری از بازار را به دست آورید.

به جای اینکه نسخه ضعیفی از رقیبتان باشید، سعی کنید هویت مستقل و متفاوتی برای برند خود بسازید. طراحی یک سایت حرفه ای، زبان برند منحصربه فرد، و پیام بازاریابی متفاوت می تواند اولین گام در مسیر این تمایز باشد.

2-تحلیل عمیق نیازهای مشتریان:

یکی از بزرگ ترین اشتباهات کسب وکارها این است که فقط به رقبا نگاه می کنند و مشتری واقعی را فراموش می کنند. این در حالی ست که مهم ترین منبع الهام برای ساخت مزیت رقابتی، خود مشتریان هستند. آن ها کسانی هستند که برای محصولات و خدمات شما هزینه می پردازند و در نهایت درباره موفقیت یا شکست برندتان تصمیم می گیرند.

بنابراین باید بدانید:

  • مشتریان شما دقیقاً چه کسانی هستند؟
  • چه نیازهایی دارند که هنوز به درستی پاسخ داده نشده؟
  • از برندهای فعلی چه گله هایی دارند؟
  • در چه چیزی حاضرند بیشتر پول بپردازند یا حتی شما را به دیگران معرفی کنند؟

فرض کنید شما و رقیبتان هر دو خدمات حمل ونقل بین المللی کالا ارائه می دهید. اگر نرخ های شما برابر باشد، قطعاً خدمات پس از فروش، پاسخ گویی، بیمه حمل بار، یا حتی پیگیری آنلاین سفارش ها می توانند برگ برنده شما باشند. پس باید ارزش هایی را ارائه دهید که برای مشتری مهم تر از قیمت هستند.

3-سرمایه گذاری روی دانش و تخصص تیم:

در نهایت، یکی از پایه های اصلی مزیت رقابتی، تکیه بر توانمندی ها و دانش تخصصی تیم کسب وکار شماست. دنیای امروز، دنیای دانایی است و شرکت هایی موفق هستند که یادگیری، نوآوری و به روزرسانی دائمی را در فرهنگ سازمانی خود نهادینه کرده اند.

نمونه بارز این موضوع شرکت گوگل است که سال هاست با سرمایه گذاری روی تکنولوژی های جدید، تبدیل به شرکتی دست نیافتنی شده و رقبایش را چند گام عقب نگه داشته است.

در مقیاس کوچک تر، شما هم اگر تیمی باتجربه، حرفه ای و آموزش دیده داشته باشید، می توانید بهتر از رقبا عمل کنید؛ حتی اگر کیفیت محصولات شما در حد آن ها باشد. چرا که این دانش و مهارت، به شما امکان می دهد ارتباط مؤثرتر با مشتری، فروش حرفه ای تر و اجرای دقیق تر خدمات را تجربه کنید. تخصص واقعی، خود به تنهایی یک مزیت رقابتی قدرتمند است.

استراتژی های طلایی برای ایجاد مزیت رقابتی پایدار

مزایای مربوط به هزینه‌ها

ایجاد مزیت رقابتی، یکی از پایه های اصلی موفقیت در بازارهای رقابتی امروز است. مزیت رقابتی به این معناست که شرکت شما چیزی خاص، منحصربه فرد و ارزشمند برای ارائه دارد که رقبای شما از آن بی بهره اند. در این مقاله به بررسی چند استراتژی کاربردی برای ساختن مزیتی رقابتی و پایدار می پردازیم که هر مدیر و صاحب کسب وکاری باید با آن ها آشنا باشد.

استراتژی رهبری در هزینه (Cost Leadership): سلطه بازار با کمترین قیمت

استراتژی رهبری در هزینه یعنی شرکت تلاش می کند با کاهش هزینه های تولید، توزیع و عملیات، محصولات خود را با پایین ترین قیمت ممکن عرضه کند. در این رویکرد، هدف اصلی جذب بازار انبوه از طریق قیمت پایین است. اما کاهش قیمت به معنی کاهش کیفیت نیست، بلکه باید با مدیریت دقیق منابع، افزایش بهره وری و حذف هزینه های زائد به این هدف رسید.
فروشگاه های زنجیره ای Walmart با مذاکره مستقیم با تولیدکنندگان، خرید انبوه، لجستیک حرفه ای و حذف واسطه ها توانسته اند قیمت نهایی برای مصرف کننده را کاهش دهند. این باعث شده حتی در رقابت با برندهای بزرگ، خریداران به سمت آن ها جذب شوند.
این استراتژی مخصوص بازارهایی است که قیمت عامل تعیین کننده در خرید است. بنابراین اگر بازار هدف شما افراد حساس به قیمت هستند، این گزینه بسیار مؤثر خواهد بود. اما اگر کیفیت یا برند مهم تر است، باید به گزینه های دیگر فکر کرد.

استراتژی تمایز (Differentiation): خاص بودن یعنی دیده شدن

در دنیایی که کالاها و خدمات به وفور وجود دارند، «متفاوت بودن» خود یک مزیت رقابتی است. در این استراتژی، کسب وکار تلاش می کند تا با ایجاد تجربه ای منحصربه فرد، طراحی خاص، کیفیت بالا، یا خدمات استثنایی خود را از رقبا متمایز کند.
برند Apple تنها به خاطر قابلیت های فنی محصولاتش شناخته نمی شود، بلکه به دلیل طراحی مینیمال، سیستم عامل اختصاصی، حس لوکس بودن و تجربه کاربری منحصر به فرد، جایگاهی خاص در ذهن مخاطب دارد. خریداران آیفون حاضرند هزینه بیشتری بپردازند، فقط چون این برند حس خاص بودن را به آن ها منتقل می کند.
برای اجرای این استراتژی باید هویت برند خود را به درستی تعریف و از طریق تبلیغات، بسته بندی، داستان سرایی برند (Brand Storytelling) و حتی خدمات پس از فروش، آن را تقویت کنید.

استراتژی نوآوری (Innovation Strategy): نوآوری یعنی خلق فرصت از دل محدودیت

نوآوری، نیرویی است که باعث می شود از چهارچوب ها خارج شوید و راه هایی پیدا کنید که دیگران هرگز به آن ها فکر نکرده اند. این نوآوری می تواند در محصول، فرآیند، مدل کسب وکار یا حتی در نوع ارتباط با مشتری باشد. نوآوری می تواند با کمترین امکانات، بزرگ ترین تحولات را ایجاد کند.
شرکت Insightec فناوری درمان غیرتهاجمی برای تومورهای مغزی را توسعه داد. درحالی که رقبا همچنان به جراحی های سنتی وابسته بودند، این شرکت با استفاده از امواج فراصوت متمرکز (FUS) تحولی در پزشکی ایجاد کرد. مزیت رقابتی آن ها نه قیمت پایین بود و نه تبلیغات، بلکه راه حل خلاقانه ای بود که تجربه درمان را دگرگون کرد.
اگر می خواهید در صنعت خود بی رقیب باشید، باید فرهنگ نوآوری را در سازمان خود نهادینه کنید. به کارکنان خود اجازه اشتباه بدهید، آن ها را تشویق کنید که از چارچوب ها خارج شوند و به ایده های تازه گوش دهید.

همچنین بخوانید:  چگونه فریلنسر شویم؟

استراتژی اثربخشی عملیاتی (Operational Effectiveness): اجرای بی نقص، رقابت پذیری بالا

مزایای دسترسی به بازار و شبکه توزیع

بعضی شرکت ها مزیت رقابتی خود را نه از نوآوری یا قیمت، بلکه از عملکرد دقیق، سریع و بدون خطا به دست می آورند. این شرکت ها در انجام کارهای روزمره آن قدر مهارت دارند که رقبا نمی توانند به سطح آن ها برسند، حتی اگر همان خدمات را ارائه دهند.
شرکت FedEx با ارائه خدمات حمل ونقل دقیق، سریع و قابل اعتماد، حتی در شرایط بحرانی، اعتماد مشتریان را جلب کرده است. آن ها با سیستم های لجستیکی پیچیده، نرم افزارهای ردیابی لحظه ای و کارکنان آموزش دیده، فرآیندهای خود را بهینه کرده اند.
اگر بتوانید کارهای تکراری را با کیفیت و دقت بالا انجام دهید، مشتریان وفادار به دست خواهید آورد. برای این کار لازم است سیستم های خودکار، تحلیل داده و بازخوردگیری را در کسب وکار خود پیاده سازی کنید.

استراتژی فناوری محور (Technology-Based Advantage): رقابت با هوش مصنوعی و نوآوری دیجیتال

مزایای جغرافیایی

در دنیای دیجیتال، فناوری نه تنها یک ابزار بلکه یک «سلاح استراتژیک» است. کسب وکارهایی که زودتر از دیگران از فناوری های جدید مانند هوش مصنوعی، اتوماسیون، کلان داده یا بلاک چین استفاده می کنند، نه تنها از رقبا پیشی می گیرند بلکه مدل کسب وکار کل بازار را تغییر می دهند.
شرکت هایی مانند Tesla از طریق استفاده از هوش مصنوعی در خودروها و بروزرسانی نرم افزاری خودرو پس از فروش، مزیتی ایجاد کرده اند که دیگر خودروسازها سال ها از آن عقب مانده اند.
اگر نمی خواهید از رقبا عقب بمانید، باید در زمینه تکنولوژی همواره در حال یادگیری و پیاده سازی نوآوری باشید. برای شروع، حتی ابزارهای ساده ای مثل نرم افزارهای اتوماسیون یا CRM می توانند بهره وری شما را چند برابر کنند.

استراتژی انطباق پذیری (Adaptability): سریع تغییر کن یا حذف شو!

انطباق پذیری یعنی توانایی یک کسب وکار برای تغییر در پاسخ به شرایط جدید، رفتار مشتریان، بحران های اقتصادی یا فناوری های نوظهور. شرکت هایی که سریع تغییر می کنند، زنده می مانند. اما آن هایی که مقاومت می کنند، از بازار حذف می شوند.
در دوران کرونا، بسیاری از رستوران ها تعطیل شدند اما برخی با راه اندازی سیستم های سفارش آنلاین و ارسال غذا توانستند نه تنها زنده بمانند بلکه بازار جدیدی برای خود بسازند. این یعنی انطباق به موقع با شرایط محیطی.
برای موفقیت در این مسیر، شما باید چابکی سازمانی ایجاد کنید. یعنی فرآیندهای تصمیم گیری سریع تر، آموزش مستمر کارکنان، انعطاف در تغییر مدل کسب وکار و رصد مداوم بازار.

مزیت اطلاعاتی (Information Advantage): اطلاعات بیشتر = تصمیمات بهتر

در نهایت، یکی از قدرتمندترین مزیت های رقابتی، «دانش» است. شرکت هایی که بهتر و سریع تر از بقیه اطلاعات جمع آوری می کنند، تحلیل های عمیق تری دارند و بر اساس داده تصمیم گیری می کنند، همیشه چند قدم جلوتر هستند.
شرکت Netflix بر پایه تحلیل رفتار کاربران، پیشنهادهای شخصی سازی شده ارائه می دهد. همین موضوع باعث شده تجربه کاربری بی نظیری ایجاد شود و رقبا نتوانند به راحتی با آن رقابت کنند.
با استفاده از ابزارهایی مثل Google Analytics، نرم افزارهای CRM و داشبوردهای مدیریتی، اطلاعات ارزشمندی درباره مشتری، بازار، رقبا و روندهای آینده به دست آورید. هر تصمیمی که با داده پشتیبانی شود، قدرتمندتر خواهد بود.

مزیت رقابتی، پلی میان رویا و واقعیت کسب وکار

در دنیای پرتلاطم امروز که تغییر، تنها قانون ثابت آن است، مزیت رقابتی چیزی فراتر از یک امتیاز مقطعی است؛ مزیت رقابتی قلب تپنده ی هر کسب وکار موفق است. داشتن یک مزیت رقابتی پایدار یعنی سازمان شما نه تنها می تواند در رقابت باقی بماند، بلکه می تواند بازی را به نفع خود تغییر دهد.

هر کسب وکاری باید بیاموزد که مزیت رقابتی خود را بشناسد، آن را تقویت کند و همزمان برای نوآوری های جدید آماده باشد. چون مزیتی که امروز پیروزی می آورد، ممکن است فردا تنها یک خاطره ی خوش باشد. در نهایت، مزیت رقابتی همان پلی است که سازمان ها را از رویاهای بزرگ به دستاوردهای واقعی و ملموس می رساند؛ پلی که ساختن و نگهداری از آن، هنری است که تنها از رهبران هوشمند و آینده نگر برمی آید.

5/5 - (1 امتیاز)
تصویر تیم تحریریه خودساخته
تیم تحریریه خودساخته

ما در تیم خودساخته تمام تلاشمان را برای آماده سازی بهترین مطالب میکنیم تا شما عزیزان با محتواهای ما بتوانید سواد و دانش خود را بهبود دهید

دوست داری بدونی چطور فروش بیزنیست رو حداقل سه برابر کنی؟!

تیم دکتر کاویانی در یک جلسه مشاوره دو ساعته، فرمول چند برابر کردن فروش با الگوی «هک فروش» رو بهتون آموزش میدن. مهمترین راز بیزینس های پرفروش داشتن ذهنیت هک فروش است.

اینستاگرام خودساخته

روزمرگی های دکتر کاویانی

تلگرام خودساخته

مطالب انگیزشی روزانه

اگه لذت بردی برای دوستات از طریق این دکمه ها بفرست.

همیشه پیگیر آموزش باش

هدایا و رایگان

دیدگاه

در بحث‌‌ پیرامون این مقاله شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دریافت لینک دانلود

آیا می‌خواهید درآمد بیزینس خود را ۳ برابر کنید؟

برای دریافت آموزش رایگان بیزینس پولساز دکتر کاویانی روی دکمه دریافت دوره بزنید