
در دنیای رقابتی و پویا امروزی، برندها با روبرو شدن با تغییرات فراوان در نیازها و ترجیحات مشتریان، نیازمند انعطافپذیری و تجدیدنظر در استراتژیهای برندسازی خود هستند. برندسازی مجدد به عنوان یک فرایند استراتژیک، به سازمانها امکان میدهد تا با تغییر و بهبود عناصر اصلی برند خود، ارتباط نزدیکتری با مشتریان برقرار کنند و رویکردهای نوآورانهتری در جذب و حفظ بازار داشته باشند.
در این مقاله، به بررسی مفهوم و اهمیت برندسازی مجدد پرداخته خواهد شد. اهمیت برندسازی مجدد در رشد و بقای سازمانها مورد تأکید قرار خواهد گرفت. همچنین، تأکید بر اهمیت استفاده از ابزارها و راهبردهای برندسازی مجدد برای ایجاد انعطافپذیری و تطبیق با تغییرات بازار خواهد شد. در پایان، پیشنهاداتی برای تحقیقات آتی در زمینه برندسازی مجدد ارائه خواهد شد.
مفهوم و اهمیت برندسازی مجدد
برندسازی مجدد، فرایندی استراتژیک است که در آن سازمانها تلاش میکنند عناصر اصلی برند خود را بازبینی و تغییر داده و ارتباط نزدیکتری با مشتریان برقرار کنند. هدف اصلی برندسازی مجدد، ایجاد تازگی و نوآوری در برند بهگونهای است که بازار مورد هدف را به خود جذب کرده و رشد و بقای سازمان را تضمین کند.
تفاوت بین برندسازی مجدد و برندسازی اولیه در مرحله اجرا و زمان انجام آنها قرار دارد. برندسازی اولیه، فرایندی است که در آغاز تشکیل یک برند صورت میگیرد و شامل استراتژیها و اقداماتی است که برای ساختن هویت و شناخت برند در بازار انجام میشود. اما برندسازی مجدد، فرایندی است که پس از مدتی از شروع فعالیت برند انجام میشود و هدف آن تجدیدنظر و بهبود عناصر اصلی برند است. عوامل مؤثر در نیاز به برندسازی مجدد در محیط کسب و کار متنوع هستند. این عوامل شامل موارد زیر میشوند:
- تغییرات در بازار و رقابت: بازارها تحت تأثیر تغییرات مستمر قرار دارند و رقابت بین سازمانها روز به روز شدیدتر میشود. بنابراین، سازمانها نیازمند تجدیدنظر و بهبود استراتژیها و عناصر برند خود هستند تا بازار را درک کرده و رقابتی برتر داشته باشند.
- تغییرات در نیازها و ترجیحات مشتریان: مشتریان همواره در جستجوی تجربههای بهتر و محصولات نوآورانهتر هستند. با تغییر نیازها و ترجیحات آنها، سازمانها نیازمند بهبود و تجدیدنظر در عناصر برند خود هستند تا به صورت مداوم با تقاضاهای مشتریان همراه شوند.
- تکنولوژی و نوآوری: پیشرفت تکنولوژی و رشد نوآوریها، امکانات جدیدی را برای سازمانها فراهم میکند. برای استفاده بهینه از این امکانات، سازمانها نیازمند برندسازی مجدد هستند تا به روزباشند و تصویری پیشرفته و فناورانه از خود ارائه دهند.
- تغییرات سازمانی: در برخی موارد، سازمانها ممکن است تغییرات سازمانی مهمی را تجربه کنند، مانند تغییر مدیریت، تغییر استراتژیک، یا تغییر مالکیت. در این موارد، برندسازی مجدد میتواند به عنوان یک ابزار اساسی برای تطبیق برند با تغییرات سازمانی عمل کند و ارتباطی مؤثر با سهامداران و کارکنان را برقرار سازد.
مزایای اصلی برندسازی مجدد
برندسازی مجدد نقش مهمی در انعطافپذیری و رشد سازمانها دارد. مزایای اصلی برندسازی مجدد عبارتند از:
- تجدیدنظر در استراتژیها و اهداف برند: برندسازی مجدد به سازمانها امکان میدهد استراتژیها و اهداف برند را مورد بررسی و بازنگری قرار داده و در صورت لزوم، تغییراتی در آنها ایجاد کنند. این کار به سازمانها کمک میکند تا بازارها و رقابت را بهبود داده و به صورت مداوم رشد کنند.
- ایجاد تازگی و نوآوری: برندسازی مجدد به سازمانها امکان میدهد عناصر برند را بازبینی کرده و تغییرات جدیدی در آنها ایجاد کنند. این کار میتواند تازگی و نوآوری را در برند به وجود آورده و باعث جذب مشتریان جدید و حفظ مشتریان فعلی شود.
- تقویت اعتماد و وفاداری مشتریان: بازنگری و بهبود عناصر برند میتواند به تقویت اعتماد و وفاداری مشتریان کمک کند. با ارائه تجربههای بهتر و ارتباط نزدیکتر با مشتریان، سازمانها میتوانند ارتباطی قویتر و پایدارتر با مشتریان خود برقرار کنند و از رشد و پیشرفت بیشتر برخوردار شوند.
- تطبیق با تغییرات محیطی: برندسازی مجدد به سازمانها امکان میدهد تا با تغییرات محیطی و رقابتی سازگار شوند. با تجدیدنظر و تغییر عناصر برند، سازمانها میتوانند انعطافپذیری بیشتری در مواجهه با تحولات داشته باشند و برند را به روز کنند تا مناسب تر بازار و نیازهای مشتریان شود.
- بهبود شناخت برند و دستیابی به هدفهای بازاریابی: بازنگری در برند و معرفی تغییرات مجدد، میتواند به بهبود شناخت برند در بازار کمک کند. این امر میتواند به افزایش دسترسی به مشتریان جدید، جذب بازارهای جدید، و تحقق هدفهای بازاریابی مانند افزایش فروش و ارزش برند کمک کند.
مراحل برندسازی مجدد
در هر مرحله از برندسازی مجدد، توجه به جزئیات و هماهنگی بین عناصر برند و استراتژیها بسیار مهم است. همچنین، ارتباط مستمر با مشتریان و بازخورد آنها نیز برای موفقیت برندسازی مجدد بسیار حائز اهمیت است. مراحل برندسازی مجدد عموماً شامل موارد زیر است:
شناسایی و تحلیل مشکلات و ضعفهای فعلی برند:
در این مرحله، ابتدا باید مشکلات و ضعفهای فعلی برند را شناسایی کنید. این ممکن است شامل عدم شناخت کافی مشتریان، عدم تطابق با تغییرات بازار، نامناسب بودن عناصر برند فعلی و سایر موارد مشابه باشد. برای شناسایی این مشکلات می توانید از روش های مختلفی مانند مطالعات بازار، تحقیقات بازاریابی، مطالعات مشتریان و بازخوردهای مشتریان استفاده کنید. سپس با تحلیل این مشکلات، می توانید راه حل هایی برای بهبود برند ارائه کنید.
تعیین هدف و استراتژی برندسازی مجدد:
در این مرحله، باید هدف و استراتژی برندسازی مجدد را مشخص کنید. هدف ممکن است شامل بهبود شناخت برند، جذب مشتریان جدید، افزایش وفاداری مشتریان فعلی، تغییر موقعیت رقابتی در بازار و سایر هدفهای مرتبط باشد. در این مرحله، باید با توجه به تحلیل مشکلات و نیازهای مشتریان، استراتژی برندسازی مجدد را تعیین کنید. این استراتژی باید شامل انتخاب یک موقعیت منحصر به فرد در بازار، تعیین مزیت رقابتی، تعیین گروه هدف و راهبردهای بازاریابی مختلف باشد. بین استراتژی بازاریابی و تاکتیک بازاریابی تفاوت وجود دارد.
طراحی عناصر برندسازی جدید:
در این مرحله، باید عناصر برند جدید را طراحی کنید. این عناصر شامل لوگو، شناسنامه بصری، نام تجاری، شعار، نمادها و سایر عناصر بصری و ادراکی برند است. طراحی عناصر برندسازی جدید باید با استراتژی برندسازی مجدد هماهنگی داشته باشد و باید توجه ویژهای به جزئیات و ارتباط بین این عناصر داشته باشد. برای طراحی این عناصر، معمولاً با تیم طراحان حرفهای و تیم اجرایی همکاری میشود.
توسعه و اجرای برنامه عملیاتی برندسازی مجدد:
در این مرحله، باید برنامه عملیاتی برای اجرای برندسازی مجدد تهیه و اجرا کنید. این برنامه شامل فعالیتها، زمانبندی، منابع مورد نیاز و مسئولیتهای مشخص است. میتوانید از روشهای مختلفی مانند تبلیغات، رویدادها، رسانههای اجتماعی، روابط عمومی و سایر ابزارهای بازاریابی استفاده کنید.
ارزیابی و پایش عملکرد برندسازی مجدد:
در این مرحله، باید عملکرد برندسازی مجدد را ارزیابی و پایش کنید. این شامل بررسی شناخت برند، تاثیر برندسازی مجدد بر بازار، واکنش مشتریان و سایر معیارهای ارزیابی است. با بررسی عملکرد برندسازی مجدد، میتوانید نیاز به تغییرات و بهبودهای بیشتر را شناسایی کنید و در صورت لزوم تنظیمات لازم را انجام دهید.
این مراحل کلی برای برندسازی مجدد هستند و هر یک از مراحل به صورت دقیقتر و با توجه به شرایط و نیازهای خاص شرکت و بازار ممکن است متفاوت باشد.
راهبردها و ابزارهای برندسازی مجدد
برای برندسازی مجدد، میتوان از راهبردها و ابزارهای مختلفی استفاده کرد. در زیر، چند راهبرد و ابزار معمول در برندسازی مجدد را بررسی خواهیم کرد:
استفاده از تحقیقات بازار و نظرسنجیها برای شناخت نیازها و تغییرات مشتریان:
استفاده از تحقیقات بازار و نظرسنجیها به شما کمک میکند تا نیازها و تغییرات مشتریان را به دقت شناسایی کنید. با انجام تحقیقات بازار میتوانید اطلاعاتی درباره اولویتها، نیازها، ترجیحات و رفتار مشتریان کسب کنید. با این اطلاعات، میتوانید استراتژیها و تصمیمات برندسازی خود را بر اساس نیازهای مشتریان بهبود بخشید.
ارتقای تجربه مشتری و ارائه ارزش افزوده بیشتر:
یکی از اصلیترین عوامل در برندسازی مجدد، توجه به تجربه مشتری است. با بهبود تجربه مشتری و ارائه ارزش افزوده بیشتر، میتوانید رضایت و وفاداری مشتریان را افزایش دهید. این شامل بهبود فرآیندها، کیفیت محصولات و خدمات، سهولت در تعامل با مشتریان، ارائه تجربه منحصر به فرد و خلاقانه، و ایجاد ارتباط مستمر با مشتریان است.
استفاده از رسانههای اجتماعی و دیجیتال در برندسازی مجدد:
رسانههای اجتماعی و دیجیتال ابزارهای قدرتمندی هستند که میتوانید از آنها در برندسازی مجدد استفاده کنید. با استفاده از شبکههای اجتماعی، وبسایت، وبلاگ، پادکست و سایر کانالهای دیجیتال، میتوانید برند خود را به مشتریان جدید معرفی کنید، با مشتریان فعلی ارتباط برقرار کنید، محتوای ارزشمند ارائه دهید و داستان برند خود را به اشتراک بگذارید.
همکاری با صنایع مرتبط و شرکتهای استارتاپ برای نوآوری در برندسازی:
همکاری با صنایع مرتبط و شرکتهای استارتاپ میتواند به شما کمک کند تا در برندسازی مجدد نوآورانه عمل کنید. با برقراری همکاری با شرکتهای استارتاپ، میتوانید از فناوریها و روشهای نوین استفاده کنید و ایدههای جدید را به برند خود اضافه کنید. این همکاری میتتواند شامل توسعه محصولات یا خدمات جدید، بهبود فرآیندها، استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته، یا ایجاد تعاملات متفاوت با مشتریان باشد.
استفاده از استراتژیهای قیمتگذاری و تخفیفهای ویژه:
استراتژیهای قیمتگذاری و تخفیفهای ویژه میتوانند در برندسازی مجدد موثر باشند. با ارائه قیمت مناسب و جذاب برای محصولات یا خدمات خود میتوانید رقابتپذیری برند خود را افزایش دهید و مشتریان جدید را جذب کنید. همچنین، ارائه تخفیفهای ویژه به مشتریان فعلی میتواند باعث افزایش وفاداری آنها شود.
ایجاد هویت و شخصیت برند منحصر به فرد:
یکی از عناصر کلیدی برندسازی مجدد، ایجاد هویت و شخصیت برند منحصر به فرد است. با تعیین و تدوین ماموریت، ارزشها، و نقاط قوت برند خود، میتوانید یک هویت متمایز برای برند خود ایجاد کنید. این هویت باید با مشتریان هدف شما ارتباط برقرار کند و از رقبا تمایز داشته باشد. هویت و شخصیت برند میتواند از طریق طراحی لوگو، جعبهبندی، رنگها و نمادها، نحوه ارتباطات و تبلیغات، و تجربه مشتری ساخته شود.
از طریق اجرای این راهبردها و استفاده از ابزارهای برندسازی مجدد، میتوانید برند خود را بهبود داده و بازاریابی مؤثرتری را انجام دهید. مهم است که این راهبردها را با توجه به خصوصیات و نیازهای خاص برند خود سازماندهی کنید و بهبود مستمر در طول زمان را هدف قرار دهید.
نمونه های موفق از برندسازی مجدد
در زیر چند نمونه موفق از برندسازی مجدد را معرفی میکنیم:
Apple
شرکت Apple یکی از بهترین نمونههای موفق برندسازی مجدد است. در دهه 1990، Apple با مشکلات مالی و عدم تمایل مشتریان به محصولاتش روبرو شد. اما با بازگشت استیو جابز به شرکت، استراتژیهای جدیدی برای برندسازی مجدد اجرا شد. Apple به جای تمرکز بر محصولات فناوری، تمرکز خود را بر تجربه مشتری و طراحی محصولات قرار داد. طراحی زیبا و کارآمد، سیستمعامل قدرتمند و ایجاد یک ارتباط عاطفی با مشتریان موجب شد که Apple به یک برند موفق و مورد علاقه مشتریان تبدیل شود.
Old Spice
Old Spice یک برند پوست و مراقبت از بدن بود که در گذشته به خاطر طراحی قدیمی و محصولاتی که به نظر عموم مردم متعلق به نسل قدیمی بود، به تنزلی رفته بود. اما با اجرای یک استراتژی برندسازی تحولی، Old Spice توانست بازار جدیدی را به خود اختصاص دهد. آنها از یک کمدین معروف برای تبلیغات تلویزیونی استفاده کردند و با سبک طنز و دیدنی تبلیغات، تصویر برند را به طور جدیدتر و جذابتری تغییر دادند. این راهبرد باعث افزایش فروش و تمایز از رقبا شد.
Burberry
Burberry یک برند لوکس انگلیسی است که در دهه 2000 با مشکلاتی در ارتباط با تقلید ناخواسته از برندش روبرو شد. با ورود کریستوفر بايلی به عنوان طراح اصلی برند، استراتژی برندسازی مجددی اجرا شد. Burberry به جای استفاده از لوگوی معروف خود که ممکن بود در بازار تقلید شود، طراحیهای جدیدی با رنگها و الگوهای جدید ارائه کرد. همچنین، با همکاری با هنرمندان و مشاهیر، تصویر برند را بازسازی کرد. این راهبردها منجر به بازگشت موفقیت آمیز برند Burberry شد.
سخن پایانی
در نتیجهگیری کلی، برندسازی مجدد یک استراتژی موثر است که برای تجدید حیات و ارتقاء برندها استفاده میشود. این رویکرد به شرکتها امکان میدهد تا بازارهای جدید را به دست آورده، ارزش برند خود را افزایش داده و رقابتی تازه را با رقبا برقرار کنند. در فرآیند برندسازی مجدد، عواملی مانند تحلیل بازار، تغییرات در نیازها و تمایلات مشتریان، ارتقاء محصولات و خدمات، طراحی و بروزرسانی لوگو و بستهبندی، استفاده از تبلیغات خلاقانه و ارتباطات موثر با مشتریان بسیار مهم هستند. نمونههای موفق از برندسازی مجدد از جمله Apple، Old Spice و Burberry نشان میدهند که با استراتژیهای درست، تمرکز بر تجربه مشتری، طراحی نوآورانه، ایجاد ارتباط عاطفی و ارتقاء تصویر برند، میتوان به بازگشت موفقیت و رشد فروش رسید.
برندسازی مجدد نه تنها به شرکتها امکان میدهد تا روند سقوط را متوقف کنند، بلکه به آنها اجازه میدهد تا به محصولات و خدمات خود ارزش افزوده بدهند و در بازار رقابتی به عنوان یک برند قابل اعتماد و مورد توجه شناخته شوند. به طور کلی، برندسازی مجدد را میتوان به عنوان یک فرصت برای تجدید حیات و تحول موفقیتآمیز برندها در نظر گرفت. اما برای رسیدن به نتایج مطلوب، تحقیقات دقیق، استراتژیهای مناسب و اجرای کارآمد ضروری است.