هدف گذاری در فروش

هدف گذاری در فروش چیست؟

هدف گذاری در فروش برای هر کسب‌وکاری که به دنبال رشد درآمد و افزایش سودآوری است ضروری است. اما این تعیین اهداف فروش موثر نیاز به برنامه‌ریزی و بررسی دقیق دارد و شما باید با برخی تکنیک های بسیار مهم و کارآمد در این زمینه آشنا باشید. در این مقاله درباره همین تکنیک ها صحبت می کنیم و روشهایی برای تعیین اهداف فروش قابل‌دستیابی، قابل‌اندازه‌گیری و همسو با اهداف کسب وکار موردبحث قرار می‌دهیم.

نحوه هدف گذاری فروش

در ادامه بهترین تکنیک های هدف گذاری در فروش را با یکدیگر بررسی می کنیم:

1. معرفی اهداف کسب‌وکار

تعریف اهداف یک کسب‌وکار و مشخص کردن تارگت فروش اولین گام مهم در تعیین اهداف فروش است. برخی از پیش نیاز ها لازم است که یک کسب‌وکار باید فراهم کند تا به آنها دست یابد و زمینه را برای تعیین اهداف فروش فراهم کند. آنها می‌توانند شامل افزایش فعالیت های بازاریابی،آموزش نیروها، گسترش سهم بازار، راه‌اندازی محصولات یا خدمات جدید و بهبود نرخ حفظ مشتری باشد.

تعیین اهداف کسب‌وکار مهم است؛ زیرا تضمین می‌کند که اهداف فروش با جهت کلی استراتژیک کسب‌وکار همسو هستند. برای مثال، اگر هدف کسب‌وکار گسترش سهم بازار باشد، باید اهداف فروش را به‌گونه‌ای تنظیم کرد که منعکس‌کننده این هدف باشد. این مورد می‌تواند شامل تعیین اهداف برای رشد فروش در مناطق جغرافیایی خاص یا بخش‌های مشتری باشد که در حال حاضر در پایگاه مشتریان کسب‌وکار کمتر ارائه شده‌اند.

تعیین اهداف تجاری نیز به تعیین اولویت برای اهداف فروش کمک می‌کند. برای مثال، اگر هدف کسب‌وکار بهبود نرخ حفظ مشتری باشد، ممکن است اهداف فروش بر افزایش رضایت مشتری، کاهش ریزش مشتری و بهبود تجربه مشتری تنظیم شود. این می‌تواند به شما این اطمینان را ببخشد که اهداف فروش بر روی حوزه‌هایی متمرکز شده‌اند که برای دستیابی به اهداف کلی کسب‌وکار مهم‌ترین هستند.

یکی دیگر از مزایای تعریف اهداف تجاری این است که به ایجاد چشم‌انداز مشترک برای سازمان کمک می‌کند. وقتی اهداف کسب‌وکار به‌وضوح تعریف شده باشند، همه اعضای سازمان می‌توانند در جهت یک هدف مشترک تلاش کنند. این می‌تواند به همسو کردن تلاش‌های تیم‌های فروش، تیم‌های بازاریابی و سایر بخش‌ها کمک کند و حسی از هدف و جهت ایجاد کند که می‌تواند باعث موفقیت فروش شود.

نحوه هدف گذاری فروش

2. تحلیل عملکرد گذشته

تجزیه‌وتحلیل عملکرد گذشته یک گام مهم در هدف گذاری در فروش است. داده‌های عملکرد گذشته می‌تواند بینشی در مورد راندمان فروش، رفتار مشتری و شرایط بازار ارائه دهد. این اطلاعات می‌تواند برای هدف گذاری در فروش واقع‌بینانه و شناسایی زمینه‌های بهبود استفاده شود.

یکی از راه‌های تحلیل عملکرد گذشته، بررسی داده‌های فروش، مانند درآمد، واحدهای فروخته‌شده و میانگین ارزش سفارش است. این داده‌ها می‌تواند به شناسایی روند عملکرد فروش در طول زمان کمک کند. به‌عنوان‌مثال، اگر فروش در چند فصل گذشته کاهش‌یافته است، شما باید برای دستیابی به رشد درآمد، اهداف فروش تهاجمی‌تری تعیین کنید.

روش بعدی برای تجزیه‌وتحلیل عملکرد گذشته، بررسی داده‌های مشتری، مانند جمعیت‌شناسی مشتری، تاریخچه خرید و بازخورد مشتری است. این داده‌ها می‌تواند به شناسایی ترجیحات و نیازهای مشتری کمک کند، و از این طریق می‌تواند به شما برای هدف گذاری در فروش کمک کند. به‌عنوان‌مثال، اگر بخش قابل‌توجهی از مشتریان به یک محصول یا خدمات خاص علاقه‌مند هستند، ممکن است لازم باشد اهداف فروشی تعیین شود که بر تبلیغ و فروش آن محصول یا خدمات متمرکز باشد.

داده‌های بازار همچنین می‌تواند برای تجزیه‌وتحلیل عملکرد گذشته مفید باشند. این داده‌ها می‌توانند شامل داده‌هایی در مورد روند صنعت، عملکرد رقبا و رفتار مصرف‌کننده باشد. با تجزیه‌وتحلیل داده‌های بازار، کسب‌وکارها می‌توانند فرصت‌ها و تهدیدها را در بازار شناسایی کرده و اهداف فروش را بر اساس آن تعیین کنند. به‌عنوان‌مثال، اگر رقیب جدیدی وارد بازار شده است و در حال تصاحب سهم بازار است، ممکن است لازم باشد اهداف فروشی تعیین کنید که بر حفظ مشتریان فعلی و جذب مشتریان جدید متمرکز باشد.

تجزیه‌وتحلیل عملکرد گذشته مهم است؛ زیرا به تعیین اهداف فروش واقعی کمک می‌کند. با درک روندهای فروش گذشته، رفتار مشتری و شرایط بازار، کسب‌وکارها می‌توانند اهداف فروشی تعیین کنند که قابل‌دستیابی و همسو با شرایط فعلی بازار باشد. همچنین می‌تواند به شناسایی زمینه‌های بهبود و تنظیم استراتژی‌های فروش بر اساس آن کمک کند. به‌عنوان‌مثال، اگر فروش در یک دسته محصول خاص کاهش‌یافته است، ممکن است لازم باشد اهداف فروشی تعیین کنید که بر تبلیغ و فروش محصولات یا خدمات دیگر تمرکز دارند.

علاوه بر اطلاع‌رسانی در مورد اهداف فروش، تجزیه‌وتحلیل عملکرد گذشته می‌تواند به شناسایی شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) نیز کمک کند که می‌توانند برای ردیابی عملکرد فروش در طول زمان مورداستفاده قرار گیرند. KPIها می‌توانند شامل معیارهایی مانند نرخ تبدیل، هزینه‌های جذب مشتری و ارزش طول عمر مشتری باشند. با ردیابی این معیارها در طول زمان، کسب‌وکارها می‌توانند اثربخشی استراتژی‌های فروش خود را ارزیابی کرده و در صورت نیاز تنظیماتی برای اصلاح این استراتژی‌ها انجام دهند.

3. تعیین اهداف خاص، قابل‌اندازه‌گیری، قابل‌دستیابی، مرتبط و محدود به زمان (SMART)

تعیین اهداف خاص، قابل‌اندازه‌گیری، قابل‌دستیابی، مرتبط و محدود به زمان (SMART) یک استراتژی اثبات شده برای هدف گذاری در فروش به‌صورت موثر می‌باشد. اهداف SMART به‌خوبی تعریف شده و متمرکز، قابل‌اندازه‌گیری، واقع‌بینانه و قابل‌دستیابی هستند، با اهداف کسب‌وکار همسو هستند و ضرب‌الاجل مشخصی برای دستیابی دارند. در اینجا معنی هر عنصر چارچوب SMART در زمینه تعیین اهداف فروش آمده است:

همچنین بخوانید:  25 تکنیک طلایی جذب مشتری

شفاف و واضح باشند: اهداف خاص واضح و به‌خوبی تعریف شده‌اند. هنگام هدف گذاری در فروش، مهم است که در مورد آنچه می‌خواهید به دست آورید، اولویت‌های واضح و مشخصی داشته باشید. به‌عنوان‌مثال، «افزایش درآمد فروش به میزان 10 درصد در سه‌ماهه آینده» یک هدف مشخص است.

مثال دیگر: فروش محصول شماره ۱۱۱ در سه ماهه فصل بهارسال ۱۴۰۳ به این صورت باشد :

  • فردوردین به تعداد ۲۵۰۰ عدد  به قیمت تومانی واحد ۵۰۰ هزارتومان
  • اردیبهشت به تعداد ۶۰۰۰ عدد به قیمت تومانی واحد ۵۲۵ هزارتومان
  • خرداد به تعداد ۶۵۰۰ عدد به قیمت تومانی واحد ۵۲۶ هزارتومان

قابل‌اندازه‌گیری: اهداف شما باید قابل‌اندازه‌گیری باشند و در طول زمان بتوان آنها را ردیابی و پیگیری کرد. هنگام هدف گذاری در فروش، تعیین معیارهایی که بتوان از آنها برای پیگیری پیشرفت استفاده کرد، مهم است. برای مثال، «افزایش 20 درصدی تعداد مشتریان جدید در سه‌ماهه آینده» یک هدف قابل‌اندازه‌گیری است.

دست‌یافتنی باشند: اهداف باید واقع‌بینانه و دست‌یافتنی باشند. هنگام هدف گذاری در فروش، مهم است که شرایط فعلی بازار، منابع موجود و قابلیت‌های تیم فروش را در نظر بگیرید. برای مثال، «افزایش درآمد فروش به میزان 100 درصد در سه‌ماهه آینده» ممکن است درصورتی‌که بازار به‌شدت رقابتی باشد و منابع محدود باشد، قابل‌دستیابی نباشد.

مرتبط باشند : اهداف شما باید با اهداف تجاری و شرایط فعلی بازار همسو باشند. هنگام هدف گذاری در فروش، درنظرگرفتن جهت کلی استراتژیک کسب‌وکار و نیازها و ترجیحات مشتریان مهم است. به‌عنوان‌مثال، اگر هدف کسب‌وکار راه‌اندازی یک خط محصول جدید است، هدف فروش مربوطه می‌تواند افزایش فروش خط محصول جدید تا 25 درصد در سه‌ماهه آینده باشد.

محدود به زمان مشخصی باشند: اهداف محدود به زمان، ضرب‌الاجل مشخصی برای دستیابی دارند. هنگام هدف گذاری در فروش، تعیین یک جدول زمانی برای دستیابی به هدف بسیار مهم است. به‌عنوان‌مثال، “افزایش تعداد سرنخ‌های فروش تا 50% در 60 روز آینده” یک هدف محدود به زمان است.

با تعیین اهداف بر اساس معیارهای اسمارت، کسب‌وکارها می‌توانند اطمینان حاصل کنند که اهداف فروش آنها به‌خوبی تعریف شده، قابل‌دستیابی و همسو با اهداف تجاری است. این می‌تواند به افزایش عملکرد فروش، افزایش درآمد و بهبود سودآوری کمک کند. اهداف تعیین شده بر اساس SMART همچنین می‌تواند به ایجاد حس مسئولیت‌پذیری و تمرکز در بین تیم‌های فروش کمک کند و نقشه راه روشنی برای دستیابی به موفقیت در فروش ارائه دهد.

آموزش هدف گذاری در فروش

4. قیف فروش و تولید سرنخ را در نظر بگیرید

هنگام تعیین اهداف فروش، مهم است که قیف فروش  و تولید سرنخ را در نظر داشته باشید. قیف فروش  فرایندی است که مشتری قبل از خرید تا حتی بعد از خرید طی می‌کند و تولید سرنخ فرایند شناسایی مشتریان بالقوه مناسب و ایجاد علاقه به محصولات یا خدمات ما در آنهاست. با درنظرگرفتن قیف فروش  و تولید سرنخ، کسب‌وکارها می‌توانند اهداف فروش را بر اساس پایگاه مشتریان فعلی و مجموعه مشتریان بالقوه، به‌صورت واقع‌بینانه و قابل‌دستیابی تعیین کنند.

یکی از راه‌های درنظرگرفتن قیف فروش  و تولید سرنخ هنگام هدف گذاری در فروش، ارزیابی قیف فروش فعلی است. قیف فروش یک نمایش تصویری از کل فرایند فروش است که معمولاً شامل مراحلی مانند تولید سرنخ، صلاحیت ستجی سرنخ، پیشنهاد و بسته‌شدن قرارداد است. با تجزیه‌وتحلیل قیف فروش فعلی، کسب‌وکارها می‌توانند مناطقی را شناسایی کنند که فرایند فروش ممکن است در حال توقف یا ازدست‌دادن مشتریان بالقوه باشد. این می‌تواند به هدف گذاری در فروش کمک کند تا بر روی مراحل خاص قیف فروش مانند افزایش تعداد سرنخ‌های تولید شده یا بهبود نرخ تبدیل از پیشنهاد تا بسته‌شدن قرارداد تمرکز کند.

راه دیگری برای درنظرگرفتن قیف فروش  و تولید سرنخ هنگام هدف گذاری در فروش، ارزیابی مجموعه مشتریان بالقوه است. این روش می‌تواند شامل تقسیم‌بندی لیست مشتریان بر اساس جمعیت، رفتار یا نیازها و شناسایی بخش‌های بالقوه مشتریان جدیدی باشد که هنوز هدف قرار نگرفته‌اند. با تجزیه‌وتحلیل مجموعه مشتریان بالقوه، کسب‌وکارها می‌توانند اهداف فروشی را تعیین کنند که بر گسترش لیست مشتریان مناسب تمرکز دارد که از این جمله می‌توان به افزایش فروش در مناطق جغرافیایی خاص یا بخش‌های مشتری اشاره کرد.

هنگام هدف گذاری در فروش بر اساس قیف فروش  و تولید سرنخ، مهم است که منابع در دسترس تیم فروش را در نظر بگیرید. به‌عنوان‌مثال، تعیین هدف فروش برای ایجاد 1000 سرنخ جدید در یک ماه ممکن است غیرواقعی باشد، اگر تیم فروش منابع لازم برای پیگیری موثر و واجد شرایط بودن آن سرنخ‌ها را نداشته باشد. تعیین اهداف فروش که هم چالش‌برانگیز و هم قابل‌دستیابی هستند و منابع و قابلیت‌های موجود تیم فروش را در نظر می‌گیرند بسیار مهم است.

عامل دیگری که باید هنگام هدف گذاری در فروش بر اساس خط قیف فروش  و تولید سرنخ در نظر گرفت، اثربخشی استراتژی‌های تولید سرنخ فعلی است. به‌عنوان‌مثال، اگر استراتژی فعلی تولید سرنخ به‌اندازه کافی سرنخهایی باکیفیت بالا ایجاد نمی‌کند، ممکن است لازم باشد اهداف فروش با تمرکز بر بهبود تاکتیک‌های تولید سرنخ، مانند افزایش تبلیغات رسانه‌های اجتماعی یا سرمایه‌گذاری در استراتژی‌های بهینه‌سازی موتور جستجو (SEO) تعیین شود.

5. درگیرکردن تیم فروش در فرایند هدف گذاری در فروش

مشارکت‌دادن تیم فروش در فرایند هدف‌گذاری می‌تواند یک استراتژی ارزشمند برای هدف گذاری در فروش به‌صورت موثر باشد. تیم‌های فروش در خط مقدم فرایند فروش هستند و درک عمیقی از نیازها و ترجیحات مشتری دارند. با مشارکت‌دادن تیم فروش در فرایند تعیین هدف، کسب‌وکارها می‌توانند بینش‌ها و دیدگاه‌های ارزشمندی کسب کنند که می‌تواند به تعیین اهداف فروش واقعی و مؤثر کمک کند.

همچنین بخوانید:  اصطلاحات فروش مویرگی

در اینجا چند راه برای مشارکت‌دادن تیم فروش در فرایند هدف گذاری در فروش آورده شده است:

  • برگزاری جلسه با تیم فروش: یکی از ساده‌ترین راه‌ها برای مشارکت‌دادن تیم فروش در فرایند تعیین هدف، برگزاری جلسه تیم فروش است. در طول جلسه، تیم فروش می‌تواند در مورد عملکرد فروش، بازخورد مشتری و سایر عواملی که ممکن است بر اهداف فروش تأثیر بگذارد، بحث کند. با درخواست ورودی از تیم فروش، کسب‌وکارها می‌توانند بینش ارزشمندی در مورد فرایند فروش به دست آورند و زمینه‌های بهبود را شناسایی کنند.
  • انجام نظرسنجی یا مصاحبه: راه دیگری برای مشارکت تیم فروش در فرایند هدف گذاری در فروش، انجام نظرسنجی یا مصاحبه های عمیق است. از نظرسنجی‌ها می‌توان برای جمع‌آوری بازخورد در مورد اهداف فروش و شناسایی زمینه‌های بهبود استفاده کرد. از مصاحبه‌ها می‌توان برای به‌دست‌آوردن بینش عمیق‌تر در مورد فرایند فروش و شناسایی چالش‌ها یا فرصت‌های خاص استفاده کرد.
  • اعضای تیم فروش در کمیته‌های تعیین هدف مشارکت دهید: راه دیگر برای مشارکت تیم فروش در فرایند هدف‌گذاری، اختصاص اعضای تیم فروش به کمیته‌های تعیین هدف است. این کمیته‌ها می‌توانند مسئول شناسایی اهداف فروش، تعیین معیارهای موفقیت و توسعه استراتژی برای دستیابی به اهداف باشند. با درگیرکردن تیم فروش در فرایند هدف‌گذاری به‌این‌ترتیب، کسب‌وکارها می‌توانند اطمینان حاصل کنند که اهداف فروش به‌خوبی تعیین شده و با نیازها و ترجیحات تیم فروش همسو هستند.
  • ارائه بازخورد منظم: پس از هدف گذاری در فروش، ارائه بازخورد منظم به تیم فروش بسیار مهم است. این می‌تواند به اطمینان از فروش و تعهد برای دستیابی به اهداف فروش کمک کند. بازخورد منظم همچنین می‌تواند به شناسایی نقاطی که ممکن است برای دستیابی به اهداف فروش نیاز به اصلاح باشد کمک کند. با ارائه بازخورد منظم، کسب‌وکارها می‌توانند یک محیط فروش مشارکتی و حمایتی ایجاد کنند که تیم فروش را برای دستیابی به اهداف خود ترغیب می‌کند.
  • دستاوردهای تیم فروش را شفاف کنید و به آنها پاداش دهید: در نهایت، مهم است که دستاوردهای تیم فروش را بشناسید و به آنها پاداش دهید. این می‌تواند به ایجاد روحیه، تقویت انگیزه و تقویت اهمیت دستیابی به اهداف فروش کمک کند. به‌رسمیت‌شناختن و جوایز می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد، مانند ناهار تیمی، برنامه‌های قدردانی یا پاداش نقدی. با شناخت و پاداش‌دادن به دستاوردهای تیم فروش، کسب‌وکارها می‌توانند یک محیط کاری مثبت و باارزش ایجاد کنند که تیم‌های فروش را برای رسیدن به اهدافشان ترغیب کند.

به طور خلاصه، مشارکت تیم فروش در فرایند هدف گذاری در فروش، یک استراتژی ارزشمند برای تعیین اهداف فروش موثر است. با برگزاری جلسات تیم فروش، انجام نظرسنجی یا مصاحبه، انتساب اعضای تیم فروش به کمیته‌های تعیین هدف، ارائه بازخورد منظم، و شناخت و پاداش‌دادن به دستاوردهای تیم فروش، کسب‌وکارها می‌توانند اهداف فروشی تعیین کنند که کاملاً آگاهانه، قابل‌دستیابی و همسو با اهداف فروش، نیازها و ترجیحات تیم فروش باشند. اما پیش از هر چیز دقت داشته باشید که داشتن تیم فروش خوب نیازمند استخدام کارمندهای خوب است. در ویدئوی زیر، اهمیت و نحوه استخدام کارمند خود در کسب و کار خود را برای موفقیت هر چه بیشتر توضیح داده ایم:

 

6. نظارت و در صورت نیاز بازتنظیم اهداف فروش

نظارت و باز تنظیم اهداف فروش در صورت نیاز بخش مهمی از فرایند هدف گذاری در فروش است. اهداف فروش را باید پویا و قابل‌انطباق دید، نه ثابت و بدون تغییر. با نظارت بر عملکرد فروش و تنظیم اهداف در صورت نیاز، کسب‌وکارها می‌توانند اطمینان حاصل کنند که در مسیر رسیدن به اهداف خود هستند و به تغییرات بازار یا نیازهای مشتری پاسخ می‌دهند.

در اینجا چند مرحله برای نظارت و تنظیم اهداف فروش در صورت لزوم وجود دارد:

شاخص‌های کلیدی عملکرد فروش (KPI) را تعریف کنید: قبل از تعیین اهداف فروش، مهم است که KPIهایی را تعریف کنید که بتوان از آنها برای پیگیری عملکرد فروش استفاده کرد. این KPIها می‌تواند شامل معیارهایی مانند درآمد، سود، هزینه جذب مشتری، ارزش طول عمر مشتری و نرخ تبدیل باشد. با تعریف KPI، کسب‌وکارها می‌توانند بر عملکرد فروش نظارت داشته باشند و مناطقی را که ممکن است نیاز به تعدیل داشته باشد، شناسایی کنند.

برنامه‌ای برای بررسی منظم عملکرد تهیه کنید: پس از تعیین اهداف فروش، برنامه‌ریزی منظم بررسی‌های عملکرد برای پیگیری پیشرفت بر اساس KPIها بسیار مهم است. بسته به پیچیدگی اهداف فروش و سرعت تغییر در بازار، این بررسی‌ها می‌تواند به‌صورت هفتگی، ماهانه یا فصلی برگزار شود. با انجام بررسی‌های منظم عملکرد، کسب‌وکارها می‌توانند مناطقی را که ممکن است نیاز به تعدیل اهداف فروش داشته باشند، شناسایی کنند.

تجزیه‌وتحلیل داده‌های عملکرد: در طول بررسی عملکرد، تجزیه‌وتحلیل داده‌های عملکرد فروش برای شناسایی روندها و الگوها بسیار مهم است. به‌عنوان‌مثال، اگر فروش در یک دسته محصول خاص در حال کاهش است، ممکن است لازم باشد اهداف فروش یا استراتژی‌های فروش برای رفع مشکل اصلاح و تنظیم شوند. با تجزیه‌وتحلیل داده‌های عملکرد، کسب‌وکارها می‌توانند نقاطی را که ممکن است نیاز به تعدیل‌ها باشد شناسایی کنند و تصمیم‌گیری‌های مبتنی بر داده‌ها در مورد نحوه تنظیم اهداف فروش اتخاذ نمایند.

همچنین بخوانید:  چرخه دمینگ (PDCA) چیست ؟

ارزیابی عوامل خارجی: علاوه بر تجزیه‌وتحلیل داده‌های عملکرد فروش، ارزیابی عوامل خارجی که ممکن است بر اهداف فروش تأثیر بگذارد، مهم است. این عوامل می‌تواند شامل تغییرات در بازار، فشارهای رقابتی یا تغییر در رفتار مشتری باشد. با آگاهی از عوامل خارجی، کسب‌وکارها می‌توانند تنظیماتی که چشم‌انداز در حال تغییر را در نظر می‌گیرند، بر روی اهداف فروش انجام دهند.

تنظیم اهداف فروش در صورت نیاز: بر اساس تجزیه‌وتحلیل داده‌های عملکرد و عوامل خارجی، کسب‌وکارها باید آماده باشند تا اهداف فروش را در صورت نیاز دوباره تنظیم کنند. این تنظیمات می‌تواند شامل تعیین اهداف جدید، تنظیم اهداف موجود، یا تخصیص مجدد منابع به استراتژی‌های مختلف فروش باشد. با تنظیم اهداف فروش در صورت نیاز، کسب‌وکارها می‌توانند اطمینان حاصل کنند که به تغییرات بازار و نیازهای مشتری به‌خوبی پاسخ می‌دهند.

اطلاع‌رسانی تغییرات به تیم فروش: در نهایت، مهم است که هر گونه تغییر در اهداف فروش را به تیم فروش اطلاع دهید. این می‌تواند به شما این اطمینان را بدهد که تیم فروش با اهداف جدید هماهنگ است و درک روشنی از نحوه تنظیم استراتژی‌های فروش خود برای دستیابی به اهداف تجدیدنظرشده دارد. با انتقال تغییرات به تیم فروش، کسب‌وکارها می‌توانند یک محیط فروش مشارکتی و حمایتی ایجاد کنند که تیم فروش را برای دستیابی به اهداف خود ترغیب می‌کند.

7. دستاوردها را جشن بگیرید

جشن‌گرفتن دستاوردها بخش مهمی از فرایند هدف گذاری در فروش است. شناخت و پاداش‌دادن به دستاوردهای تیم فروش می‌تواند به ایجاد روحیه، تقویت انگیزه و تقویت اهمیت دستیابی به اهداف فروش کمک کند. تجلیل از دستاوردها همچنین می‌تواند به ایجاد یک محیط کاری مثبت و باارزش که تیم‌های فروش را تشویق می‌کند تا به اهداف خود ادامه دهند، کمک کند.

در اینجا چند راه برای جشن‌گرفتن دستاوردهای تیم فروش وجود دارد:

قدردانی از تیم فروش در رویدادهای سازمانی: قدردانی عمومی روشی قدرتمند برای تجلیل از دستاوردهای تیم فروش است. این می‌تواند شامل معرفی افراد برتر در یک جلسه تیمی یا ایمیل سراسری شرکت یا ایجاد تابلوی امتیازاتی باشد که داده‌های عملکرد فروش را نمایش می‌دهد. با معرفی عمومی دستاوردهای تیم فروش، کسب‌وکارها می‌توانند حس غرور و موفقیت را در میان اعضای تیم فروش خود افزایش دهند.

برنامه‌های جشن‌گرفتن تیمی: برنامه‌های تیمی راه دیگری برای جشن‌گرفتن دستاوردهای تیم فروش است. این می‌تواند شامل سازماندهی یک ناهار یا شام تیمی، یا برنامه‌ریزی فعالیتی مانند تمرین تیم‌سازی یا گردش در یک رویداد ورزشی باشد. با سازماندهی گردش‌های تیمی، کسب‌وکارها می‌توانند حس رفاقت را در میان اعضای تیم فروش بهبود ببخشند و اهمیت کار تیمی را به اعضای تیم خود نشان دهند.

جوایز و مشوق‌ها: جوایز و مشوق‌ها روشی ملموس برای شناسایی و پاداش دستاوردهای تیم فروش است. این مشوق‌ها می‌تواند شامل ارائه پاداش برای دستیابی به یک هدف فروش خاص یا ارائه مشوق‌هایی مانند کارت هدیه یا کالا برای افراد برتر باشد. کسب‌وکارها با ارائه پاداش‌ها و مشوق‌ها می‌توانند حس رقابت را در بین اعضای تیم فروش بالا ببرند و آنها را برای رسیدن به اهدافشان ترغیب کنند.

به‌رسمیت‌شناختن و تأیید شخصی: به‌رسمیت‌شناختن شخصی راهی برای تجلیل از دستاوردهای تیم فروش در سطح فردی است. این می‌تواند شامل ارسال یک یادداشت یا ایمیل شخصی به مجریان برتر، یا ارائه جوایز فردی مانند مرخصی اضافی حتی مسافرت یا اعطای یک عنوان خاص باشد. با ارائه شناخت شخصی، کسب‌وکارها می‌توانند نشان دهند که برای مشارکت هر یک از اعضای تیم فروش ارزش قائل هستند و حس قدردانی و وفاداری در وجود آنها ایجاد نمایند.

جشن‌گرفتن نقاط عطف و نقاط جهش : جشن‌گرفتن نقاط جهش راه دیگری برای شناسایی و پاداش دستاوردهای تیم فروش است. این روش می‌تواند شامل جشن‌گرفتن دستیابی به یک هدف فروش خاص، جذب مشتری قابل‌توجه یا سالگردهای مربوط به تیم باشد. با جشن‌گرفتن نقاط عطف، کسب‌وکارها می‌توانند در وجود تمام اعضای تیم یک حس موفقیت و حرکت ایجاد کنند و تیم‌های فروش را برای دستیابی به اهداف خود تشویق کنند.

بازخورد مستمر: در نهایت، ارائه بازخورد مستمر به تیم فروش، حتی فارغ از دستاوردهای خاص، بسیار مهم است. بازخورد منظم می‌تواند به تقویت اهمیت دستیابی به اهداف فروش و ایجاد فرهنگ بهبود مستمر کمک کند. با ارائه بازخورد مستمر، کسب‌وکارها می‌توانند یک محیط فروش مشارکتی و حمایتی ایجاد کنند که تیم‌های فروش را برای رسیدن به اهدافشان تشویق کند.

به طور خلاصه، جشن‌گرفتن دستاوردها بخش مهمی از فرایند تعیین هدف فروش است. کسب‌وکارها با شناخت و پاداش‌دادن به دستاوردهای تیم فروش از طریق شناخت عمومی، گردش‌های تیمی، پاداش‌ها و مشوق‌ها، تأیید و به‌رسمیت‌شناختن شخصی، جشن‌گرفتن نقاط عطف و ارائه بازخورد مستمر، می‌توانند یک محیط کاری مثبت و باارزش ایجاد کنند که به تیم‌های فروش برای دستیابی به اهدافشان انگیزه دهد. با جشن‌گرفتن دستاوردها، کسب‌وکارها می‌توانند به اعضای تیم روحیه بدهند، انگیزه آنها را تقویت کنند و حس موفقیت و حرکتی ایجاد کنند که باعث رشد و سودآوری بلندمدت می‌شود.

تکنیک های هدف گذاری در فروش

کلام پایانی

در این مطلب، 7 تکنیک فوق العاده برای هدف گذاری در فروش را به همراه توضیحات و آموزش جامع به شما معرفی کردیم که بتوانید با استفاده از آن ها، به بهترین شکل ممکن فروش خود را دارای هدف مشخص کنید. اگر باز هم سوالی در این رابطه داشتید، حتماً در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.

تیم تحریریه خودساخته
تیم تحریریه خودساخته

ما در تیم خودساخته تمام تلاشمان را برای آماده سازی بهترین مطالب میکنیم تا شما عزیزان با محتواهای ما بتوانید سواد و دانش خود را بهبود دهید

دوست داری بدونی چطور فروش بیزنیست رو حداقل سه برابر کنی؟!

تیم دکتر کاویانی در یک جلسه مشاوره دو ساعته، فرمول چند برابر کردن فروش با الگوی «هک فروش» رو بهتون آموزش میدن. مهمترین راز بیزینس های پرفروش داشتن ذهنیت هک فروش است.

دوره های دکتر کاویانی
دوره مستر کلاس راکت
دوره علمی مدار ثروت
دوره هک فروش
دوره کسب و کار اینستاگرامی
دوره جامع جهش ثروت

اینستاگرام خودساخته

روزمرگی های دکتر کاویانی

تلگرام خودساخته

مطالب انگیزشی روزانه

اگه لذت بردی برای دوستات از طریق این دکمه ها بفرست.

همیشه پیگیر آموزش باش

دوره های رایگان

دیدگاه

در بحث‌‌ پیرامون این مقاله شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دریافت لینک دانلود

آیا می‌خواهید درآمد بیزینس خود را ۳ برابر کنید؟

برای دریافت آموزش رایگان بیزینس پولساز دکتر کاویانی روی دکمه دریافت دوره بزنید